واکسیناسیون کرونا از رویکرد جامع و علمی پیروی کند
کد خبر: 3963810
تاریخ انتشار : ۲۳ فروردين ۱۴۰۰ - ۱۱:۲۲
یک متخصص پزشکی اجتماعی در گفت‌وگو با ایکنا:

واکسیناسیون کرونا از رویکرد جامع و علمی پیروی کند

رئیس انجمن علمی پزشکی اجتماعی ایران اظهار کرد که واکسیناسیون کرونا در کشور باید از رویکرد جامع و علمی پیروی کند.

کرونابا وجود شیب نزولی ابتلا و مرگ‌ومیر ناشی از شیوع کرونا در ماه‌های پایانی سال 99 و علی‌رغم هشدارها در خصوص عادی‌انگاری این ویروس و تعطیلات نوروزی، همان‌طور که انتظار می‌رفت، با پایان تعطیلات و انجام مسافرت‌ها و دید و بازدیدها، مجدداً با شیب صعودی ابتلا و مرگ‌ومیر مواجه هستیم که از آن با عنوان موج چهارم همه‌گیری کرونا یاد می‌شود. در واقع از ابتدای شیوع ویروس کرونا و هر بار پس از یک دوره عادی‌انگاری آن، شاهد این فراز و نشیب‌ها در کنترل و مدیریت این بیماری بوده‌ایم. آنچه به نگرانی‌ها در این خصوص دامن می‌زند، ورود کرونای انگلیسی به کشور است که سرعت انتقال و مرگ‌ومیر بیشتری دارد.

خبرنگار ایکنا در اصفهان، گفت‌وگویی با علی‌پاشا میثمی، متخصص پزشکی اجتماعی و پیشگیری، استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران و رئیس انجمن علمی پزشکی اجتماعی ایران در خصوص علل بروز موج چهارم کرونا، نحوه کنترل و مدیریت بیماری کووید 19 و روند واکسیناسیون در ایران داشته است که متن آن را در ادامه می‌خوانید: 

ایکنا ـ علت بروز موج چهارم کرونا در کشور چیست؟

همان‌گونه که تمامی سازمان‌های معتبر بهداشتی بین‌المللی و سازمان بهداشت جهانی از ابتدای همه‌گیری جهانی بیماری کرونا مکرراً تأکید کرده‌اند، تکیه بر ایمنی جمعی براساس ابتلای افراد به عفونت طبیعی و به‌منظور کنترل این بیماری، بدترین رویکرد ممکن است. علاوه بر کشندگی بالای این بیماری، دو موضوع عدم ایجاد ایمنی دائمی به‌دنبال ابتلا و جهش‌های عامل بیماری‌زا و سویه‌های جدید آن، دستیابی به ایمنی جمعی را غیر ممکن خواهند کرد. لذا، نمی‌توان و نباید به چنین رویکردی برای مصون کردن جمعیت تکیه کرد. نمونه واضح در این خصوص، دو کشور سوئد با جمعیت 10میلیون نفر و بیش از 13 هزار مرگ و انگلستان با جمعیت حدود 68 میلیون نفر و 127 هزار مرگ هستند که هر دو حداقل در ابتدای همه‌گیری، رویکرد ایمنی جمعی را انتخاب کردند. کشور سوئد تا مدت‌ها به این رویکرد ادامه داد، در مقایسه با نروژ به‌عنوان کشوری با حدود پنج میلیون نفر جمعیت و کمتر از 700 مورد مرگ که این رویکرد را در پیش نگرفت. نکته مهم دیگر اینکه این سه کشور از نظر نسبت سالمندان نیز تقریباً مشابه هستند.

به‌طور مشخص در مورد علل بروز موج چهارم همه‌گیری کرونا در کشور، به موارد متعددی می‌توان اشاره کرد. اولین عامل آن، عدم پیش‌بینی از ورود حتمی سویه انگلیسی به کشور از ماه‌‏ها قبل (با توجه به شرایط نظارتی در کشور) و عدم انجام اقدامات به‌موقع برای جلوگیری از گسترش آن به‌خصوص با اجرای واکسیناسیون سریع و پوشش گسترده است. حتی در زمان مناسب، به درگیر بودن کشورهای همسایه از جمله ترکیه با این ویروس و احتمال ورود قریب‌الوقوع آن به کشور کم‌توجهی شد.

