به گزارش ایکنا، نشست الگوهای خانواده تراز انقلاب اسلامی، امروز 16 اسفندماه به صورت مجازی و با سخنرانی، ندا ملکی، دانشآموخته دکترای روانشناسی و مدرس دانشگاه و غلامعلی افروز، استاد دانشگاه تهران برگزار شد. در ادامه، متن سخنان غلامعلی افروز را میخوانید؛
برای اینکه بتوانیم الگوی تراز اسلامی خانواده را جامعتر تلقی کنیم، باید خیلی اندیشه بیشتری صورت گیرد. در مرکز الگوی اسلامی پیشرفت، بیش از 10 سال است که بحث ما ارائه الگوی خانواده به عنوان مهمترین الگوی پیشرفت در 25 سال آینده و 5 سال آینده است. مباحث در حوزه خانواده بسیار عمیق است و با کارهایی که میکنیم، میفهمیم باید بیشتر کار کنیم. باید برای خانواده یک الگوی جهانشمول ارائه دهیم که همه دنیا این الگو را قبول کند که اگر جهانشمول نباشد، نقص دارد. کسانی میتوانند در این زمینه تلاش کنند که به حقایق و فلسفه خلقت، عالِم باشند و بر زوجیت واقف باشند. توجه عمیق به مبانی خانواده به عنوان هدف غایی ازدواج بسیار مهم است.
ازدواج دو مرحله دارد؛ انتخاب دقیق و تشریفات و مقیاس همسانگزینی که در ازدواج، مقیاس پایه و بومی است و در اینجا بحث کفویت مطرح است؛ یعنی همسانی را باید در دو مقوله دید؛ یکی کفویت در اصول است و بعد همدلی و هماهنگی در فروع و فروع را نیز نمیتوان با اصول کنار هم گذاشت. سن و تحصیلات و تیپ و خانواده، فروع هستند، اما اصول غیر از اینها است و باید کفویت را در قلمرو اصول بیان کنیم و کفویت این نیست که از روایت استخراج شود، بلکه اصول کفویت را خدای زوجآفرین مطرح کرده است.
فلسفه خلقت بر پایه زوجیت استوار است و همه ذرات هستی، زوج هستند که زوجیت پایه خانواده است و توازن زوجیت در همه موجودات وجود دارد و بشر نمیتواند این توازن را بههم بزند. البته میتواند تشخیص دهد، اما نمیتواند بههم بزند، لذا این زوجیت در جمادات و سنگها و گیاهان و ... به نحو قهری صورت میگیرد و اگر این زوجیت نباشد، هستی معنا ندارد و در حیوانات نیز غریزی است، اما در انسان انتخابی است که بسار مهم است. این زوجیت، قهری، غریزی و یا انتخابی است، اما زوجیت قطعی است و اگر زوجیت نباشد، خانواده پایه ندارد. کفویت نیز باید در زوجیت ترسیم شود که کفویت چیست و در کجای قرآن در این زمینه سخن گفته شده و سپس به روایات مراجعه کنیم.
لذا همسانسازی درست است، اما اصل بر کفویت است و این کفویت بسیار مهم است. اگر در تراز خانواده با غایت ازدواج به کفویت نپردازیم، اشتباه کردهایم. غایت ازدواج رسیدن به آرامش است و مسئله تامین نیازهای جنسی و ... نتایج قهری ازدواج هستند و هدف اصلی نیل به آرامش و تجربه خوشبختی است. لذا همسر مطلوب کسی است که وجودش آرامشگر باشد و بنای کفویت نیز این موارد است.
در حقیقت، پنج اصل در کفویت باید لحاظ شود که اگر اینها را فراموش کنیم، نمیتوانیم به الگوی تراز بپردازیم؛ یکی هماندیشی در باورهای دینی و اخلاقی است. اگر هماندیشی نداشته باشیم و به اصول اخلاقی پایبند نباشیم و به خدا باور نداشته باشیم، به مشکل برخورد میکنیم. باورهای دینی در همه جای دنیا مطرح است، پس اصل اول، هماندیشی در باورهای دینی و اخلاقی است.
دومین مورد، طهارت نفسانی است. اگر این را فراموش کنیم، الگوی خانواده ماندگار نداریم. ازدواج ماندگار، بر پایه طهارت نفسانی است که فرمود «وَالطَّيِّبَاتُ لِلطَّيِّبِينَ وَالطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَاتِ» آنها که پاک هستند، باید با پاکان ازواج کنند. آنجا که طهارت نفسانی وجود دارد، پس از ازدواج، آلودگی و ... هم مطرح نمیشود. البته بحث روی ازدواج مجدد نیست، بلکه آلودگیها است و آنها که آلودگی نداشتند، طلاق کمتری داشتهاند. یعنی این حکم قرآن و جهانشمول است و مسیحیان و کلیمیان نیز این ایده را دارند.
