انسان موجودی اجتماعی است و برحسب اجتماعی بودن، باید قواعد زندگی اجتماعی را که مصداق و نمونه بارز آن، تعامل و گفتوگو با دیگران است، بپذیرد تا به اهداف خود دست پیدا کند. در بعد اجتماعی، گفتوگو و تعامل با دیگران راهی برای تأمین نیازها، حل مسائل و مشکلات است. در آیات و روایات مختلف دینی نیز به این مقوله مهم بسیار توجه شده است.
ایکنا اصفهان، به مناسبت روز گفتوگو و تعامل سازنده با دنیا گفتوگویی با یوسف خانمحمدی، عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه مفید، داشته است که در ادامه آن را میخوانید:
بیشتر بخوانید:
ایکنا ـ در اندیشه سیاسی اسلام، چه دیدگاهی درباره گفتوگو و تعامل سازنده با ملتها و ادیان دیگر وجود دارد و آیا این مقوله، امری پذیرفته شده است؟
یکی از موضوعاتی که در اندیشه سیاسی اسلام مورد تأکید و سفارش قرار گرفته، موضوع تعامل با سایر ادیان است و راهبردی که قرآن برای تضمین امنیت جامعه ارائه میدهد، راهبرد گفتوگو و مذاکره نامیده میشود. اندیشه سیاسی اسلام دو منبع اصلی دارد که عبارت است از عقل و نقل. در ذیل مباحث نقلی، قرآن کریم مهمترین منبع معرفتی جهان اسلام محسوب میشود و بیش از 500 آیه قرآن در قالب ماده «قول» از پیامبر(ص) میخواهد تا موضوع یا مطلبی را برای مخاطبان خود بازگو و تبیین کند که همه اینها نشاندهنده اهمیت گفتوگو در اندیشه سیاسی اسلام و به خصوص در قرآن کریم است. علاوه بر قرآن، یکی از منابع مهم معرفتی و راهبردی اسلام، سیره سیاسی پیامبر(ص) و ائمه(ع) و علمایی است که متونی با عنوان تفسیر سیاسی قرآن و فقه سیاسی تألیف کردهاند.
در قرآن تأکید ویژهای بر گفتوگو وجود دارد، چون اجبار مردم به پذیرش دین غیرممکن است، چنانکه در قرآن نیز آمده است: «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ...؛ در دین هیچ اکراه و اجباری نیست، مسلماً راه هدایت از گمراهی روشن و آشکار شده است». امور دینی اجبارپذیر یا تحمیلپذیر نیست، چون امری قلبی است. در نتیجه قرآن از سازوکار گفتوگو برای روشن شدن حقایق استفاده میکند.
این را باید بپذیریم که در جامعه و جهان، سلایق، افکار و گرایشهای متفاوت و متمایزی وجود دارد و انسانها یکسان فکر نمیکنند، پس برای اینکه بخواهیم فکری را در سطح گسترده توسعه دهیم و دیگران را با خود همراه کنیم، از دو راهبرد بیشتر نمیتوانیم استفاده کنیم، یا از زور و اجبار که این راهبرد اولاً پایدار نیست و ثانیاً هزینه بسیار بالایی دارد. اگر هم هزینه آن را بپردازیم و پایداریاش را با زور و اجبار تداوم بخشیم، نتایج آن فاجعهبار است و به جز انحطاط، نتیجهای در برنخواهد داشت. این راهبرد در طول تاریخ بارها و بارها استفاده شده و نتایج تأسفباری در پی داشته است.
دومین راهبرد، گفتوگو نام دارد و در قرآن نیز بسیار بر این مسئله تاکید شده است که وقتی میخواهیم دیگران را با خود همراه کنیم و تنشها و تضادها را به اجماعی نسبی برسانیم، مهمترین سازوکار، گفتوگو است. گفتوگو مورد تأکید اعم از اینکه در داخل یک جامعه باشد، مثل گفتوگوی مردم با مردم یا گفتوگوی دولت با ملت یا ملت با دولت و اگر تعبیری در این مورد بخواهیم به کار ببریم، گفتوگوی ملی است. اگر مشکلاتی در جامعه وجود دارد، باید آن را از طریق گفتوگو به نتیجه برسانیم و در گفتوگو است که حقیقت روشن، عقلها منور و استعدادها شکوفا میشوند. نتیجه گفتوگو، روشن شدن حقیقت و منظور از حقیقت نیز فهم درست از واقعیت است.