دومین عامل، ورود سویه انگلیسی به کشور و قدرت انتقال و مرگ‌ومیر بالای آن است. سرعت انتقال این سویه 40 تا 70 درصد بیشتر و مرگ‌و‌میر آن 30 تا 100 درصد بیشتر است که منجر به افزایش چند برابری سرعت گسترش و افزایش موارد در این موج شده است. ورود سویه انگلیسی به کشور و عدم عزم جدی برای محدود کردن و کنترل آن در سطح یک یا چند استان در اسرع وقت، مشابه رخدادی که در ابتدای همه‌گیری در کشور و با شروع بیماری از استان‌های قم و گیلان رخ داد، روند بروز موج چهارم را در کل کشور موجب شده است. نکته مهم آن است که در کشور ما نیز مانند بسیاری از کشورهای جهان ممنوعیت ورود مسافر از کشورهای آلوده می‌تواند اجرا نشود، بلکه بیشترین سخت‏‌گیری باید در زمان ورود تمام مسافران با انجام تست پی سی آر و اجرای بی‌کم و کاست قرنطینه دو هفته‌ای صورت گیرد که متأسفانه در کشور ما به‌خوبی اجرا نمی‌شود.

سومین عامل، کاهش نظارت‌ها از سوی نهادهای اجرایی بر رعایت و اجرای دستورالعمل‌های بهداشتی توسط مردم، اصناف و ... از جمله استفاده از ماسک محسوب می‌شود که با وجود اذعان به کاهش این میزان به 50 درصد، اقدام جدی در این خصوص صورت نگرفت.

عامل چهارم اینکه، تراکم بالای جمعیت و شلوغی در بازارها و مراکز خرید پیش از عید و عدم اجرای ممنوعیت سفر به تمامی استان‌ها طی تعطیلات فروردین‌ماه، منجر به چرخش ویروس به‌صورت گسترده و شدید و گروهی در کشور شده است.

پنجمین عامل نیز خستگی مردم از طولانی شدن همه‌گیری و کاهش تاب‌آوری آنها در استمرار محدودیت‌ها است که باعث انجام دید و بازدیدها و دورهمی‌ها حتی در هوای آزاد و طبیعت و اغلب بدون ماسک و رعایت فاصله فیزیکی شد که با توجه به قدرت انتقال بالای سویه انگلیسی، گسترش آن را شدت بخشیده است.

ششمین عامل به عدم توانایی دولت در حمایت از اقشار آسیب‌پذیر و کسانی برمی‌گردد که به دلیل همه‌گیری شغل خود را از دست داده و یا با کاهش درآمد مواجه شده‌اند و برای گذران زندگی مجبور به عدم رعایت اصول پیشگیری از بیماری و یا عدم توقف طولانی مدت فعالیت‌های خود هستند.

هفتمین عامل، عدم توانایی کشور در تأمین واکسن ایمن و کارا به میزان کافی و در اسرع وقت است. در حقیقت زمان طلایی شروع سریع و با پوشش بالای واکسیناسیون در کشور ما می‌توانست حداقل از ابتدای دی‌ماه باشد و طی این سه ماه اگر درصد قابل توجهی از جمعیت بزرگسالان و به‌خصوص گروه‌های پرخطر واکسینه شده بودند، حتی به‌فرض برقرار بودن مسافرت‌ها، می‌توانستیم با موج چهارم بسیار خفیف‌تر و یا حداقل با میزان بستری و مرگ‌و‌میر بسیار کمتری مواجه شویم، به‌ویژه اینکه اغلب واکسن‌های موجود در جهان بر سویه انگلیسی تأثیر قابل قبولی دارند.

