نادیده گرفتن تعالیم انبیاء(ع) و اقتضائات زمان؛ عوامل مهم عقب‌ماندگی
کد خبر: 3923258
تاریخ انتشار : ۲۶ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۱:۱۶

نادیده گرفتن تعالیم انبیاء(ع) و اقتضائات زمان؛ عوامل مهم عقب‌ماندگی

حجت‌الاسلام هادی سروش نادیده گرفتن اقتضائات زمان را یکی از علل عقب‌ماندگی توصیف و بیان کرد: ما روح زمان را نادیده گرفتیم. بی‌اعتنایی به متقضیات زمان باعث عقب افتادمان از قافله تمدن شده و بیشتر هم خواهد شد و این رنجی است که گاهی به دلیل دُگم‌اندیشی‌های تئوری‌پردازان بوده و گاهی به خاطر تحجر افراد به ظاهر دیندار بوده و گاهی هم به خاطر قدرت‌طلبی حاکمان بوده است.

به گزارش ایکنا؛ حجت‌الاسلام والمسلمین هادی سروش، مدرس حوزه و پژوهشگر دینی، در کانال تلگرامی خود یادداشتی را با عنوان «چرا عقب ماندیم؟» منتشر کرده است که در ادامه متن آن را می‌خوانید؛

سؤالی ذهن را درگیر می‌کند؛ ماکه از سرمایه‌های عظیمی از جهت «دینی» که اسلام است که پویاست و جهت «مذهبی» که تشیع است که زنده است و از جهت «ملی» که ایران است که غرورآفرین‌ است، چرا قادر به پیشرفت و حل مسائل پیرامون‌مان نیستیم؟ در حالی که مکاتب فاقد چنان پیشینه‌ای، چندین برابر از نظر کمی و کیفی و پیشرفت علمی در دنیا در حال پیشرفت هستند.

این پرسش قرن‌هاست ذهن مسلمین و غیر آن‌ها را به خود مشغول ساخته است و پاسخ و پژوهش‌های متعددی هم عرضه شده. البته در آثار استاد مطهری دیده می‌شود که ایشان با یک آه و سوزی این موضوع را دنبال نموده. اصل مهمی داریم که آن اصل، مومن و کافر نمی‌شناسد و  هرکجا باشد کارایی خود را دارد و آن قانون «علیت» است. یعنی هر کجا علت باشد معلول هم هست و بالعکس.

امام صادق(ع) فرمود: خداوند امورات را براساس اسباب وجود اسباب آنها قرار می‌دهد و هر چیزی در این عالم‌ سببی دارد و هر سببی دارای شرح و بیان و دانش خود را ... . «أبَى اللّه أن يُجرِيَ الأشياءَ إلاّ بِأسبابٍ فَجَعَلَ لِكُلِّ شَيءٍ سَبَبا و جَعَلَ لِكُلِّ سَبَبٍ شَرْحا و جَعَلَ لِكُلِّ شَرْحٍ عِلما»(اصول کافی). کافر وقتی به عوامل رشد اجتماعی چنگ زند موفق می‌شود و مسلمان هم همینطور است. مسلمان اگر به اسباب خوشبختی پشت‌پا زند، مقهور عقب‌ماندگی می‌شود، کافر هم همینطور است کما اینکه در قرون وسطا آنان چنین بودند.

چهار درد مزمن جوامع اسلامی

با توجه به این مقدمه، مسلمین گرفتار چند نقیصه و جنگ هستیم و تا امروز مشکلات زیادی را تجربه کردیم. از آیات قرآن می‌توانیم چهار درد مهم و مزمن درونی جوامع اسلامی را شناسائی کنیم؛ اول؛ مفاسد اجتماعی مانند تبعیض که ریشه‌های جامعه را آفت‌زده کرده (رجوع کنید به سوره قصص/۴). دوم‌؛ نزاع‌های داخلی و ایجاد سستی که ازآن تولید می‌شود(ر.ک: انفال /۴۶). نزاع‌های جناح‌ها و نزاع‌های کشورهای اسلامی باهم که امروز به وفور دیده می‌شود. سوم؛ بی‌خیالی در رابطه منکرهای بزرگ‌ و حکومتی و یا دولتی(ر.ک: مائده/۷۹). باید دید اختلاس با کشورهای اسلامی و کشور ما چه کرده و ما و دست‌اندکاران چقدر حساسیت داریم و با مفسدان‌ چگونه مواجه شده‌ایم‌؟

