بیانیه گام دوم انقلاب که به مناسبت چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی صادر شد، با مخاطب قرار دادن جوانان، ضمن بیان پیشینه وقوع انقلاب و دشواریهای آن، به دستاوردهای چهل ساله انقلاب اسلامی ایران پرداخته و چشمانداز آینده انقلاب را در بخشهای مختلفی از جمله علم و پژوهش، معنویت و اخلاق، عدالت و ...تبیین کرده است. از جمله فرازها و موضوعات مهمی که در بطن این مهم بدان اشاره شده و مورد تأکید رهبر معظم انقلاب بوده، مقوله فساد با در حوزههای مختلف اعم از اخلاق، سیاست و نیز اقتصاد است. شهید سردار حاج قاسم سلیمانی؛ فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در وصیتنامه خود به بیان توصیههایی خطاب به اقشار مختلف جامعه اعم از سیاسیون و سپاهیان و عموم مردم و به عبارت واضحتر، خانواده دینی ایران زمین پرداخته که هریک از مباحث و توصیهها دارای نکات اشتراک قابل توجهی با بیانیه گام دوم انقلاب است.
یادداشت ذیل درصدد بررسی و تبیین مقوله فساد در ابواب گوناگون در بیانیه گام دوم و نیز تبیین راهکارهای مقابله با آن در وصیتنامه سردار سلیمانی است:
مقام معظم رهبری فساد اعم از فساد در اقتصاد، اخلاق و سیاست را توده چرکین کشورها و نظامها دانسته و بیان فرمودهاند: «اگر فساد در بدنه حکومتها عارض شود، زلزله ویرانگر و ضربهزننده به مشروعیّت آنها است؛ و این برای نظامی چون جمهوری اسلامی که نیازمند مشروعیّتی فراتر از مشروعیّتهای مرسوم و مبناییتر از مقبولیّت اجتماعی است، بسیار جدّیتر و بنیانیتر از دیگر نظامها است. وسوسه مال و مقام و ریاست، حتّی در عَلَویترین حکومت تاریخ یعنی حکومت خود حضرت امیرالمؤمنین(ع) کسانی را لغزاند، پس خطر بُروز این تهدید در جمهوری اسلامی هم که روزی مدیران و مسئولانش مسابقه زهد انقلابی و سادهزیستی میدادند، هرگز بعید نبوده و نیست؛ و این ایجاب میکند که دستگاهی کارآمد با نگاهی تیزبین و رفتاری قاطع در قوای سهگانه حضور دائم داشته باشد و به معنای واقعی با فساد بویژه در درون دستگاههای حکومتی، مبارزه کند.»
ایشان در ضمن بیانیه طهارت اقتصادی را شرط مشروعیت همه مقامات حکومت جمهوری اسلامی بیان میکنند، لذا براساس اهمیت و ضرورت این مهم در بطن اسلام همه باید از شیطانِ حریص برحذر باشند و از لقمه حرام بگریزند و از خداوند دراین باره کمک بخواهند و دستگاههای نظارتی و دولتی باید با قاطعیّت و حساسیت، از تشکیل نطفه فساد پیشگیری و با رشد آن مبارزه کنند. این مبارزه نیازمند انسانهایی با ایمان و جهادگر و منیع الطّبع با دستانی پاک و دلهایی نورانی است. این مبارزه بخش اثرگذاری است از تلاش همهجانبهای که نظام جمهوری اسلامی باید در راه استقرار عدالت بکار برد.
دراین راستا ایشان به اثرگذاری و توجه به عدالت، به مثابه راهکاری برای اجتناب از مقوله فساد اقتصادی اشاره کردهاند. براساس این مهم کاربست عدالت در جوامع مختلف نسبی و براساس صبغه اخلاقی و یا دینی متفاوت بوده است. این مهم درحالی است که عدالت، در صدر هدفهای اولیه همه بعثتهای الهی است و در جمهوری اسلامی نیز دارای همان شأن و جایگاه است؛ این، مقوله مقدس در همه زمانها و سرزمینها حضور داشته و به صورت کامل، جز در حکومت حضرت ولی عصر (عج) میسّر نخواهد شد ولی به صورت نسبی، همه جا و همه وقت ممکن و فریضهای بر عهده همه بویژه حاکمان و قدرتمندان است. از نظر مقام معظم رهبری، در جمهوری اسلامی، دلهای مسئولان به طور دائم باید برای رفع محرومیّتها بتپد و از شکافهای عمیق طبقاتی بشدت بیمناک باشد. در جمهوری اسلامی کسب ثروت نه تنها جرم نیست که مورد تشویق نیز هست، امّا تبعیض در توزیع منابع عمومی و میداندادن به ویژهخواری و مدارا با فریبگران اقتصادی که همه به بیعدالتی میانجامد، ممنوع است؛ همچنین غفلت از قشرهای نیازمند حمایت، به هیچ رو مورد قبول نیست.
