عطار شاعر درد و طلب بود
کد خبر: 3964608
تاریخ انتشار : ۲۵ فروردين ۱۴۰۰ - ۱۵:۱۲

عطار شاعر درد و طلب بود

پژوهشگر ادبیات فارسی گفت: عطار به‌ کرات درباره درد صحبت کرده و این موضوع جایگاه ویژه‌ای در اندیشه وی دارد، چنانکه کمتر شاعر یا عارفی را می‌توان پیدا کرد که این موضوع در آثارش تا این حد برجسته باشد.

عطار شاعر درد و طلب بود

احسان رئیسی، عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان در گفت‌وگو با ایکنا از اصفهان، با اشاره به روز بزرگداشت عطار نیشابوری، اظهار کرد: عطار از پایه‌گذاران شعر عرفانی و از عارفان تأثیرگذار سنت اول عرفانی محسوب می‌شود، یعنی دو وجه عرفانی و ادبی در شخصیت او گرد هم آمده است که باعث شده شخصیت منحصر به‌فردی در تاریخ ادب و فرهنگ باشد و نشانه‌های این موضوع در آثار او کاملاً هویداست. از طرف دیگر، عطار در آثار خود به مباحث مهم عرفانی پرداخته و موضوعات دقیقی را به زبان شعر بیان کرده است، مثل «مسئله وجود» که بعد از عطار در آثار ابن عربی و پیروان او به‌صورت برجسته و متمایز، موضوع مستقلی را در عرفان به خودش اختصاص می‌دهد. در واقع، این عطار است که قبل از ابن عربی به مسئله وجود می‌پردازد و درباره آن صحبت می‌کند.

وی افزود: بعضی از آثار عطار مثل مصیبت‌نامه و منطق‌الطیر در ساختار و محتوا، از نمونه‌های نایاب یا کمیاب ادب عرفانی محسوب می‌شوند. ساختاری که عطار در مصیبت‌نامه پی‌ریزی کرده طرحی نو و بدیع دارد و در سایر آثار عرفانی و ادبی دیده نمی‌شود، این خود مسئله‌ای بسیار مهم است. اگرچه منطق‌الطیر نمونه‌های مشابهی دارد، ولی با این تحریر ادبی و این بیان شیوا و فصیح، از نمونه‌های نادر شعر عرفانی به حساب می‌آید. از طرف دیگر، اثری که برآمده از دو وجه عرفانی و ادبی شخصیت عطار است، تذکره‌الاولیا نام دارد که منبعی ارزشمند از حیث زبان و محتوا به‌شمار می‌رود و دیگر شاعران عارف یا عارفان شاعر از داشتن چنین اثر مهمی بی‌بهره بودند. البته در سده‌های بعد آثاری مثل نفحات‌الانس جامی پدید آمد، ولی به هر حال تذکره‌الاولیا از حیث زبان و محتوا کاملاً ممتاز است.

عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان اضافه کرد: زبان عرفانی عطار بسیار ویژه است و از حیث مؤلفه‌های مختلفی که دارد، بسیار مهم و اثرگذار در پهنه عرفان و زبان عرفانی محسوب می‌شود. عطار به‌دلیل شخصیت خودش که در سایه سفرهای زیاد و معلومات گوناگون و فراوان مثل علوم و فنون ادبی، حکمت، کلام، تفسیر، روایت، نجوم، حدیث و منطق شکل گرفته و همچنین به‌دلیل پیشه عطاری و تعامل با آحاد جامعه، دیدگاه‌های اجتماعی ویژه‌ای دارد که در تمثیلها و روایات مختلفی که در آثارش بیان کرده، بازتاب یافته است و قطعاً هر شاعر و عارفی این دیدگاه‌های اجتماعی را ندارد.

