بررسی نسبیت اخلاق از منظر آیات قرآن در دوفصلنامه قرآن و علم
کد خبر: 3957994
تاریخ انتشار : ۱۷ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۱:۱۰

بررسی نسبیت اخلاق از منظر آیات قرآن در دوفصلنامه قرآن و علم

بیست و هفتمین شماره از دوفصلنامه قرآن و علم به صاحب امتیازی جامعةالمصطفی(ص) العالمیة منتشر شد.

به گزارش ایکنا، در این شماره از دوفصلنامه قرآن و علم مقالاتی با عناوین «سبک زندگی اسلامی و غربی؛ مبانی و رویکردها»،‌ «بررسی رابطۀ مفهومی تمدن با واژگان قرآنی همخوان»،‌ «بررسی نسبیت اخلاق از منظر آیات قرآن»، «بازتعریف قرآنی نظام تأمین اجتماعی و بررسی آثار آن»، «ویژگی‌های عاطفی خانواده سالم در قرآن و دلالت‌های تربیتی آن»،‌ «رابطه فمینیسم و قرآن با تأکید بر آیه قوامون»، «دانش اصول التفسیر (ضرورت، مفهوم‌شناسی و روش‌‌شناسی)»، «رابطه «تفسیر بیانی» با «تفسیر علمی»»، «بررسی تطبیقی تفسیر علمی آیات از دیدگاۀ علامه طباطبایی و موریس بوکای»، «ارزش‌شناسی گروه‌های غذایی در قرآن و روایات»، «تحلیل آیات ترتیب آفرینش آسمان و زمین» و «بایسته‌های قرآنی پیام ارسالی در فضای مجازی» منتشر شده است.

سبک زندگی اسلامی و غربی؛ مبانی و رویکردها

در طلیعه نوشتار «سبک زندگی اسلامی و غربی؛ مبانی و رویکردها» آمده است: سبک زندگی، از مباحث مهم در علوم جامعه‌شناسی، علوم تربیتی، علوم اخلاقی و علوم اقتصادی است. مفهوم سبک زندگی را برای تبیین رفتارهای فرهنگی - اجتماعی به‌کار می‌برند که نوعاً نشانگر واقعیت پیچیده رفتارها و حتی نگرش در جامعه است. مراد از سبک زندگی اسلامی، آن نوع از سبک زندگی است که از آموزه‌های قرآن و روایات سرچشمه گرفته است. در این مقاله، پس از اشاره به پیشینۀ پژوهش، سبک زندگی کنونی مسلمانان در مواجهه با غرب فرهنگی مطرح شده، سپس مبانی سبک زندگی اسلامی در سه بخشِ «ایمانی و گرایشی»، «رفتاری» و «فرهنگی و اجتماعی» ذکر گردیده و پس از آن مبانی سبک زندگی غربی در سه قالب «لذت‌گرایی»، «قدرت‌گرایی» و «نفع‌گرایی» معرفی شده است. این مقاله که با روش توصیفی - تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته وبه این نتیجه رسیده که قرآن توانسته است از طریق سازماندهی و شکل‌دادن به زندگی روزمره جامعۀ اولیۀ مسلمانان به‌لحاظ مادی و معنوی در تمام ابعاد زندگی وارد شود و قرآن را در یک بازۀ زمانی کوتاه به محیط‌های فرهنگی - اجتماعی متفاوتی معرفی کند که جامعیت این کتاب آسمانی به‌گونه‌ای است که برای سبک زندگی اسلامی انسان معاصر نیز الگو و منبعی اساسی شمرده می‌شود.

بررسی رابطۀ مفهومی تمدن با واژگان قرآنی همخوان

نویسنده مقاله «بررسی رابطۀ مفهومی تمدن با واژگان قرآنی همخوان» در طلیعه نوشتار خود آورده است: «تمدن» یا «حضاره» از جمله واژگانی است که در قرآن کریم به‌طور مستقیم از آن یاد نشده، اما راه‌ پژوهش دربارۀ آن از طریق جستجوی واژه‌های مرتبط، به‌ویژه واژه‌های دارای بار اجتماعی می‌باشد. «امت»، «قوم»، «قریه» و «مدینه» از مهم‌ترین واژگانی بوده که تاکنون از آن‌ها برداشت تمدنی شده است. پرسش اصلی نوشتار حاضر این است که واژگان فوق چه رابطۀ معنایی با تمدن دارند و آیا می­­­توان از رهگذر آن‌ها به مفهومی از تمدن در قرآن دست یافت؟ در این مقاله تلاش شده با روش توصیفی - تحلیلی، نخست به بررسی و توصیف مفهومی واژگان مذکور پرداخته شود و سپس رابطۀ آن را با تمدن واکاوی گردد. یافته‌های این پژوهش حاکی از آن است که واژگان مذکور، دلالت معنایی مستقیمی بر مفهوم تمدن ندارند و نمی‌توان آن‌ها را به‌مثابه تمدن تلقی نمود؛ اما با توجه به معنا و ظرفیت اجتماعی این کلمات، می‌توان از آن‌ها بهره‌برداری تمدنی کرد و تمدن را به این مفاهیم و ظرف‌های اجتماعی منتسب نمود. در این میان، واژگان «امت» و «مدینه»، ظرفیت بالایی برای پیوند مفهومی با تمدن دینی دارند.

