محمدرضا حیدری، عضو هیئت علمی گروه اقتصاد دانشگاه اصفهان، در گفتوگو با ایکنا از اصفهان، در پاسخ به این سؤال که آیا از دل آیات قرآن میتوان به تئوری مدونی در خصوص اقتصاد دست یافت، اظهار کرد: برای قرآن که وحی الهی است، نمیتوان کلمه تئوری را به کار برد، چون فرض بر این است که تئوری از سوی بشر ارائه میشود، قابل آزمون است و براساس آن میتوان پدیدهها را توضیح داد، ولی چون نظام خلقت بر مبنای سنن الهی بنا شده و ضرورت دارد، نمیتوان وحی را با نظریهای که توسط بشر ارائه شده است، بررسی کرد. ضمن اینکه آنچه به عنوان وحی الهی شناخته میشود، لزوماً با آنچه بشر در عالم واقع انجام میدهد، منطبق نیست؛ چون در بسیاری از مواقع بشر کارهایی انجام میدهد که خلاف روح دینداری و فطرت خودش است، چنانکه خداوند در آیه 116 سوره انعام میفرماید: «وَإِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ مَنْ فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ؛ و اگر از بيشتر كسانى كه در اين سرزمين مىباشند پيروى كنى، تو را از راه خدا گمراه مىكنند، آنان جز از گمان خود پيروى نمىكنند و جز به حدس و تخمين نمىپردازند.»
وی افزود: بنابراین، اینکه انتظار تئوری بودن از قرآن داشته باشیم، مفهومی ندارد و اینکه انتظار داشته باشیم این تئوری مبتنی بر واقعیت باشد، یک مبنای ارزشی برای اداره حیات بشر از جمله حوزه اقتصاد و معیشت محسوب میشود و ممکن است این مبنا به دلایل مختلف محقق نشود؛ مثلاً اکنون پارادایم غالب در جهان، بیدینی و تمدن غالب، مدرنیته و پستمدرنیسم مبتنی بر سکولاریسم، اومانیسم، ساینتیسم و ماتریالیسم است که هیچ ارتباطی با دین ندارد. با این مبنا، نمیتوان در خصوص انطباق واقعیت با آموزههای دینی سخن گفت.
عضو هیئت علمی گروه اقتصاد دانشگاه اصفهان اضافه کرد: اینکه آیا میتوان از دل آیات قرآن نوعی ایدئولوژی، جهانبینی، مکتب، مبنای فلسفی یا نظام ارزشی استخراج کرد که براساس آن به یکسری گزارههای اثباتی، دستوری یا ارزشی دست پیدا کرد تا به نوعی رژیم حقوقی، قواعد رفتاری و ساختار اقتصادی رسید، امکانپذیر است و اصطلاحاً میتوان تحت عنوان نظاممندی معرفت در مکاتب اقتصادی راجع به آن بحث کرد.
حیدری ادامه داد: قرار نیست نظامی را تأسیس کنیم، بلکه به قول شهید صدر، قرار است این نظام را کشف کنیم. بنابراین، باید براساس یک متدولوژی و روششناسی مشخص، نظام فکریای که براساس آن اقتصاد قابل چیدمان است، از قرآن استخراج و بر مبنای آن، جایگاه زیرمجموعههای این نظام اقتصادی مشخص شود.
وی با بیان اینکه نظام اقتصادی مدنظر قرآن، براساس یک سلسله مبانی و مفاهیم ارزشی، اهداف و غایات و راهبردها تعریف شده است، گفت: مثلاً در حوزه مبانی، بحثی با عنوان نظام سنن و نظام بینشها وجود دارد که از دل آن، نظام اخلاقی و حقوقی بیرون میآید و جایگاه نظام اقتصادی را روشن میکند. یکسری سنتهای الهی حاکم بر اقتصاد و معیشت وجود دارد، مثل رزق، ابتلا و انبوهی از قوانین جاری که در قرآن آمده است. از دل نظام سنن و بینشها، تکلیف مباحث مبدأشناختی، غایتشناختی، انسانشناختی، جامعهشناختی و هستیشناختی روشن شده و براساس اینها، نظامات حقوقی شامل احکام و بایدها و نبایدها از طیف واجب تا حرام مثل منع ربا، قمار، اکل مال به باطل، اسراف و تکاثر و همچنین نظام اخلاقی مبتنی بر ارزشهای درونی مثل ایثار، قناعت، زهد، شکر و صبر و نفی شح و طمع مشخص میشود. بر این اساس میتوان ویژگیها و مختصات این نظام اقتصادی را استخراج کرد که در این زمینه، اقداماتی با عنوان کشف نظام اقتصادی اسلام انجام شده است.
عضو هیئت علمی اقتصاد دانشگاه اصفهان تصریح کرد: نظام اقتصادی مدنظر قرآن به لحاظ ماهیت، ارزشی یا هنجاری یا دستوری محسوب میشود و نظام اقتصادی حاکم بر جهان در حال حاضر، اصطلاحاً فاسد است. نظام برآمده از آیات قرآن و سنت معصومین(ع)، نظام صالح و ارزشی و آن نظامی است که اصطلاحاً باید وجود داشته باشد و ما نیازمند مجموعهای از راهبردها هستیم که از وضع موجود به وضع مطلوب هدایتمان کند، ولی چون شرایطی که در آن به سر میبریم، شرایط آزمایشگاهی نیست، این کار مثل تعمیر کشتی روی آب میماند و باید با بهکارگیری راهبردهایی، از این نظام فاسد غالب بر جهان به سمت نظام مطلوب حرکت کنیم.
وی افزود: برای این کار هم باید اقتصاد جهان و نظام مسلط بر آن را بهطور کامل بشناسیم و هم درک درستی از نظام اقتصادی اسلام داشته باشیم تا بتوانیم بهصورت گام به گام از این وضع موجود به سمت وضع مطلوب حرکت کنیم. آرمانگرایی محض یا تسلیم واقعیتهای تلخ موجود شدن، هر دو آفت است و باید واقعبین و آرمانگرا باشیم و برای حرکت از واقعیت نامطلوب موجود به سمت حقیقت یا چشمانداز مطلوب ناموجود، استراتژیهای مشخص داشته باشیم؛ مثلاً در حال حاضر ساختارهایی مانند بانک، بورس، بیمه و... وجود دارد که لزوماً منطبق بر آموزههای اقتصادی اسلام نیستند و باید الگویی پایه طراحی و بهصورت آزمایشی، عملیاتی و سپس بازتولید شود و سعی کنیم آن را به مقیاسهای بالاتر ارتقا دهیم و نواقصش را برطرف کنیم و براساس فقه نظام یا فقه نظریه یا اجتهاد سیستمی که البته محل یکسری مناقشات فکری است، با مبنای مشخصی که وفاق نخبگانی در مورد آن وجود دارد، استراتژیهای حرکت از وضع موجود به وضع مطلوب را طراحی کنیم.
حیدری یادآور شد: این کار بزرگ، زمانبر و ارزشمند است و البته در این زمینه کوتاهیهایی اتفاق افتاده که باید جبران شود. علیالقاعده، مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، مجمع تشخیص مصلحت نظام، مجلس شورای اسلامی و حتی شورای عالی انقلاب فرهنگی در این زمینه مسئولیت دارند و همچنین دانشگاههایی که پذیرفتهاند مطالعات گروهی در مورد مسائل روز از جمله اقتصاد را دنبال کنند.
انتهای پیام