ایکنا ـ چرا در کشور ما از ابتدای شیوع ویروس کرونا تاکنون شاهد فراز و نشیب‌های متعدد در مقابله با این ویروس هستیم؟ به عبارت دیگر، چرا ابتدا محدودیت‌ها و دستورالعمل‌هایی برای مقابله با بیماری کووید ۱۹ اجرا می‌شود و وقتی آمار ابتلا و مرگ‌ومیر کاهش می‌یابد، محدودیت‌ها برداشته شده و مجدداً با بحرانی شدن میزان ابتلا و مرگ‌ومیر، محدودیت‌ها به اجرا گذاشته می‌شود. ریشه این نوع برخورد و مدیریت در چیست؟

با توجه به تبعات اقتصادی و اجتماعی اعمال محدودیت‌ها، در کشور ما نیز مشابه بسیاری از کشورهای جهان، هر بار که موارد ابتلا و به‌دنبال آن بستری و سپس مرگ‌و‌میر افزایش می‌یابد، دولت محدودیت‌ها را به‌صورت شدیدتر اعمال می‌کند و همراهی مردم نیز با توجه به شدت گرفتن دوباره آموزش‌ها و تأکیدها افزایش می‌یابد و به تدریج چرخش ویروس در جامعه کاهش یافته و منحنی همه‌گیری رو به کاهش می‌گذارد، که این کاهش با هزینه گزافی از نظر تعداد مرگ‌و‌میر به دست آمده است و البته به مفهوم پایان همه‌گیری نیز نیست.

متأسفانه با کاهش موارد، جامعه ناگزیر به زندگی عادی بازگشته و متولیان سلامت عمومی و نهادهای نظارتی نیز چنین تصور می‌کنند که با آبی شدن نمودارها، کشور به ایمنی جمعی رسیده است و این ایمنی پاسخگوی حفاظت از جامعه خواهد بود و یک سال برای واکسینه کردن جمعیت فرصت خواهیم داشت. حال آنکه این ایمنی حاصل نشده است و با کاهش محدودیت‌ها و ورود سویه‌های جدید، اتفاقاً از منظر پزشکی اجتماعی و پیشگیری، در مواقع آرامش و کاهش موارد باید نگرانی جدی از بروز موج‌های بعدی همه‌گیری داشت.

علاوه بر این، اگر عدم کنترل دقیق مرزهای کشور به‌منظور جلوگیری از ورود سویه‌های جدید، به جمعیتی که ایمنی چندانی در برابر آن ندارد نیز اضافه شود، البته که وضعیت را پیچیده‌تر کرده و مجدداً چرخه اپیدمی تکرار خواهد شد. متأسفانه تکرار این چرخه را کم‌وبیش در همه کشورهایی با رویکرد مشابه کشورمان در کنترل همه‌گیری تا قبل از واکسیناسیون وسیع جمعیت شاهد خواهیم بود. لازم به ذکر است که حتی اگر سویه انگلیسی این عامل بیماری‌زا وارد کشور نشده بود نیز به احتمال زیاد با سهل‌گیری‌های اسفندماه و سفرها و دید و بازدیدهای ابتدای سال، شاهد موج چهارم می‌بودیم، ولی شاید با شدت و سرعت کمتر.

اگرچه ادعای دولت در مورد شرایط بد اقتصادی و تحریم به‌عنوان یکی از عوامل مؤثر بر عدم امکان حمایت مالی از اقشار آسیب‌پذیر، اصناف و مشاغل متضرر قابل کتمان نیست و وجود دارد، ولی حتی با شرایط موجود نیز برنامه‌ریزی جامع برای کنترل بیماری انجام نشده است. برای مثال، هزینه اعمال محدودیت‌های متوالی و به‌خصوص تلفات جانی ناشی از همه‌گیری بر کشور بسیار بیشتر از حمایت‌های مورد نیاز و تدوین برنامه‌های جامع برای غیرحضوری کردن خدمات در کشور به‌منظور همراهی بیشتر مردم در رعایت فاصله‌گذاری‌ها است.

به‌تعبیر سازمان بهداشت جهانی، کشورهایی که از ابتدا برنامه جامعی برای کنترل بیماری در سطح جامعه خود نداشته‌اند، سرگردان از یک قرنطینه به قرنطینه بعدی حرکت می‌کنند. در کشورهای موفق، در تمام تصمیم‌گیری‏‌های مرتبط با همه‌گیری نظر دانشمندان مقدم بوده است، ولی در کشور ما به‌نظر می‌رسد که موارد غیرعلمی و ادعاهای گروه‌های مختلف شبه علم، مانند مدعیان روش‌های مبتکرانه سنتی کنترل همه‌گیری و دیگر موارد در تصمیم‌سازی‌ها بیش از رویکردهای علمی مؤثر بوده‌اند.

