حجتالاسلام مجتبی سپاهی، عضو هیئتعلمی گروه معارف اسلامی دانشگاه اصفهان، در گفتوگو با ایکنا از اصفهان، درباره معنا و مفهوم احسان و نیکوکاری از منظر قرآن، اظهار کرد: یکی از نکتههای بسیار مهمی که قرآن کریم در طرح کلی هستیشناسی به آن توجه دارد، این است که انسان باید بتواند بهلحاظ معرفتی و ساماندهی فکری، با نظام هستی هماهنگ شود، به دلیل اینکه جهان آفرینش نظامی درهم تنیده و مستظهر به یکدیگر است، به این معنا که نوعی هارمونی همراه با همکاری در آن وجود دارد. پدیدهها در کنار یکدیگر قرار میگیرند و نظام هستی را شکل میدهند و بدون یکدیگر نمیتوانند حیات داشته باشند، بلکه حیات آنها در رابطه تنگاتنگ و زیرساختی است که خداوند در هر یک از آنها قرار داده است.
وی افزود: انسان وقتی به نظام هستی نگاه میکند، نباید احساس کند که فقط خودش در این نظام حضور دارد و همه چیز برای اوست، بلکه باید احساس کند در جریانی مبتنی بر تعامل قرار دارد و همانطور که سایر پدیدهها در خدمت او هستند، انسان نیز باید در خدمت آنها باشد. این تعامل براساس آن تفکر زیرساختی و مبنایی که عبارت است از جریان توحید و تجلیات الهی در سراسر هستی، شکل میگیرد.
عضو هیئترعلمی گروه معارف اسلامی دانشگاه اصفهان اضافه کرد: در زندگی انسانی، نوعی تفاوت بر نظام هستی حاکم است، بهرلحاظ استعدادها، قابلیتها، ارادهها، آرمانها، آرزوها و ... که با ذات هستی و وجود همراه بوده و بخش عظیمی از این تفاوتها به رسمیت شناخته شده است. اگر تفاوت از عالم هستی گرفته شود، یکنواخت میشود و از حرکت میایستد و این تفاوتها، زیرساخت حرکت در عالم محسوب میشود. وقتی دو پدیده متفاوت هستند، معنایش این است که یکی کاملتر و دیگری ناقصتر بوده و آن که ناقصتر است، شروع به حرکت میکند تا به کمال برسد. اصلاً نظام هستی با این تغییر و تحولات و تفاوتها، لذتبخش است، گیرایی دارد و باعث انگیزه و اراده میشود.
حجتالاسلام سپاهی ادامه داد: قرآن کریم مبتنی بر همین مسئله در نظام هستی تأکید میکند که انسانها در حیطه رفتارهای اختیاری خود باید این استعدادها و تفاوتها را به رسمیت بشناسند، ولی این تفاوتها نباید به نوعی ناهماهنگی منجر شود. همانطور که در نظام هستی، پدیدهها با همه تفاوت، پشتیبان هم هستند، انسانها نیز بهتر است در حیطه رفتارهای اختیاری خود چنین روحیهای را حاکم کنند. یعنی انسانهایی که قدرت و توان بیشتر و استعداد و قابلیت برتری دارد، باید آن را در خدمت انسانهایی درآورند که بهرهمندی کمتری از توان و استعداد دارند و به آنها کمک کنند تا از نقص به کمال برسند، چون نظام هستی بر این مبنا بنا شده و این از کمالات انسانهای توانمند است که دست دیگری را گرفته و تکیهگاهش باشند. در نظام هستی، این پشتیبانی میان تمام پدیدهها وجود دارد و هیچ پدیدهای نمیتواند مستقلاً اعلام کند که همهکاره است. بنا بر نگرش توحیدی حاکم بر قرآن و روایات، انسانها در حیطه رفتارهای انتخابیشان باید تکیهگاهی برای یکدیگر باشند، در این صورت، هم نقایص جبران میشود و افراد دارای نقص به حرکت واداشته میشوند و هم افراد قویتر و توانمندتر جایگاه خود را در نظام هستی و هماهنگ با آن تعیین میکنند.