بررسی نسبیت اخلاق از منظر آیات قرآن

در طلیعه نوشتار «بررسی نسبیت اخلاق از منظر آیات قرآن» آمده است: ادیان الهی ازجمله دین اسلام و آموزه‌های آن به‌ویژه قرآن کریم، به اخلاق و مؤلفه‎های آن به‌صورت ویژه توجه کرده‌اند. مطالعه ادیان الهی ازجمله دین مبین اسلام، گویای نقش اخلاق در عرصه‌های مختلف زندگی بشری است. یکی از مسائل بسیار مهم که محل بحث آن در علم اخلاق نمی‌باشد بلکه در علم دیگری به نام فلسفه اخلاق مطرح می‌شود و به‌اصطلاح از مبادی تصدیقی علم اخلاق بوده، مسئله اطلاق و نسبیت گزاره‌های اخلاقی است. فراتر از طرح رویکردها و دیدگاه‌ها، نتایج و پیامدهای مهم نظری و عملی این مسئله بوده که از جمله اندیشۀ نسبیت‌گروی در اخلاق، پیامدهای ناگواری را به‌ دنبال داشته است. ظهور برخی بحران‎های اخلاقی در میان برخی جوامع بشری بر اساس رواج این اندیشه است. فروکاهیده‌شدن اخلاق در عصر حاضر و آن در حد تمایلات و سلایق، توافقات و قراردادهای فردی یا جمعی، موجب التزام به دیدگاه نسبیت‌گرایی اخلاقی شده است. از جمله آثار زیان‌بار پذیرش این اندیشه در جوامع اسلامی، عصری و نسبی‌بودن گزاره‌های دینی (گزاره‌های اخلاقی) و نفی جاودانگی، کمال و خاتمیت دین اسلام خواهد بود. بر اساس این رهیافت، واکاوی اثبات نظریه مطلق‌گرایی از منظر نصوص دینی و عمدتاً آیات قرآنی اهمیت و ضرورت مضاعفی پیدا می‌کند.

این مسئله با رویکرد قرآنی، تاکنون مورد پژوهش اندیشمندان علوم قرآنی و مفسران اعم از عامه و خاصه، به‌صورت مستقل قرار نگرفته است؛ البته برخی مفسران با توجه به برخی آیات، در این مسئله ورود نموده و نظرهای متفاوتی نیز ابراز داشته‌اند؛ اما با بررسی در منابع و متون تفسیری مختلف به این نتیجه رسیده می‌شود که اکثر مفسران قدیم و جدید به این مسئله مهم ورود پیدا نکرده‌اند. در این جستار، بر اساس برخی آیات قرآنی و طرح دیدگاه برخی مفسران، به‌ اثبات دیدگاه «مطلق‌گرایی حداقلی در اخلاق» پرداخته می‌شود.

رابطه فمینیسم و قرآن با تأکید بر آیه قوامون

نویسنده مقاله «رابطه فمینیسم و قرآن با تأکید بر آیه قوامون» در طلیعه نوشتار خود آورده است: با گسترش مباحث جدید در حوزه علوم اجتماعی و انسانی، دیدگاه‌های نو برای تبیین علل گوناگون و مختلف از یک متن در دوره‌های تاریخی ارائه شده است. ازجمله این دیدگاه‌ها، طرح مفهوم فمینیسم و رابطه آن با قرآن است. استفاده از این مفهوم می‌تواند به تبیین علت تفاوت بعضی از آرای تفسیری در برخی از آیات قرآن کریم در ادوار تاریخی مسلمانان کمک شایسته‌ای کند. در این جُستار آرای مفسران درباره عبارت قرآنی «الرِّجالُ قَوّامُونَ عَلَی نساء...» پس از طبقه‌بندی و تحلیل، ارزیابی شده و در این میان کوشش شده است تا اختلاف‌نظر مفسران بر اساس پدیده فمینیسم در دوره‌های مختلف تاریخی فهم و تحلیل شود. بر مبنای یافته‌های این بررسی در دوره معاصر تاریخ تفسیر به دلیل مطرح‌شدن گفتمان فمینیسم در غرب و وارد شدن آن به جوامع اسلامی که در نتیجه آن، اندیشه برابری میان زن و مرد در جهان اسلام شکل گرفت و اندیشه‌های مدرن غربی به جهان اسلام وارد شد، موجب شکل‌گیری یک تقابل ذهنیت و فرهنگ مسلمانان با واقعیت‌های عینی شد، در نتیجه برداشت جدیدی از واژه «قیمومیت» در آیه موردبحث، مطرح شده است که در دوران قبل از معاصر، به تسلط و حکومت مرد بر زن تفسیر می‌شده که در دوره معاصر این تفسیر بیشتر به‌صورت استعدادهای ویژه هر جنس و مسئولیت‌های آن در قبال آن نمود پیدا کرده است.

انتهای پیام
captcha