به گزارش ایکنا، صدو هشتاد و پنجمین شماره از دوماهنامه «آینه پژوهش» به صاحبامتیازی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم منتشر شد.
عناوین مقالات این شماره بدین قرار است: «تکوین فرقههای اسلامی در دوران قدیم مقالاتنویسی و هفتاد و دو ملت»، «مکتب شیعی ری در قرن هفتم بر اساس تبصره العوام»، «نسخهشناسی مصاحف قرآنی؛ قرآننویسی منظّم و باقاعده در ایران از قرن پنجم تا دهم هجری، و تأثیر آن در کتابت قرآن از عصر عثمانی تا امروز»، «معنا، حضور و خدای زنده در جستوجوی تفسیرِ المعنی هو اللّه»، «جستاری درباره تاریخ فقه اسماعیلیه»، «نسخهخوانی از شِقّ بم تا سوق قم / حکایت یک تصحیف و ماجراهای بعدی»، «سه نسخه دیگر از کتابخانه ربع رشیدی»، «درباره ترجمه کتاب کلام و جامعه، از یوزف فان اس»، «تصحیحِ خوبِ یک فرهنگ لغت»، «سیری در فتوحات مکیه تصحیح عثمان یحیی»، «رباعیات خیّام و رباعیات خیّامانه در سفینه یحیی توفیق، جُنگ 14456 کتابخانه گنجبخش و سفینه 534 کتابخانه مجلس»، «ترجمهای متفاوت از قرآن، برآمده از اصولی متفاوت (بخش سوم)»، «کتاب «المغازی عبدالرزاق بن همّام الصنعانی»؛ جستاری درباره اَسناد منابع اولیه».
در چکیده مقاله «نسخهشناسی مصاحف قرآنی؛ قرآننویسی منظّم و باقاعده در ایران از قرن پنجم تا دهم هجری، و تأثیر آن در کتابت قرآن از عصر عثمانی تا امروز» میخوانیم: «کتابت مصاحف قرآنی امروزه از وِیژگیهای هنری خاصی برخوردارند. یکی از مهمترین این ویژگیها کتابت منظم و باقاعده آیات قرآن در هر جزء، صفحه و سطر است. مشهورترین کتابت نام آشنای امروزی، قرآنهای کتابت شده به دست عثمان طه، کاتب سوری است که در چند دهه اخیر با عنوان «مصحف المدینه المنوره» از سوی مُجمَّع ملک فهد در کشورهای اسلامی مختلف توزیع شده است. صفحات این قرآن، حاوی 15 سطر است، و پایان هر صفحه به انتهای آیهای ختم میشود. همچنین هر یک از اجزای سی گانه این قرآن، به دقت در 20 صفحه یا 10 برگ طراحی و کتابت شدهاند. اما درواقع این سبک از کتابت که با نام عثمان طه گره خورده است، خود نمونههای متعدد و فراوانی در میان کاتبان قرآن در دوره عثمانی، و پس از آن، طی یکصد سال اخیر داشته است.
این مقاله با مروری بر پیشینه این سبک از کتابت قرآن، نشان میدهد که کاتبان عثمانی طی قرون دهم تا چهاردهم هجری خود مبدع این سبک هنرمندانه نبودهاند، بلکه سابقه این گونه از قرآن نویسی منظّم و باقاعده، به دورانی بسیار قدیمتر، و در ایران قرن پنجم هجری بازمیگردد. قرآن محمد زنجانی (مورَّخ 531 ق)، و قرآنِ زرّین قلم (مورَّخ 582 ق)، دو نمونه بسیار پیشرفته از این هنر در قرن ششم هجریاند. در آغاز، تعداد قواعد و الگوهای کاتبان ایرانی برای کتابت منظّم قرآن، تقریباً 30 تا بوده، اما به تدریج تا پیش از قرن دهم هجری به حدود 470 مورد بسط و تفصیل داده شده است. تقریباً اغلب کاتبان عثمانی در قرون اخیر، صرفاً به دو امر توجه کردهاند: نخست پایان دادن هر صفحه به انتهای آیه، و دوم، آغاز کردن هر جزء قرآن از ابتدای صفحه و پایان دادن آن به انتهای صفحه.»
در طلیعه مقاله «معنا، حضور و خدای زنده در جستوجوی تفسیرِ «المعنی هو اللّه»» آمده است: «در مقالات شمس تبریزی، در دو جا از دو تحریر مختلف، عبارتی کوتاه هست که در آن «معنا» همان «خدا» دانسته شده است. همین عبارت را مولوی نیز در مثنوی معنوی از قول «شیخ دین» آورده است و مضمون آن نیز بارها در معارف بهاء ولد تکرار شده است. در مقاله حاضر، نویسنده پس از مرور پیشینه تحقیقها و تفسیرها درباره گوینده آن عبارت و معنای آن، با طرح و شرح بخشهایی از نوشتههای مستملی در شرح تعرّف، هجویری در کشف المحجوب و ناصرخسرو در زادالمسافر از یکسو و نیمنگاهی به نظریهها و مفهومپردازیهای دریدا، آلستون و ویتگنشتاین از سوی دیگر، کوشیده است زمینه تفسیری دقیقتر از عبارت «المعنی هو اللّه» را فراهم آورد. چنانکه در مقاله حاضر شرح داده شده، عبارت مذکور مبتنی بر یک تلقی از مفاهیمِ دلالت و معناست و بهاء ولد، شمس و مولانا مخاطبانشان را به «حضورِ» خدا در جهان هستی توجه میدهند.»
در چکیده مقاله «جستاری درباره «تاریخ فقه اسماعیلیه»» میخوانیم: «همانگونه که کمبود منابع در زمینه تاریخ فقه شیعه اثناعشری، تحقیق و نگارش درباره آن را دشوار نموده، تاریخ فقه اسماعیلیه نیز از چنین کمبودی رنج میبرد، بلکه سخن گفتن درباره فقه اسماعیلی و تاریخ آن با توجّه به فعالیتهای سری آنان به ویژه پیش از دوران حکومت فاطمیان دشوارتر است. حتی همین امر باعث شده است که گاه اسماعیلیان به بی اعتنایی نسبت به فقه و ظواهر شریعت متهم شوند که البته این ادعا درباره همه فرقههای اسماعیلی درست نیست.(ظاهرا تنها نزاریان چنین هستند) استاد محمد واعظزاده خراسانی یکی از کسانی است که نسبت به این مسأله توجه نشان داده و با نگرشی تاریخی که از استاد خود، آیتالله بروجردی آموخته موضوع ارائهاش در ششمین کنگره تحقیقات ایرانی که در سال ۱۳۵۴شمسی در تبریز برگزار شده است را رابطه بین فقه شیعه و فقه اسماعیلیه قرار داده است. نگارنده در این نوشتار با استفاده از دستنوشتههای استاد واعظزاده، گزارشی از پژوهش ایشان ارائه داده و در حاشیه، نکاتی را درباره کتاب دعائم الإسلام و قاضی نعمان مطرح نموده که امید است باب پژوهش در این زمینه را بگشاید.»
انتهای پیام