چهارم‌؛ مغرور شدیم که «ما برتریم»! و در نتیجه دیگران را به حساب نیاوردیم! این تفکر، از افکار یهود و نصاراست که قران بر آن قلم بطلان کشیده؛ «لَيْسَ بِأَمَانِيِّكُمْ وَلَا أَمَانِيِّ أَهْلِ الْكِتَابِ مَنْ يَعْمَلْ سُوءًا يُجْزَ بِهِ وَلَا يَجِدْ لَهُ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا»؛ کار به آمال و آرزوی شما و آرزوی اهل کتاب (یهود و نصاری) درست نشود؛ هر آن که کار بد کند کیفر آن را خواهد دید.

در حالی که ملاک آیه ۱۲۵ سوره نساء است که «تسلیم حق بودن» را محور قرار داد و فرمود: «وَ مَنْ أَحْسَنُ دِينًا مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ وَاتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَاتَّخَذَ اللَّهُ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلًا»، و دین چه کسی بهتر است از آنکه همه وجودش را تسلیم خدا کرده و نیکوکار است و از آیین ابراهیم(ع) یکتاپرست حق‌گرا.

بی‌اعتنایی به اقتضائات زمان

اضافه بر آن چهار چالش، به مشکل دیگری هم گرفتار شدیم و آن این است که روح زمان را نادیده گرفتیم! بی‌اعتنایی به متقضیات زمان باعث عقب افتادمان از قافله تمدن شده و بیشتر هم خواهد شد و این رنجی است که گاهی به دلیل دُگم‌اندیشی‌های تئوری‌پردازان بوده و گاهی به خاطر تحجر افراد به ظاهر دیندار بوده و گاهی هم به خاطر قدرت‌طلبی حاکمان بوده! روزی از آمدن قطار در کشور جلوگیری می‌شود، روزی دیگر از آمدن دوش در حمام و روزی از اینترنت و ... .

از تمام ظرفیت انبیاء(ع) بهرمند نشدیم. عقل با همه افتخارآفرینی‌اش نمی‌تواند تمام ریزه‌کاری‌های سعادت بشر را روشن کند، چون در برخی جزئیات و فرآیند آن که از دسترس آدمی بیرون است ورود نمی‌کند. اینجاست که تعالیم انبیاء(ع) بسیار مهم است. هر جامعه‌ای به وارثت و یا به سرایت از آن تعالیم بزرگ که به وسیله انبیاء(ع) آمده، بهره برده، موفق بوده.

دشمنی دشمن

غرب تا قبل از جنگ‌های صلیبی در توحش بودند، اما بعد از آن با اسلام مرتبط شدند و چیزهایی را از اسلام گرفته و پیاده کردند و توفیقاتی به دست آوردند که نمونه کوچک آن توجه به حقوق و نظم و نظارت بود ولی ما عقب ماندیم چون به آن آموزه‌ها به خوبی عمل نکرده‌ایم! به این مهم‌، علامه طباطبایی در آثار خود اشارات گران‌بهایی دارد که نمونه آن در جلد دوم المیزان آمده است.

در راز و رمز عقب‌ماندگی؛ نمی‌توان دشمنی دشمنان را ندید گرفت. آنان از طرفی ایجاد ممانعت از بهرمندی کشورهای اسلامی از منابع طبیعی و انسانی کرده و می‌کنند و خواهند کرد و ازسوی دیگر ایجاد اختلاف بین ما مسلمین کرده و می‌کنند. اینهاست که راز و رمز عقب‌ماندگی ماست!

انتهای پیام
captcha