ایکنا ـ میزان مسئولیت‌پذیری مردم را در مقابله با بیماری کووید ۱۹ و رعایت پروتکل‌های بهداشتی چگونه ارزیابی می‌کنید؟

اگرچه حداقل در زیرگروهی از جامعه به‌نظر می‌رسد درصد قابل توجهی از مردم همراهی بسیار خوبی داشته‌اند، ولی به‌دلیل طولانی شدن اپیدمی و عدم شروع واکسیناسیون گسترده در مقایسه با کشورهای موفق، متأسفانه بخشی از مردم پس از هر بار کاهش موارد با تصور اینکه بیماری از کشور رخت بربسته است، زندگی عادی را از سر می‌گیرند. به هر حال، عدم وجود حمایت‌های مالی مناسب نیز اثرگذار بوده و گذران زندگی عده‌ای وابسته به دستمزد روزانه است.

علاوه بر این، به‌دلیل پیام‌های متناقض و بی‌ثباتی عملکرد در کنترل همه‌گیری، هر بار پیام‌های متفاوتی به جامعه القاء می‌شود. مثلاً مسافرت در عید ممنوع نیست تا صنعت گردشگری زنده بماند و اقتصاد به حیات خود ادامه دهد. خوب اگر مردم سفر نروند، صنعت گردشگری چگونه زنده بماند؟ در همین زمان از مردم می‌خواهیم سفر نروند. یا برای مثال، مقرارت منع عبور و مرور از ساعت 10 شب تا 3 صبح چگونه اجرا می‌شود؟ همه فقط سعی می‌کنند در تیررس دوربین‌های راهنمایی و رانندگی قرار نگیرند. به عبارتی، بسیاری از قوانین و محدودیت‌هایی که تصویب شده است، عملاً اجرا نشده‌اند.

از طرف دیگر، به‌نظر می‌رسد بخشی از مردم نیز هیچ‌گاه خطر بیماری را جدی نمی‌گیرند که انتظار می‌رود با اجرای درست آموزش‌ها و محدودیت‌ها و با اهرم‌های نظارتی، همراهی این بخش بیشتر شود. برای مثال، مصرف دخانیات و سیگار در اماکن عمومی و فضاهای مختلف به‌سادگی به گسترش ویروس منجر می‌شود، ولی حتی در مکان‌های عاری از دخانیات مانند بیمارستان‌ها و مراکز درمانی نیز موضوع عدم مصرف سیگار و دخانیات رعایت نمی‌شود.

ایکنا ـ به‌نظر شما، روند واکسیناسیون در ایران چگونه پیش می‌رود و با توجه به این روند، چه چشم‌اندازی را در مقابله با ویروس کرونا پیش‌بینی می‌کنید؟

در حال حاضر در خوش‌بینانه‌ترین حالت، یک درصد جمعیت کشور واکسینه شده‌اند و حتی پیش‌بینی شده است که با این سرعت، یک دهه طول خواهد کشید تا 75 درصد جمعیت ایران واکسینه شوند. اگرچه تلاش‌های لازم برای واریز پول به سبد کوواکس از مردادماه که کم‌و‌بیش اثربخشی واکسن‌ها خود را نشان داد، از سوی وزارت بهداشت و وزارت امور خارجه آغاز و با موانع متعددی روبرو شد، به‌گونه‌ای که شروع واکسیناسیون در کشور از 21 بهمن با واکسن روسی اسپوتنیک بود، ولی متأسفانه به دلایل متعدد داخلی و یک دلیل خارجی، روند واکسیناسیون در کشور بسیار کند بوده است. برای مثال، آبی شدن وضعیت کشور در بهمن‌ماه اطمینان کاذبی در نهادهای اجرایی کشور ایجاد کرد که کشور تا پایان سال 1400 در وضعیت آبی خواهد بود و با وجود اصرار سازمان‌های علمی، عزم جدی برای تأمین واکسن از خارج از کشور دیده نشد.