سوم قابلیت تنپوشی روان جنسی است و زن و شوهر باید بتوانند به یکدیگر صمیمیت بدهند و عیوب را بپوشانند و همیشه در آغوش روانی یکدیگر باشند و به آرامش یکدیگر فکر کنند. چهارم، کفویت در مهارت مهرورزی و آرامشگری بر پایه مودت، محبت و رحمت است. مودت در فارسی محبت متقابل معنا میشود، اما رحمت در شرایط یکسویه است. مثلاً خانم مشکلی دارد، اما آقا کم نمیگذارد. لذا باید بر پایه مودت و رحمت پیش بروند. پنجم ارائه متقابل جاذبههای زیستی، حرکتی، روانی و نفسانی بدون منت است. یعنی تقدیم همه جاذبهها بدون منت باید صورت گیرد.
بنابراین در طراحی الگوی خانواده تراز اسلامی، باید کفویت را در اصول مطرح کنیم و مباحث بعدی مانند سن و اقتصاد و ... فروع هستند و سن نیز فقط شناسنامهای نیست و سن حقیقی، فرایند سن شناسنامهای، رامشگری و مهارت و مسئله عقلانی است و اینها اهمیت دارند. تحصیل نیز مهم نیست، بلکه مهم هوش فرد است. در دانشگاههای مطرح دنیا بررسی میکنند و میگویند کسی که با دیپلم در بانک کار کرده، میتواند دکترای علوم بانکی داشته باشد، لذا در همسانسازی درجه تحصیلی مهم نیست و سن شناسنامهای نیز مهم نیست.
بنابراین فروع را باید از اصول جدا کنیم. کفویت در اصول پنجگانه را باید جدا بنگریم و روی فروع بحث کنیم و اینطور نیست که دو نفر صرفاً همسن و همقد باشند. چطور است که یک ایرانی میتواند با یک دختر آلمانی ازدواج کند، اما وقتی یک نفر اهل یزد با اهل اردبیل ازدواج کند، در آن تردید میکنیم؟ اگر کفویت در این موارد که بیان شد، رعایت شود، به نتیجه خواهیم رسید و باید توجه کنیم که فروع مهم نیستند. یک بوشهری با یک تبریزی دلیلی ندارد که نتوانند ازدواج کنند. اینکه خانم از آقا بزرگتر باشد نیز ایرادی ندارد و یادمان باشد که دختران 40 ساله امروز مانند دختران 20 ساله دیروز هستند.
همچنین خانواده تنها نهاد بیبدیل و جاودانه بشر بوده و اصل است. وزارت آموزش و پرورش، بهداشت و ... فرع هستند و حتی مسجد و مدرسه نیز برای خانواده هستند. لذا خانواده اصل است و خانواده یک نهاد بنیادین محسوب میشود و دیگر نهادها عارضیاند. لذا نباید خانواده را فرع دانست و رکن اصلی خانواده نیز زن و شوهر هستند و بچهها مهمانانی محسوب میشوند که قرار است تربیت شوند تا خانواده تشکیل دهند. بهترین رویکرد فرزندپروری، همسرپروری برای فردای آنها است.
رسول خدا(ص) وقتی مسجد را بنا کردند، فرمودند محبوبترین نهاد نزد من خانواده است. آقایان نیز سنگربان خانواده هستند و اینکه فرمود: «الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ» یعنی شوهرها سنگربان و امنیتآفرین محسوب میشوند. اگر بخواهیم در بحث حکمرانی به معنای دقیق مطرح کنیم، حکمرانان پر بصیرت کسانی هستند که میفهمند مسئولیت چیست و کسی اهل بصیرت است که در حوزههای قضایی و ... به اصل 10 قانون اساسی جامه عمل بپوشاند.
باید این باور را داشته باشیم که همه باید در خانواده باشند و همه را باید در خانواده ببینیم و برای خانواده بخواهیم. اینکه لازم است یک وزارت پر اقتدار خانواده تأسیس شود بحث ضروری است و باید بازنگری صورت گیرد. تحکیم خانواده و حاکمیت با آرامش در خانواده که یک اصل است به دست میآید و اگر خانواده آرامش را از دست داد، یعنی جامعه نیز احساس ناامنی خواهد کرد.
انتهای پیام