رئیسی درباره ویژگی‌های شعر عطار، گفت: عطار تعالیم عرفانی را در قالب روایی و با تحریر ادبی بیان کرده است، برای مثال منظومه‌های مصیبت‌نامه و منطق‌الطیر، آثار تعلیمی هستند که نه در قالبی خشک و غیرمنعطف، بلکه در قالبی بسیار زیبا و در ساختاری روایی و به زبان تمثیل همراه با حکایات مختلف، تعالیم عرفانی را بیان کرده‌اند. به‌نظر من، می‌توان عطار را به «شاعر درد» ملقب کرد، درد به‌معنای نیاز شدید است و در معنای طلب به‌کار می‌رود. عطار ابعاد مختلفی از درد و طلب را بیان می‌‌کند، از جمله: ای جهانی درد همراهم ز تو / درد دیگر وام می‌خواهم ز تو / درد چندانی که داری می‌فرست / لیک جان را هم تو یاری می‌فرست / درد تو باید دلم را درد تو / لیک نه در خورد من در خورد تو»

وی ادامه داد: عطار به‌کرات درباره درد صحبت کرده و این موضوع جایگاه ویژه‌ای در اندیشه وی دارد، چنانکه کمتر شاعر یا عارفی را می‌توان پیدا کرد که این موضوع در آثارش تا این حد برجسته باشد. آثاری از عرفا و نیز فلاسفه غربی از سده 18 به بعد وجود دارد که در باب درد و رنج و طلب نکاتی بیان کرده‌اند. برای مثال امروزه یکی از مؤلفه‌های اصلی فلسفه‌های اگزیستانسیالسم دردمندی آدمی است. به هر حال مسئلۀ درد در اندیشه عطار مسئله‌ای کاملاً محوری بوده است و بعد از وی شاید بتوان فخرالدین عراقی را نام برد که در شمار افرادی است که به این موضوع مهم به این شکل برجسته پرداخته‌اند.

وی بیان کرد: عطار هم مثل برخی دیگر از عارفان شاعر یا شاعران عارف از دو زبان عبارت و اشارت برای تألیف یا سرودن آثار خود استفاده کرده است. زبان عبارت، زبانی است که برای انتقال تعالیم عارفانه استفاده می‌شده و زبان اشارت نیز زبانی است که برای بیان مواجید عرفانی از آن بهره می‌گرفته‌اند. عطار نیز در این زمینه مانند سنایی و مولوی عمل کرده، مثلاً مولوی در غزلیات شمس از زبان اشارت و در مثنوی از زبان عبارت بهره برده است. عطار نیز در منظومه‌ها از زبان عبارت بهره جسته و در دیوان، از زبان اشارت. همچنین دیوان عطار نکات بسیار مهمی دارد که ابعاد مختلف فکری و مشی عرفانی وی را به‌خوبی بیان می‌کند و البته جایگاه خوبی در میان سایر دواوین شعر فارسی از حیث قوت شاعری دارد.

عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان درباره ضدیت عطار با فلسفه، اظهار کرد: فلسفه‌ستیزی عطار را باید از وجوه مختلف تاریخی و اجتماعی و منظر و موقعیت وی بررسی کرد. عطار در دوره‌ای زندگی می‌کرد که آرای فلسفی یونانیان به‌سرعت در جامعه اسلامی در حال انتشار بود و او هم به‌دلیل اینکه عارف بوده و در عرفان، ابزار کشف و شهود و دریافت معرفت، دل است و از عشق برای این کار استفاده می‌شود، عقل را ابزار کاملی نمی‌دانست. به همین دلیل، در برابر فلسفه‌ای که در آن دوره در حال رواج بود، موضعی فعالانه اختیار و به‌صراحت اعلام کرد که دیدگاه‌هایش در باب موضوعات هستی‌شناسانه و معرفت‌شناسانه متفاوت از فلسفه است و خط مرزی میان گفته‌های خودش که عرفانی هستند، با موضوعات فلسفی ترسیم می‌کند. در اسرارنامه آمده است که: میامرزاد یزدانش به‌عقبی / که گوید فلسفه است این گونه معنی / ز جای دیگر است این‌گونه اسرار / ندارد فلسفی با این سخن کار.

