به گزارش ایکنا، کرونا این روزها در دوران اوج خود است و روزانه هزاران شهروند را در کشور مبتلا میکند و جان صدها نفر را میستاند. ۹ ماه است که وزارت بهداشت و کادر درمان بیشترین فشارهای کاری خود را حداقل در دهه اخیر تحمل میکنند، بسیاری از نیروها جان خود را بر سر نبرد با این بیماری از دست دادند، در این میان خبری در دو روز گذشته منتشر شد که نبرد با کرونا را روایت نمیکرد، بلکه درگیری در سطح فرماندهی مقابله با کرونا را به عرصه عمومی کشاند.
ماجرا از سخنرانی وزیر بهداشت در اصفهان آغاز شد که گفت: ۹۸ درصد از تحقیقات در نظام سلامت، صرف انتشار مقالات در مجلات میشود که به کار نمیآید، به شدت به روند تحقیقات نظام سلامت، انتقاد دارم. نامه بنده به دکتر ملکزاده در روزهای نخست شیوع کرونا در کشور را مشاهده کنید که ۱۰ آیتم تعیین شد، اما یکی از آنها تاکنون جواب نداده است. کدام وزیر بیخردی با چنین یافتههای شکستهای میتواند بخش سلامت کشور را اداره کند؟ اصلاً نباید بر یافتههایی که بر حسب یک تخمین به وزیر داده میشود، کار و اعتماد کرد. این تخمینها تاکنون درست نبوده و ۱۰ مدل اپیدمیولوژیک به من دادند که هیچ کدام صحیح نبود و برای هیچ اقدامی نیز کارایی نداشت.
رضا ملکزاده، معاون تحقیقات وزیر بهداشت در ادامه نیز بیکار ننشست؛ او ظهر روز جمعه در نامهای بلند بالا ضمن متهم کردن وزیر به اهمال کاری در مدیریت کرونا و نتیجه فاجعهآمیز آن گفتههای وی را خلاف واقع و برآمده از عدم شناخت او از حوزه تحقیق و پژوهش دانست و نوشت: اصولاً کسانی میتوانند حیطه تحقیقات پزشکی ایران را به نقد و چالش بکشند که خود محقق ملی یا بینالمللی بوده، ارکان و نظام تحقیقات ملی و جهانی را بشناسند و با وجود دشواریها و چالشهای سخت این عرصه مهم و تأثیرگذار، همپای تحقیقات پیشرفته دنیا حرکت کرده و عمر خویش را صرف تحقیقات کرده یا دست کم یک تحقیق مهم و اثرگذار بینالمللی انجام داده باشند.
ملکزاده همچنین در بخش دیگری از نامه خود آورده است: در پاسخ به ادعا و انتقاد «تحقیقات علوم پزشکی به کدام عرصه پرمشکل نظام سلامت پاگذاشته است؟» باید گفت: «مرگهای زودرس» به علل بیماریهای قلبی – عروقی، سکتههای قلبی و مغزی، سرطانها، دیابت، بیماریهای تنفسی و ...، یکی از مهمترین مسئلههای نظام سلامت ایران است. مرگهای زودرس و خیلی زودرس سبب شده نیمی از جمعیت ایران ۷۰ سالگی را نبینند. ورود به این عرصه پرمشکل نظام سلامت، نیازمند وجود زیرساختهای تحقیقاتی قدرتمند و تولید داروی مؤثر پیشگیری بوده است. محققان پرشماری، 20 سال خون دل خورده و زحمات شبانهروزی کشیدهاند تا بتوانند ضمن ارائه عالیترین دستاوردهای مؤثر و کاربردی برای پیشگیری از مرگهای زودرس که برخلاف شما، عموم مردم از آن مطلع هستند، زمینه را برای توسعه تحقیقات علوم پزشکی نسل آینده و همکاریهای بینالمللی علمی بیش از گذشته فراهم کنند. این بیوبانکها گنجینههای عظیم تحقیقات علوم پزشکی در حال و آینده و یکی از بهترین نمادهای تحقیقات کاربردی در علوم پزشکی ایران هستند.
در بخش دیگری از این نامه ملکزاده رئیس خود را به معرکهگیری و خوشخالی در مورد ساخت واکسن کرونا متهم کرد و نوشت: در شرایطی که جهان با بحران یک اپیدمی بیسابقه بیماری عفونی مواجه است و تحقیقات گسترده برای یافتن دارویی مؤثر و تولید واکسن ایمن پاسخگو به تمام جمعیتها پس از یک سال از آغاز شیوع ویروس تاکنون ادامه دارد، درحالی از برپاکردن معرکه «تولید واکسن در ایران» سخن گفتهاید که پیشرفتهترین کشورهای علمی و دانشگاههای مهم و مراکز تحقیقاتی معتبر جهان که دارای زیرساختهای تحقیقاتی کافی تولید واکسن هستند، هنوز در اعلام ارائه نهایی چنین واکسنی با احتیاط سخن میگویند.
ملکزاده همچنین نوشت: هرچند که به عنوان معاون تحقیقات از نزدیک در جریان تلاش فراوان محققان ایرانی برای تولید واکسن کووید ۱۹ و سایر واکسنهای مورد نیاز برای بیماریها هستم که در آینده و در زمان مناسب، اخبار آن نیز به اطلاع مردم خواهد رسید، اما در عین اعتقاد به لزوم ایجاد زیرساختهای کافی برای تولید واکسن و امیدواری به نتایج واکسن کووید -۱۹ در ایران، اعتقادی به راه انداختن معرکه در عرصه تحقیقات واکسن ندارم و چنین هیجاناتی را مغایر با اسلوب تحقیق و شیوههای کار علمی میدانم.