در کنار این موضوع، طی اسفند و فروردین تقاضای واکسن در جهان بسیار افزایش یافت و کاملاً بدیهی است که در این زمان دسترسی به واکسن بسیار محدود باشد. البته باید توجه داشت که بسیاری از کشورهای توسعه‌یافته از مدت‌ها قبل اقدام به پیش‌خرید واکسن از شرکت‌ها کرده و بدین ترتیب، عرصه را بر کشورهای در حال توسعه مانند کشور ما تنگ ساخته‌اند؛ به‌گونه‌ای که اکنون حدود 39 درصد واکسیناسیون، در 27 کشور ثروتمند دنیا انجام شده است.

به‌طور کلی، به‌نظر می‌رسد در کشور ما در رابطه با واکسیناسیون نیز رویکرد جامع و علمی مبنا قرار نگرفته است. برای نمونه، در میان کشورهای در حال توسعه می‌توان شیلی، مراکش و ترکیه را مثال زد که در حال حاضر به ترتیب حدود 38، 12 و 13 درصد جمعیت آنها حداقل یک دوز واکسن را دریافت کرده‌اند. این پوشش قابل توجه تصادفی رخ نداده است. اتفاقاً شیلی کشوری است که در زمینه کنترل بیماری تا قبل از تأمین واکسن خوب عمل نکرد و دچار ناآرامی‌های سیاسی نیز بود، ولی دولت در هماهنگی با دانشمندان از فوریه 2020، یعنی از همان ابتدای اپیدمی، در حال رایزنی برای بستن قرارداد، پیش‌خرید و اجرای کارآزمایی واکسن برای تضمین فروش هر چه بیشتر آن پس از اثبات اثربخشی واکسن‌ها بود. شیلی در این راه مسائل سیاسی را کنار گذاشت و برای تأمین واکسن با هر کشور و شرکتی رایزنی کرد.

بنابراین در ایران تا قبل از مشخص شدن کارایی واکسن ایرانی و واکسن مشترک کوبا و ایران که بعید است تا قبل از شهریورماه به سرانجام برسد، فقط می‌توان به حدود 16 میلیون دوز واکسن آسترازنکای خریداری شده از سبد کوواکس امید داشت که در صورت ورود به کشور، طی دو تا سه ماه آینده بتواند حداقل تمامی کادر درمان و بهداشت، سالمندان، بیماران خاص و افراد با بیماری زمینه‌ای را واکسینه کند تا حداقل موج بستری و مرگ‌و‌میر کاهش یابد. با این وجود، تلاش هر چه بیشتر برای تأمین واکسن از خارج از کشور ارزشمند خواهد بود، چراکه با توجه به احتمال نیاز به تزریق سالانه یا دوسالانه واکسن کرونا، تلاش‌های کشور در تولید واکسن نیز هدر نخواهد رفت.

در نهایت در صورت مشخص شدن اثربخشی، به‌نظر می‌رسد اهرم اصلی وزارت بهداشت برای کنترل بیماری، واکسن ایرانی خواهد بود. به‌منظور سرعت‌بخشی به واکسیناسیون در صورت تأیید موفقیت، حتی همین امروز نیز برای برنامه‌ریزی دیر شده است. در حقیقت وزارت بهداشت هم‌اکنون باید برنامه عملیاتی واکسیناسیون سریع و گسترده جمعیت و تمام امکانات نرم‌افزاری و سخت‌افزاری لازم را با جزئیات مربوطه تهیه کند و شرکت‌های تولیدکننده باید تدارک تولید مقادیر قابل توجه واکسن را از هم اکنون داشته باشند و اقدامات لازم را انجام داده باشند تا عرضه و آغاز واکسیناسیون با واکسن داخلی به‌سرعت انجام شود، ولی اگر فرض بر همین روند فعلی باشد و واکسن چندانی تأمین نشود، مواجهه با موج‌های بعدی و سویه‌های جدید دور از انتظار نخواهد بود.

انتهای پیام
captcha