آیه 17 سوره حج اهل کتاب را مطرح میکند. اهل کتاب کسانی هستند که صاحب شریعتاند، مثل مسیحیت، یهودیت، صابئین و زرتشتیان. موظفیم که با اهل کتاب گفتوگو کنیم و با بحث و گفتوگو، مسیر انسجام ملی و دینی را در جامعه گسترش دهیم. در غیر این صورت، اگر از سازوکار دیگر که همان خشونت است استفاده کنیم، اولاً هر خشونتی مقاومتی در پی خواهد داشت و ثانیاً اگر هم با خشونت زیاد و رعب و وحشت دیگری را مقهور خود سازیم، در عمل هیچ نتیجهای در پی نخواهد داشت، بلکه هر فرصتی برای قربانیان این خشونت پیش بیاید، به مسیر قبلی خود برمیگردند.
ایکنا ـ اصول و موازین گفتوگوی سازنده چیست؟
اصل اول این است که در گفتوگو باید به طرف مقابل به صورت مساوی و برابر نگاه کرد و به حرفهای او گوش داد. در قرآن بر موضوع گفتوگو تأکید شده است، یعنی بیش از 500 آیه قرآن ما را به گفتوگو، مذاکره و مباحثه تشویق کرده است. جدل با گفتوگو تفاوت دارد. در جدل، به دنبال این هستیم که حرفهای خود را حتی اگر نادرست هم باشد به کرسی بنشانیم. در قرآن و روایات، این روش به شدت مذموم شناخته شده و مورد نکوهش قرار گرفته است. اصل در گفتوگو این است که به حقیقت برسیم و براساس گفتوگو و تعامل نوعی زندگی مطلوب را در دنیای امروز برای خود فراهم کنیم و جامعه یا نظام بینالملل را از جنگ، خشونت و نزاع نجات دهیم.
براساس آیات قرآن، تساوی طرفین، اولین اصل در امر گفتوگو است. در قرآن کریم آمده است: «الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَ أُولَئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ؛ به سخن گوش فرامىدهند و بهترين آن را پيروى میكنند، اينانند كه خدايشان راه نموده و اينانند همان خردمندان». مشکلی که بعضاً در گفتوگوهای ما وجود دارد، این است که میخواهیم طرف مقابل را به صورت یک طرفه محکوم کنیم، اما این روش جواب نداده و نمیدهد. در گفتوگو باید این را در نظر گرفت که طرف مقابل با ما مساوی است و اگر حرف حق، منطقی و عقلانی هم زد، باید آن را بپذیریم و مواضع خود را تغییر دهیم و مسیر مطلوب دیگری برای زندگی ترسیم کنیم. در آیه 24 سوره سبا آمده است: «وَإِنَّا أَوْ إِيَّاكُمْ لَعَلَى هُدًى أَوْ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ؛ يا ما يا شما بر هدايت يا گمراهى آشكاريم»، این یعنی وقتی در حال گفتوگو هستیم، شاید دچار اشتباهاتی باشیم.
دومین شرط گفتوگو این است که متخصصان اقدام به گفتوگو کنند. تخصص، علم و آگاهی در موضوع گفتوگو بسیار مهم است. کسی که با آگاهی اندک وارد گفتوگو شود، شکست میخورد. در زمینههای سیاسی و بینالمللی، اگر کسی میخواهد وارد گفتوگو شود، باید تخصص و آگاهی لازم را داشته باشد. از منظر قرآن نیز اگر کسی بخواهد در موضوع مهمی وارد گفتوگو شود، باید تخصص و علم لازم را داشته باشد. مثلاً در قرآن درباره پادشاهی طالوت، علم و توان جسمی به عنوان مهمترین ویژگیهای حاکم جامعه یاد شده است. آنجا که میگوید: «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَ زَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ». در اینجا آنچه بیشتر مورد تأکید قرار گرفته، مسئله علم است. یا درباره پادشاهی حضرت داوود، مسئله علم اکمل از جمله ابزارهای مهم برای ورود به امر حکمرانی محسوب میشود. گفتوگو باید براساس علم و آگاهی باشد، نه براساس جهل که باعث ایجاد مشکل شود، زیرا چنین گفتوگوهایی نتیجهای جز خسران ندارد.
