سیدصباح زنگنه، کارشناس مسائل خاورمیانه، در گفتوگو با ایکنا از اصفهان، درباره حادثه انفجار بندر بیروت و اعتراضات ناشی از آن، اظهار کرد: با توجه به حجم مواد منفجرهای که در انبارهای بندر بیروت وجود داشت، این انفجار حادثه بزرگی بود و طبعاً آثار و پیامدهای زیادی بر زندگی مردم لبنان بر جای گذاشته و خواهد گذاشت، چنانکه بحران مواد غذایی را نیز به بحرانهای زیستمحیطی و مالی لبنان اضافه کرد. این انفجار نتیجه سوءمدیریت و فساد مالی و اداری مقاماتی است که در دو دهه گذشته بر مراکز و سازمانهای اقتصادی و تجاری لبنان حاکم بودهاند و بعید نیست که این افراد ارتباط سیاسی خاصی هم با سفارشدهندگان محموله مواد منفجره داشته باشند. سفارشدهندگان شرکتهای چندان شناخته شدهای نیستند و در مورد آنها اسامی مبهمی ذکر میشود، ولی رها کردن این محموله و عدم برگرداندن آن به مبدأ یا مقصد، نشان میدهد که تعمدی در کار بوده تا این محموله در بندر بیروت باقی بماند.
وی بیان کرد: گفته میشود که سفارشدهنده اصلی این محموله، بندر بن سلطان بوده است که در آن زمان رئیس سازمان اطلاعات و امنیت عربستان سعودی بود و تلاش میشد این محموله در اختیار تروریستهایی که علیه دولت سوریه سازماندهی شده بودند یا قصد انجام اقداماتی علیه حزبالله را داشتند، قرار گیرد. به هر حال عدم ترخیص این مواد انفجاری خطرناک و عدم اتخاذ هر نوع تصمیمی که این مواد را از بندر دور نگه دارد، علامت سؤالهای زیادی ایجاد میکند و نیازمند تحقیقات و بررسیهای امنیتی جدی است که میتواند به وسیله بخش امنیتی ارتش لبنان انجام شود، با توجه به اینکه در میان سازمانهای نظام حکومتی لبنان، مردم به ارتش این کشور اعتماد نسبتا بیشتری دارند.
زنگنه با اشاره به اهمیت زمان وقوع انفجار، تصریح کرد: در لبنان چندین ماه تظاهرات و اعتراضات مستمر وجود داشت، بانکهای این کشور دچار رکود شدید و مشکلات عدیدهای شده بودند و مردم حتی به اموال و پساندازهایشان دسترسی نداشتند و بحران مالی عظیمی در کل بازارهای لبنان ایجاد شده بود که علل و عوامل آن به یکسری از جناحهای خاص سیاسی برمیگشت. علاوه بر این، این انفجار در زمانی رخ داد که دولت جدید بعد از تأخیرهای زیاد و کش و قوسهای سیاسی تشکیل شده بود و عدهای به شدت دنبال این بودند که این دولت هم ناکارآمد شده و دستانش را به نشانه تسلیم بالا ببرد و مشکلات مالی و اقتصادی لبنان پیچیدهتر و گستردهتر شود.