وی ادامه داد: یکی از نقدهایی که عطار به فلسفه دارد، این است که فیلسوفان را مقلد می‌داند: فلسفی در کیف و در کم مانده / سفسطی در نفی عالم مانده / جمله بر تقلید سر افراشته / پیشوایان را چو خود پنداشته.

طبیعتاً عطار در آرای فلسفه‌ستیزانه خود نیز مانند آرای دیگری که در آنها اثرپذیری‌اش از غزالی مشهود است، تأثیراتی از غزالی پذیرفته، ولی در این خصوص باید به دو نکته توجه کرد؛ یکی مشرب عرفانی عطار و دوم دیدگاه وی نسبت به زبان و ماهیت آن. عطار از عارفان سنت اول به‌شمار می‌رود و در مشرب عرفانی او، سُکر بر صحو ترجیح دارد. عقل کجا پی برد شیوه سودای عشق / باز نیابی به عقل سر معمای عشق. در چنین مشرب عرفانی، طبیعتاً عقل و دستاوردهای آن جایگاهی فروتر از عشق و مباحث مربوط به آن دارد. البته عطار با وجود اینکه فلسفه‌ستیزی می‌کند، ولی نگاه معقول و میانه خوبی با عقل و خردورزی دارد. گواه این موضوع نیز مبحث عقلای مجانین است که از شخصیت‌های بسیار مهم و نسبتاً پرشمار آثار عطار به‌شمار می‌روند و نشان می‌دهند عطار با شکل رسمی و معمول عقل و فلسفه در آن دوره که فکر می‌کرده شکل نادرستی است، سر ستیز داشته، وگرنه با طرق مختلف عقل و خردورزی کاملاً همسو و موافق بوده است.

رئیسی افزود: عطار دیدگاه‌های مهمی در باب زبان داشت و زبان را برای بیان حقیقت ناکافی و ناکارآمد می‎دانست. از همین‌جا ناکارآمدی فلسفه و سایر مقولاتی که از زبان برای تبیین حقیقت بهره می‌برند، آشکار می‌شود. بنابراین این دیدگاه عطار را می‌توان مبنای اصلی فلسفه‌ستیزی وی در نظر گرفت.

وی تصریح کرد: انصافاً تمام آثار عطار ارزشمند و اثرگذار بر آثار بعد از خود هستند و اگرچه تعداد زیادی اثر را به وی نسبت داده‌اند، ولی آثار مسلم او کمتر از این‌ها است که منطق‌الطیر یا مقامات‌الطیور، اسرارنامه، الهی‌نامه، مصیبت‌نامه، مختارنامه، دیوان و تذکره‌الاولیا را شامل می‌شود. اگر قرار به انتخاب از میان این آثار باشد، با سنجه‌های خاصی، مصیبت‌نامه و منطق‌الطیر از حیث ساختار و محتوا جایگاه ویژه‌ای دارند. منطق‌الطیر در فرهنگ عامه ما نیز تأثیر زیادی داشته و امروز هم در ضرب‌المثل‌ها و آثار هنری مثل نقاشی‌ها، نگارگری‌ها، نمایشنامه‌ها و فیلم‌نامه‌ها و غیره ردپای سیمرغ را می‌توان یافت که منطق‌الطیر نقش ویژه‌ای در انتقال و ترویج این فرهنگ داشته است.

این استاد دانشگاه اضافه کرد: مصیبت‌نامه از آثار کم‌نظیر ادب عرفانی است. عطار در این اثر، با طرحی منسجم و نظام‌مند و بدیع، سیر استکمالی را تصویر می‌کند. آنچه در سایر آثار عرفانی در قالب مراتب و منازل سلوک بیان شده، در چهل مرتبه و منزل در مصیبت‌نامه تبیین شده است. در این اثر، سالک فکرت که قهرمان و شخصیت اصلی داستان محسوب می‌شود، چهل منزل را طی می‌کند تا به سرمنزل مقصود می‌رسد که در نظر عطار، همان کمال است. این چهل منزل در دو محور نظام پیدا کرده‌اند؛ یکی برطرف کردن حجاب‌ها و موانع و دیگری طی کردن مقامات و احوال. در این طرح، سه رکن اصلی در هر منزل وجود دارد؛ سالک فکرت، مخاطب سالک و پیر راهنما. این ساختار بعدها در آثاری مثل فصوص‌الحکم به‌نحوی دیده شد، البته شواهد و قرائن تاریخی در دست نیست که مطمئن باشیم ساختار فصوص‌الحکم براساس ساختار مصیبت‌نامه است، اگرچه بسیار به هم نزدیک هستند.