در قرآن درباره حضرت موسی(ع) وقتی میخواست نزد فرعون برود، آمده است: «قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي؛ وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي؛ وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسَانِی؛ يَفْقَهُوا قَوْلِي؛ گفت پروردگارا سينهام را گشاده گردان؛ و كارم را براى من آسان ساز؛ و از زبانم گره بگشاى؛ (تا) سخنم را بفهمند». این یعنی کسی که میخواهد وارد گفتوگو شود، باید دارای سعه صدر باشد و این سومین شرط و معیار برای گفتوگو است. نباید از کسانی که زود عصبانی میشوند، در گفتوگوهای بینالمللی و بینالادیانی استفاده کرد، چون گفتوگو را با مشکل مواجه میکنند. براساس این آیه، به شیوایی سخن گفتن بسیار مهم است تا کسی که میخواهد در موضوعی به گفتوگو بپردازد، بتواند اهداف خود را به خوبی بیان کند. به شیوایی صحبت کردن هم ذاتی و هم اکتسابی است، مثلاً اگر بخواهیم با جهان وارد گفتوگو شویم، باید افرادی را انتخاب کنیم که به ادبیات نظام بینالملل واقف باشند و بتوانند با زبان بینالمللی و با منطق دینی و ملی صحبت کنند. در غیر این صورت با زبان الکن و نادرست نمیتوان با جهان گفتوگو کرد.
چهارمین اصلی که باید در گفتوگو مورد توجه قرار گیرد، تأکید بر مشترکات است. پیامبر(ص) در صدر تمام نامههایی که برای پادشاهان کشورها نوشتند به آیه «تَعَالَوْا إِلَىٰ كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَ بَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَ لَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَ لَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّه» اشاره کردند. در تمام گفتوگوها، چه در سطح بینالمللی و ملی و چه در سطح خانوادگی، فردی و اجتماعی، باید به این نکته توجه داشت که گفتوگو از مشترکات آغاز و به دغدغههای همگانی توجه شود. مثلاً امروز جریانهایی مثل داعش و جریانهای تکفیری و ترور جزء دغدغههای جهانی است. بنابراین باید در گفتوگوها بر مشترکات تأکید کنیم، اگر از مشترکات آغاز نکنیم و به اختلافات بپردازیم، گفتوگو در همان وهله اول دچار شکست میشود.
پنجمین اصل در گفتوگو، پرهیز از ادبیات تنشزا است. کسی که میخواهد با جامعه و جهان صحبت کند، باید ادبیات لین، محترمانه و کرامتآمیز داشته باشد. در آموزههای دینی، یکی از نشانههای ایمان، ادب است. ادب یکی از اصول اولیه گفتوگو محسوب میشود. باید در گفتوگو از ادبیات تنشزا و توهینآمیز پرهیز کنیم. یعنی از مسخره کردن، طعنه زدن و تحقیر دیگران بپرهیزیم. در قرآن آمده است: «وَ لَا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ؛ و آنهايى را كه جز خدا مىخوانند دشنام مدهيد كه آنان از روى دشمنى [و] به نادانى خدا را دشنام خواهند داد». در این آیه، خداوند ما را از ناسزا، لعن و نفرین نسبت به مخالفان بر حذر داشته و صراحتاً میگوید با اینکه ما به عنوان موحد میدانیم بتهایی که آنها میپرستند باطل و پوچ است، ولی به بتهای آنها توهین نکنید، اگر شما به بتهای آنها توهین کنید، آنها به خدای شما توهین میکنند. یکی از رذایل اخلاقی، ناسزاگویی به دیگران است. دشنامگو در اسلام طرد و نفی شده است. این معیارهای اخلاقی باید در گفتوگوها مورد توجه قرار گیرد.
ششمین اصل در گفتوگو، امیدوار بودن نسبت به نتایج است. اگر در خانواده مشکلی پیدا کنیم، باید گفتوگو را مورد توجه قرار دهیم و اگر در سطوح ملی و بینالمللی وارد گفتوگو شدیم، باید به نتایج آن خوشبین و امیدوار باشیم.
ایکنا ـ این اصول برای گفتوگوهای کلان در زمینههای مختلف صدق میکند؟
بنابراین باید با توجه به این اصول به گفتوگو بپردازیم، گفتوگو کم هزینهترین و در عین حال مهمترین راهبرد برای رسیدن به اجماع در هر مسئله یا معضل است. گفتوگو نیاز امروز و فردای ماست. اگر خواهان پیشرفت و توسعه جامعه باشیم و بخواهیم بحرانها را یکی پس از دیگری پشت سر بگذاریم، یعنی بحرانزدایی کنیم، یکی از ابزارهای مهم در این زمینه گفتوگو است. لجاجت و عناد، شتابزدگی، توسل به اهانت و تهدید کردن طرف مقابل، از آسیبهای گفتوگو است که آن را با مشکل و شکست مواجه میکند. انسان کریم هیچگاه توهین نمیکند.
انتهای پیام