وی بیان کرد: در ادامه این سناریوها، احزاب سیاسی خاصی که عمدتا با کشورهای غربی و عربستان سعودی روابط خاصی داشته و دارند، دنبال این بودند که فشارهای مالی و اقتصادی به سمت حزبالله سوق داده شده و این نهاد در برابر طرفدارانش مستأصل شود، در صورتی که حزبالله هیچگاه به دنبال سهم بالاتری در پارلمان و دولت لبنان به خصوص در وزارتخانههای اقتصادی و بازرگانی نبوده است و شاید هم نباشد. اولین اتهامات از سوی رسانههای عربستان سعودی و امارات به سمت حزبالله نشانه رفت. همزمان با این اتفاقات، در همسایگی لبنان شاهد بحران عظیم سیاسی و امنیتی در سرزمینهای اشغالی هستیم. به نظر میرسد تلاش کشورهای غربی، عربستان سعودی و امارات دست به دست هم داده است تا لبنان را نیز دچار تنش و مشکلات کند و رژیم صهیونیستی برای بحرانهایش زمان بخرد و مشکلی در مرزهای فلسطین اشغالی و لبنان به وجود نیاید، ضمن اینکه رژیم صهیونیستی همچنان در انتظار پاسخ مقاومت و حزبالله به شهادت یکی از اعضای این نهاد در سوریه به سر میبرد. آمریکا از اینکه بتواند در لبنان تغییرات جدی ایجاد کرده و حزبالله را خلع سلاح کند، ناامید است و به همین دلیل، کشورهای منطقه مثل عربستان و امارات از فرصت استفاده کرده و این سلسله حوادث را به وجود میآورند تا هم به رژیم صهیونیستی فرصت بدهند و هم به آمریکا که به تاریخ برگزاری انتخابات ریاستجمهوریاش نزدیک میشود تا فرصت تفکر و تأمل پیدا کند.
زنگنه در پاسخ به این سؤال که احتمال تصادفی بودن حادثه منجر به انفجار قویتر است یا عمدی بودن آن، اظهار کرد: تا زمانی که تحقیقات کاملی انجام نشود، نمیتوان با اطمینان خاطر اظهار نظر کرد، ولی شرایط به وجود آمدن حادثه نشان از تعمد در نگهداری این حجم عظیم از مواد منفجره در بزرگترین بندر لبنان دارد. نگهداری این مواد و عدم تصمیمگیری در خصوص آنها در دوران نخستوزیری سعد حریری صورت گرفت و مسئولان اقتصادی و تجاری لبنان زیر نظر وی فعالیت میکردند، بنابراین نخستوزیر وقت و مسئولان تحت فرمان وی از وجود این مواد بیاطلاع نبوده و ناتوان از تصمیمگیری و جابجایی آنها نبودند و این عدم تصمیمگیری میتواند محل سؤال و اعتراض باشد. علاوه بر این، فسادی که در میان حاکمان این دوره وجود دارد و اینکه بیشتر به پر کردن جیب خود فکر میکنند تا رفع مشکلات مردم، یکی از علل ایجاد این اتفاقات محسوب میشود. آتشسوزی اولیه محل سؤال و ناشی از فساد است، ولی انفجار بزرگ هم که نیازمند درجه حرارت 220 سانتیگراد بوده تا به صورت چاشنی عمل کند، محل پرسش جدی و اساسی است.
وی در خصوص آینده لبنان و گروههای مقاومت، بیان کرد: آنچه تاکنون از این اقدامات و سناریوها ظاهر شده است، یکی این بوده که فشار اقتصادی به گروههای مقاومت وارد شود و سپس محاصره اقتصادی براساس قانون یکجانبه آمریکا با عنوان قانون سزار به عمل آید. اگرچه هدف این قانون سوریه است، ولی با توجه به ادغام اقتصادی این دو کشور، عملاً لبنان را نیز به صورت جدی تحت تأثیر قرار میدهد و به معنای محاصره این کشور نیز هست. علاوه بر این، ایجاد فشار اجتماعی با توجه به کمبود خدمات و امکانات بهداشتی و درمانی و فقدان مواد غذایی که در نتیجه این انفجار اتفاق میافتد، در دستورکار قرار دارد. نود درصد مواد غذایی لبنان از طریق بندر بیروت وارد میشود، بنابراین نه فقط حزبالله و جریان مقاومت بلکه کل مردم لبنان اعم از شیعه و سنی و مسیحی و دروزی و سایر گروهها تحت تأثیر انفجار بزرگ بندر بیروت قرار میگیرند و این یعنی محیط اجتماعی زندگی و حیات حزبالله نیز از این شرایط متأثر شده و فشار اجتماعی به آن وارد میشود تا بعدا به تغییر بافت سیاسی لبنان، تغییر شرایط انتخابات و تغییر نقش نیروهای سیاسی لبنان در حکومت آینده این کشور منجر شود.
انتهای پیام