وی بیان کرد: آیه 7 سوره اسراء میفرماید: «إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ...؛ اگر نيكى كنيد، به خود نيكى كردهايد» و در آیه 90 سوره نحل آمده است: «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي الْقُرْبَى وَيَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَالْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ؛ در حقيقت خدا به دادگرى و نيكوكارى و بخشش به خويشاوندان فرمان مىدهد و از كار زشت و ناپسند و ستم باز مىدارد، به شما اندرز مىدهد، باشد كه پند گيريد». منظور از عدالت این است که حقوق و جایگاه یکدیگر را رعایت کنید و بالاتر از عدالت، نسبت به هم احسان روا دارید. احسان به این معناست که انسانها وظیفه قانونی برای کمک به یکدیگر ندارند، ولی بهلحاظ اخلاقی و انسانی و متناسب با نظام هماهنگ جهان هستی، این وظیفه را دارند. در واقع، احسان فراتر از عدالت است. در نتیجه، قرآن کریم ما را به افقی برتر دعوت میکند، به این معنا که اگر هستی را خوب بشناسید، متوجه میشوید که عشق متقابلی میان پدیدهها وجود دارد، در جهت دستیابی به کمالی که خداوند برای آنها قرار داده است.
عضو هیئترعلمی دانشگاه اصفهان تصریح کرد: اگر انسانها این عشق موجود در نظام هستی را در قاموس رفتارهای انتخابی خود نسبت به یکدیگر اعمال کنند، طبیعتاً تمایل زیادی پیدا میکنند تا تکیهگاهی برای همدیگر باشند و هم خودشان به کمال برسند و هم دیگران را به کمال برسانند، مثلاً اگر انسانها متناسب با استعدادی که دارند، حقوقشان مشخص شود، این عدالت است، قرآن میگوید درست است که انسانها از نظر استعداد با هم متفاوت هستند، ولی باید نسبت به یکدیگر احسان داشته باشند، یعنی در مواردی هماهنگی آنها با یکدیگر باید فراتر از استعدادها بوده و برای هم تکیهگاه باشند. در این صورت است که انسان به کمال خود یعنی جایگاه خلافت الهی نزدیک میشود.
سپاهی ادامه داد: در این تفکر، انسان برای رسیدن به سعادت مأموریت ویژهای دارد و هر کاری که انجام میدهد، حس میکند که باعث سعادتمندی خودش میشود، قطعا انگیزه بیشتری خواهد داشت. معمولا روز احسان و نیکوکاری در کشور ما به کمک مالی تبدیل شده که بسیار خوب است، ولی فراتر از آن به کمک فکری، روحی و روانی، مشاورهای و شخصیتی نیاز است. اصلاً بدون احسان، انسان نمیتواند انسان قرآنی باشد.
وی افزود: همین قدر احسان و نیکوکاری که در جامعه ما وجود دارد، ذیقیمت است، ولی برای اینکه به احسان و نیکوکاری مدنظر قرآن نزدیک شویم، نیازمند اصلاح دستگاه معرفتیمان هستیم. اگر در این زمینه بتوانیم تفکر عمیقی داشته باشیم، نگاهمان به احسان و نیکوکاری تغییر خواهد کرد. آنچه در جامعه ما بهعنوان احسان و نیکوکاری رواج دارد، لایهای بسیار سطحی از آموزههای قرآنی است و وقتی بحث کمک کردن پیش میآید، سراغ کمکهای مالی میرویم که بسیار هم ضروری است. اگر در طول سال به گونهای برنامهریزی کنیم که احسان و نیکوکاری در زندگی ما به یک روند تبدیل شود، یعنی بهعنوان یک مؤمن و اهل توحید در طول زندگی و نه فقط یک روز خاص در این افق سیر کنیم. اینکه در یک روز خاص کمکی انجام دهیم، در جای خودش قابل احترام و بسیار خوب است، ولی مؤمن کل زندگیاش باید بر این مدار بچرخد. ایمان آوردن، طبق ایمان عمل کردن، علم پیدا کردن و رها ساختن انسانها در جهت علم، کمک کردن به آنها در جهت علم و آگاهی و نجات دادن مردم از جهل و خرافات و ظلم ظالمان، تمام اینها در قاموس قرآنی احسان محسوب میشود. اصلاً رسیدن به درجه احسان یکی از مقامات بسیار زیبایی است که در قرآن به آن اشاره شده است. بنابراین، ما در فهممان از نیکوکاری و قلمروهای آن نیازمند نوعی برنامهریزی فکری و فرهنگی جریانساز هستیم تا بتوانیم نیکوکاری را در طول زندگیمان بهعنوان یک هدف و افق والا شناسایی و در بخشهای مختلف جامعه محقق کنیم.
انتهای پیام