سردار سلیمانی در فرازهای پایانی وصیتنامه خویش خطاب به سیاسیون کشور، اعم از اصلاحطلب و اصولگرا بیان داشته است: آنچه پیوسته در رنج بودم اینکه عموماً ما در دو مقطع، خدا و قرآن و ارزشها را فراموش میکنیم، بلکه فدا میکنیم. عزیزان، هر رقابتی که انجام میشود و هر جدلی با یکدیگر که میکنید، اگر عمل شما و کلام شما یا مناظرههایتان به نحوی تضعیفکننده دین و انقلاب باشد، بدانید شما مغضوب نبی مکرم اسلام و شهدای این راه خواهید بود؛ مرزها را تفکیک کنید. اگر میخواهید با هم باشید، شرط با هم بودن، توافق و بیان صریح حول اصول است.»
ایشان در این زمینه چندین اصول کاربردی به صورت عام برای تمامی عرصهها بکاربردهاند که از فحوای کلام در راستای مقابله با فساد به معنای گوناگون، مقدماتی ذکر شده تا نتیجه مربوطه حاصل شود:
1 _ اعتقاد عملی به ولایتفقیه، به این معناکه فردی که در جمهوری اسلامی مسئولیتی را احراز میکند، شرط اساسی آن اعتقاد حقیقی و عمل به ولایتفقیه است. در این مسیر ولایت بدون علم و ولایت قانونی؛ هیچ یک از این دو، مشکل وحدت را حل نمیکند؛ ولایت قانونی، خاص عامه مردم اعم از مسلم و غیرمسلمان است، اما ولایت عملی مخصوص مسئولین بوده که میخواهند بار مهم کشور اسلامی را بر دوش بگیرند.
2 _ اعتقاد حقیقی به جمهوری اسلامی و آنچه مبنای آن بوده است؛ از اخلاق و ارزشها تا مسئولیتها؛ چه مسئولیت در قبال ملت و چه در قبال اسلام.
3 ـ بکارگیری افراد پاکدست و معتقد و خدمتگزار به ملّت، نه افرادی که حتی اگر به میز یک دهستان هم برسند خاطرهی خانهای سابق را تداعی میکنند.
4 _ مقابله با فساد و دوری از فساد و تجمّلات را شیوه خود قرار دهند.
براساس موارد فوق، پرواضح است سردار سلیمانی فساد در ابواب مختلف را برآمده از به کارنگرفتن سه مورد قبلی اعم از عدم اعتقاد حقیقی و عملی به ولایت فقیه دانسته است لذا اگر فردی به این مهم معتقد نباشد، قطع به یقین نمیتواند در دوره حکومت و حاکمیت خود در هر مسئولیتی، احترام به مردم و خدمت به آنان را عبادت بداند و خود خدمتگزار واقعی، توسعهگر ارزشها باشد، نه با توجیهات واهی، ارزشها را بایکوت کند تا در نهایت بیعدالتی و فساد رخ دهد.
ایشان در بخش آخر این مهم مسئولان را همانند پدران جامعه دانسته که میبایست به مسئولیت خود پیرامون تربیت و حراست از جامعه توجه کنند، نه با بیمبالاتی و به خاطر احساسات و جلب برخی از آرا احساسی زودگذر، از اخلاقیاتی حمایت کنند که فساد را در جامعه توسعه دهد و خانوادهها را از هم بپاشند لذا در نگاه ایشان خانواده معنایی فراتر از خانواده به معنای اخص و دربرگیرنده تمامی جامعه بوده و حکومتها عامل اصلی در استحکام خانواده و از طرف دیگر عامل مهم از هم پاشیدن خانواده هستند. اگر به اصول عمل شد، آن وقت همه در مسیر رهبر و انقلاب و جمهوری اسلامی هستند و یک رقابت صحیح بر پایه همین اصول برای انتخاب اصلح صورت میگیرد.
نجمه کاظمی، دانشجوی دکتری علوم قرآن و حدیث دانشگاه الزهرا
انتهای پیام