حجتالاسلام مهرداد آقاشریفیان، عضو هیئت علمی گروه معارف اسلامی دانشگاه هنر اصفهان، در گفتوگو با ایکنا از اصفهان، درباره تأثیر قرآن بر هنر، اظهار کرد: علامه جعفری هنر را متشكل از سه قطب و يا سه مرحله میدانست و معتقد بود هنر احساس خاص و معلول نبوغ يا اشتياق خاص است و از مقوله خيال و اعتبارات و توهمات نيست. دوم اینکه كارگاه مغز و روان، یعنی نفس آدمی است و هنگامی كه احساس و فعاليت هنری مانند چشمهسار زلال به جريان افتاد و با مختصات هویت نفس آدمی توجيه شد، آماده بروز در صحنه جامعه میشود. سومین مرحله نیز وجود عينی هنر در جهان خارجی است که در این مرحله، هنر با مردم و جامعه ارتباط برقرار میكند و اثر هنری تولید میشود.
وی درباره اینکه روح و نفس انسان متأثر از دین و فرهنگ الهی چه نقشی در ارائه اثر هنری دارد، بیان کرد: اصلیترين منبع تفکر اسلامی، قرآن کريم و سنت پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت ایشان است. قرآن کریم یک تجلی و نمود هنری است که از عالم ملکوت به قلب پیامبر(ص) نازل شده و به بیان زيبايیها پرداخته و خداوند را جميل دانسته و خلقت الهی را زینت میداند، چنانکه در آیه ششم سوره صافات میفرماید «إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِزِينَةٍ الْكَوَاكِبِ؛ ما آسمان اين دنيا را به زيور اختران آراستيم» و یا در آیه چهارم سوره تین میفرماید: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ؛ که به راستى انسان را در نيكوترين اعتدال آفريديم؛ همچنین در آیه ششم سوره نحل آمده است «وَلَكُمْ فِيهَا جَمَالٌ حِينَ تُرِيحُونَ وَحِينَ تَسْرَحُونَ؛ و در آنها براى شما زيبايى است، آنگاه كه آنها را از چراگاه برمىگردانيد و هنگامى كه آنها را به چراگاه مىبريد.»
بیشتر بخوانید:
عضو هیئت علمی گروه معارف اسلامی دانشگاه هنر اصفهان ادامه داد: در آیات متعددی از قرآن، به زيبايی رنگها از جمله رنگ سفيد، سرخ، سياه، زرد و سبز پرداخته شده است، چنانکه در آیه 27 سوره فاطر میفرماید «أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ ثَمَرَاتٍ مُخْتَلِفًا أَلْوَانُهَا وَمِنَ الْجِبَالِ جُدَدٌ بِيضٌ وَحُمْرٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهَا وَغَرَابِيبُ سُودٌ؛ آيا نديدهاى كه خدا از آسمان آبى فرود آورد و بهوسيله آن ميوههايى را كه رنگهاى آنها گوناگون است، بيرون آورديم و از برخى كوهها راهها و رگههاى سپيد و گلگون به رنگهاى مختلف و سياه پر رنگ آفريديم.»
آقاشریفیان افزود: در سیره نبوی و اهل بیت(ع) به تشویق هنرمندان هنرهایی مانند شعر، تلاوت قرآن و نغمهسرایی، کتابت قرآن و احادیث پرداخته شده است، ولی دلیل نپرداختن به برخی هنرهای مرسوم، ناشی از آسیبهایی بوده که این هنرها برای زندگی توحیدی، معنوی و اخلاقی انسان داشته است؛ مانند مجسمهسازی که یادآور بتپرستی بوده و یا مطربی که برای شخصیت انسان مضر است. چنانچه وقتی این هنرها در غیر از موضوعات شرکآلود بهکار رود و یا غیر اخلاقی نباشد، منعی ندارد.
وی در خصوص عناصر هنری مورد توجه قرآن، گفت: هنر قرآنی عناصر متعددی دارد؛ اولاً حاصل تفكر و بينش دينی مسلمانان است. دوم اینکه عميقاً و مستقیماً از قرآن و روايات معصومان(ع) تأثیر پذیرفته، زیرا کتاب و عترت، نخستين راههای چگونگی تخيل و تفكر در باب عالم وجود و تمثل معنويت اسلامی را در عرصه خيال به آدمی آموخته است. تیتوس بورکهارت، متفکر و هنرشناس سوئیسی معتقد است: بهترين راه برای شناخت يک دين، هنر آن است كه آسانترين راه نيز محسوب میشود.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: هنر اسلامی انتزاعى است و شكلهاى آن در عين اينكه عميقاً داراى مشخصات اسلامی هستند، مستقيماً از قرآن كريم يا احاديث نبوى سرچشمه گرفتهاند. هنر قرآنی، مفهومی، سازگار و هماهنگ با حقایق هستی و البته هنری رمزی و دارای باطن است و منشأ و سرچشمه ماورایی و الهی دارد؛ یعنی با شهود، تکوین مییابد و هدف آن نیز آشکار کردن اصل وحدانیت است.
وی اظهار کرد: هنر قرآنی به دست و طبع هر کسی تجلی نمیکند، فقط کسانی از عهده آن برمیآیند که استعداد و شایستگی ارتباط با جهان معارف قرآن را داشته باشند. برای چنین منظوری هنرمند همانند یک عارف باید سیر و سلوک خاصی در پیش بگیرد. هنر قرآنی به خود دعوت نمیكند، بلكه انسان را به خدا، احکام خدا، اخلاق و انسانیت رهنمون میکند.
آقاشریفیان در توضیح بیشتر درباره نسبت هنر، دین و قرآن، بیان کرد: درباره نسبت هنر و دین، دو دیدگاه وجود دارد؛ یک دیدگاه میگوید هنر ارتباطی با دين ندارد و دیدگاه دوم نیز معتقد است که دين در ذات، با هنر ارتباط دارد. بنابر نظر و دیدگاه دوم میتوان اثبات كرد كه هنر از اركان بنيادی دين است و زندگی معنوی بدون هنر امکانپذیر نيست. در نگاه دين و حكمت، خلق زيبايی بدون حقيقت و خير معنا ندارد؛ چون زيبايی، ظهور، جلوه و شكوه حقيقت است.
وی تصریح کرد: در تفسیر دیدگاه دوم باید گفت هنر، فضيلت و كمال درونی است كه بهصورت جمال بيرونی آشكار میشود. كمال درونی مراتبی براساس كمال عقل و كمال نفس دارد. زيبايی، به امور حسی و جسمانی محدود نيست. هنر، آن ظهور و تجلی است كه میتواند بيان حقيقت باشد. هنرمند دينی، اهل توحيد است و اين اعتقاد در آثار او نیز ظاهر میشود.
این پژوهشگر هنر اسلامی ادامه داد: هنر يكی از ابعاد تجربههای بشری و مظهر تجلی دريافتهای عاطفی و نگرش از راه ذوق و احساس است، ولی جوشش و رويش اين مظاهر در ميان هر قومی، جدا و منفک از مسائل و مبادی فرهنگی و هويتهای ملی و دینی آن قوم نيست. اسلام و قرآن به هنر و زيبايی مانند بسياری از مقولات و بسترهای گوناگون فكری، شكل داد و قداست بخشيد.
انتهای پیام