وی همچنین در بخش دیگری از جواب خود به وزیر بهداشت اعلام کرد: شایسته است به جای زیر سؤال بردن دستاوردهای کاربردی تحقیقات علوم پزشکی ایران، در شرایطی که نظام سلامت جهان در شرایط مواجهه با یک اپیدمی وحشتناک و بیسابقه، تمام توان خویش را برای غلبه بر ویروس کرونا به کار گرفته، حامی محققان علوم پزشکی ایران باشید که در شرایط تحریمهای سخت و طاقتفرسا، با تلاش بیوقفه، در کنار کادر درمان به شکست کرونا میاندیشند.
اما نامه ملکی به همینجا ختم نشد، ساعاتی بعد وی نامه استعفای خود را با جملاتی تندتر منتشر کرد و خطاب به نمکی نوشت: «مدیریت بسیار غلط، پرنقص در پاندمی کرونا که به دلیل عدم مشورت و توجه شما به توصیهها و هشدارهای متخصصان و محققان نظام سلامت، موجب تلفات انسانی بسیار در ایران شده است و در عین حال مدعی درس «مدیریت بحران کرونا» دادن به سایر کشورها هستید. اظهارات غیرعلمی و ناشی از شتابزدگی جنابعالی در مورد تولید واکسن ایرانی کرونا که هنوز در حال طی مراحل اولیه بوده و شما مدعی معرکه گرفتن برای تولید آن شدهاید. ادعاهای بیاساس جنابعالی و سازمان غذا و دارو در خصوص مؤثر بودن داروهای گیاهی که به اعتقاد اینجانب بدون هیچ مبنای علمی و پژوهشی و مطالعات بالینی کافی صورت گرفته و همچنین دفاع و اقدام جنابعالی از ادغام طب سنتی در نظام شبکه بهداشت و درمان کشور که میتواند شبکه بهداشت و درمان ایران را ناپایدار و در درازمدت تضعیف کرده و مردم را از حقوق خود در بهرهمندی از درمانهای پیشرفته پزشکی مدرن محروم سازد.»
بلافاصله پس از استعفای ملکزاده، علی نوبخت حقیقی، مشاور وزیر بهداشت و رئیس سابق کمیسیون بهداشت و درمان مجلس نیز در حمایت از ملکزاده از سمت خود استعفا داد و برای وزیر بهداشت، نوشت: با نهایت تأسف بدین وسیله عدم توفیق همکاری با آن رفیق شفیق را اعلام میدارم. عدم اجرای پیشنهاد مشفقانه حقیر و دوست بلندپایه ما در جلسه مورخ ۱۶-۸-۹۹ و موافقت اولیه جنابعالی که میتوانست باعث وحدت شده و از جو موجود جلوگیری نماید. اینک بعد از سخنان آنجناب در اصفهان در کوبیدن علم و دانشمندان پزشکی جان بر کف ایران و پاسخ معاونت پژوهشی متأسفانه راهی برای همکاری بنده با جنابعالی و آن وزارتخانه باقی نگذاشته است.
سرانجام وزیر بهداشت ظهر روز جمعه با استعفای ملکزاده موافقت و فرید نجفی را جایگزین او کرد.
خوانش موارد مطرح شده در این دعوا واقعیتهایی را به عرصه عمومی آورده است که بیش از هر درد دیگری نگرانکننده است. آنچه در این میان مغفول واقع شده حق مردم به عنوان شهروندان جامعه و کسانی است که وزارت بهداشت به دلیل خدمت صادقانه به آنان است که بودجه میگیرد.
از سوی دیگر این گزارشها که در انتقادات وزیر، پاسخ معاون و نامه استعفا و یا حمایتهای دو گروه آمده، فارغ از اینکه یک بازی قدرت در وزارتخانه یا در دولت باشد، دود آن تنها به چشم مدافعان سلامت و مردمی میرود که این روزها درگیر مشکلات مختلف مقابله با بیماری کووید ۱۹ هستند. مدافعان سلامتی که انتظاری فرماندهی صحیح در ستاد و مردمی که انتظار دانستن واقعیت در مورد بیماری را دارند.
به هر روی در روزهایی که بحران دوران کرونا جامعه را بیش از پیش فراگرفته است، نامهپراکنی، استعفا، برکناری و جواب دادن در عرصه رسانهای صرفاً ابراز قدرت و حریف طلبیدن برای یکدیگر است و کلاهی از این نمد برای سلامت کشور حاصل نمیشود. دردها بسیار است و درمان میطلبد. یا باید واقعیتها را به مردم گفت و راههای غلط رفته را، یا اینکه به جبران آن کوشید و مسیر صحیح را انتخاب کرد وگرنه افکار عمومی این گفتهها و نوشتهها را سیاستبازی مدیران و نمک بر زخمهای خود میدانند و گفتن این واقعیت در نامههای مختلف پس از چند ماه درگیری با این بیماری جهانگیر، احساس اضطراب و بی اعتمادی بیش را به رسم یادگاری تلخ دوران کرونایی به مردم ارمغان میدهد!
یادداشت از یاسر مختاری
انتهای پیام