این پژوهشگر ادبیات فارسی ادامه داد: چهل منزلی که سالک فکرت طی می‌کند تا به کمال برسد، شامل ذکر، خوف، لطف، قهر، شوق، رحمت، طلب و ترک تعلق، تسلیم، طاعت، عشق و تجلی جمال الهی، زهد، حیرت، همت، تلوین، ترک حرص، ترک ماسوی‌الله، تزکیه، صبر، تمکین، شوق و طلب، ترک جمود و افسردگی، سُکر، فنا، قناعت، مهار نفس، ترک کبر، عشق و سُکر، ترک خویش، بندگی، درد و طلب، محبت، عشق و فنا، مودت، شفقت بر خلق، فقر و فنا، ترک خویش و ترک تفرقه، وصال، حق‌شناسی، عشق و توحید محض می‌شود. به‌رغم اینکه برخی این اثر را سفرنامه عرفانی یا معراج نامه دانسته‌اند، مصیبت‌نامه منظومه‌ای تعلیمی است که منازل و مراحل سلوک را با شیوه ای خاص به تصویر می‌کشد. در منطق‌الطیر نیز همان هفت شهر معروف عطار ترسیم می‌شود که طرح دیگری از سلوک و طی کردن منازل و مراحل عرفانی برای رسیدن به کمال است.

وی در پاسخ به این سؤال که آیا آرا و اندیشه‌های عطار قابلیت کاربرد و به‌کارگیری در دنیای امروز را دارد، گفت: بخش‌هایی از عرفان که کاملاً منطبق بر عرفان اصیل اسلامی است، باید متناسب با اقتضائات مخاطبان و در قالب‌های نو و بدیع در اختیار آنها قرار گیرد. طبیعی است که برای انجام چنین کاری، از یک طرف باید خواسته‌ها و نیازهای مخاطبان امروزی در نظر گرفته شود، که منظور فقط مخاطبان متن‌ها نیستند. هر کس که به‌نحوی در جامعه زندگی می‌کند، می‌تواند مخاطب این دیدگاه‌ها باشد، به‌شرطی که این دیدگاه‌ها اصیل و ناب باشد و از طرف دیگر، در هر قالبی بتوان از آنها استفاده کرد.

رئیسی ادامه داد: به‌نظر می‌رسد ساختاری که امروز در دنیای مدرن دیده می‌شود آن است که درد و طلب در افراد خاموش شده است، یعنی نوعی از طلب که وجود دارد، فقط در پی جستن مادیات یا اسباب‌بازی‌های جدید برای انسان است که وی را در چنگ خود گرفتار می‌کنند. بر همین اساس، درد و طلب عمیق درونی که متعلَّق آن نیز کمال و معرفت است، به حاشیه رفته یا در دنیای امروز خیلی ناپیداست و می‌توان از دیدگاه‌های عطار برای احیای این درد و طلب استفاده کرد. موضوع بعدی، بحث مهرورزی و عشق و همراهی است که نمونه بارزش را می‌توان در منطق‌الطیر دید که چگونه سی مرغ حرکت می‌کنند تا به سیمرغ می‌رسند. در دنیای امروز نیز توجه به همراهی و همدلی و مهرورزی می‌تواند باعث افزایش اشتراکات در میان افراد شود و با ابزار درد و طلب و توجه کافی به عقل، به‌سوی کمال حرکت کنند.

انتهای پیام
captcha