مقایسه تعریف هنر در قرآن، مثنوی معنوی و منطق‌الطیر
کد خبر: 3984703
تاریخ انتشار : ۲۶ تير ۱۴۰۰ - ۱۸:۰۰
نخستین همایش ملی «قرآن و انسان مدرن» / ۷

مقایسه تعریف هنر در قرآن، مثنوی معنوی و منطق‌الطیر

یک پژوهشگر هنر گفت: بر اساس مدخل‌هایی که از تعریف هنر در سه کتاب قرآن، مثنوی معنوی و منطق‌الطیر جمع‌آوری شد، می‌توان دریافت که هنر همان کمال و معرفت است، یعنی هنرمند به‌اعتبار نفخه الهی هنرمند است و هنر نوعی جوانمردی و فتوت و کمال است.

به گزارش ایکنا از چهارمحال‌وبختیاری، نخستین همایش ملی «قرآن و انسان مدرن» با حضور دانشگاهیان و قرآن‌پژوهان از سراسر کشور در بستر فضای مجازی و با میزبانی دانشگاه شهرکرد برگزار شد. مریم شراره، کارشناس ارشد پژوهش هنر با بررسی «جایگاه هنرمند در قرآن کریم، مثنوی معنوی و منطق‌الطیر»، بیان کرد: هنر مانند دین سبب سیر عمودی انسان به‌سوی خداوند و نردبانی است که اگر به دیوار قرآن تکیه کند، به خداوند می‌رسد.


بیشتر بخوانید


وی ادامه داد: انسان در قرآن کریم با عنوان متکلم نام برده شده و هدف از نزول قرآن تبیین حقایق عالم است تا زمینه هدایت انسان‌ها را فراهم کند؛ هنر از دیدگاه قرآن به‌معنی فرانهادن مخابره انسان به انسان دیگر در حیطه عاطفی است و در زمانی که انسان آگاهانه احساساتی را تجربه و به‌شیوه زیبا به دیگران منتقل می‌کند، هنر اتفاق افتاده است.

کارشناس ارشد پژوهش هنر گفت: تعریف هنرمند در متون عرفان این است که ذهن خود را از عالم پاک کند و دلش را صیقل داده به خلق اثر بپردازد، هنر نوعی الهام و اشراف به‌شمار می‌رود.

شراره با ذکر اینکه هنر در عالم دین پیوند عمیقی با فتوت داشته، افزود: این بدان معناست که هر فردی قصد داشته وارد عالم هنر و صنعت شود باید به مقام فتی دست می‌یافت. مراد از فتی شدن جوانمرد شدن است و به امیرالمؤمنین(ع) اشاره دارد که اولین فتی بوده است.

وی فتی در عرفان را مکتبی فکری دانست که به شناخت حقایق امور می‌پردازد و گفت: از دیدگاه مولانا، منشا اصلی هنر نیستی و بی‌هنری است و هنرمند تا زمانی که نیست و بی‌هنر نشود، هنرمند نمی‌شود. تا زمانی که هنرمند نیست نشود، نقاش ازلی قلم به دست نمی‌گیرد.

شراره بیان کرد: منطق‌الطیر نیز جستجویی عرفانی و یک اودیسه روحانی است که در مقام و احوالات سالک سیر می‌کند و آن‌را به تصویر می‌کشد.

این پژوهشگر هنر تصریح کرد: بر اساس مدخل‌هایی که از تعریف هنر در سه کتاب مورد بررسی جمع‌آوری شد، می‌توان به مجموعه‌ای از مفهوم‌نگاری‌ها اشاره کرد. نخست آنکه هنر همان کمال و معرفت است، یعنی هنرمند به‌اعتبار نفخه الهی هنرمند است و هنر نوعی جوانمردی و فتوت و کمال است.

وی با تصریح اینکه هنر راهی برای رسیدن به کمال است، اضافه کرد: تا زمانی که انسان جوانمرد نشود هنرمند نمی‌شود، هنر آیینه‌وارگی است و سبب صیقلی شدن و پاک شدن از هرگونه آلودگی است و زنگار را از حقایق می‌زداید. هنرمند تا زمانی که خود را صیقل ندهد نمی‌تواند به حقایق هستی دست یابد.

شراره با اشاره به اینکه صورت و معنا دو وجه نقش ظاهری و باطنی هستند، افزود: صورت یا مجاز پلی برای رسیدن به معنا هستند و معنا بر صورت برتری دارد و هنر ظاهری راهی برای رسیدن به هنر معنوی و اصلی است.

وی با بیان اینکه جمال الهی حقیقی و ابدی است، ادامه داد: هنر با فضل الهی قابل دیدن است و زیبایی دنیوی سایه‌ای از زیبایی اصلی است، لذا هنر دنیوی و زمینی سایه‌ای از زیبایی هنر اصلی است.

شراره گفت: انسان جلوه و سایه‌ای از روح خداوند است، حق آدمی را به‌صورت خودش خلق کرده و از سرشت خود در او دمیده است. لذا انسان با فطرت و روح خدایی و هنرمند با صیقل دادن روح و درون خود می‌‌تواند با طی مراتبی به آیینه‌ای صیقل زده تبدیل شود و حق و حقیقت را پذیرا باشد و توانایی‌های درونش را فعال کند تا واقعیات و هنر را کشف کند.

کارشناس ارشد پژوهش هنر تصریح کرد: در عرفان، هنر عبارتست از کمال که از روح و دل هنرمند سرچشمه می‌گیرد و بدون هنرمند اثر هنری نیز هیچ است، لذا هنرمند و نقاش ازلی و ابدی خداوند است و انسان هنر و تجلی خدا بر روی زمین است.

شراره گفت: هنر نوعی ویژگی اخلاقی است که در فضیلت و جوانمردی، سخنوری، ارزش و صنعت و کمال نمود و ظهور می‌یابد؛ هنرمند برای رسیدن به کمال باید هنر خود را پذیرای این صفات کند. هنر از روح و قلب آشکار باشد و دلی که از هر آلودگی پاک باشد می‌تواند این زیبایی‌ها و حقایق را نمایان کند.

انتهای پیام
captcha