راهبردهای مولوی برای مقابله با استرس
کد خبر: 4001731
تاریخ انتشار : ۱۰ مهر ۱۴۰۰ - ۱۲:۲۹
دانشیار ادیان و عرفان دانشگاه آزاد خرم‌آباد تشریح کرد؛

راهبردهای مولوی برای مقابله با استرس

دانشیار ادیان و عرفان دانشگاه آزاد اسلامی واحد خرم‌آباد خداترسی، رضایت و خیرانگاری امور، صبوری، مرگ‌پذیری و آرزوی آن را از راهبردهای مولوی برای مقابله با استرس ذکر کرد و گفت: مولانا مشورت کردن با عقلا و اصحاب نظر را راه‌حل مناسبی برای رهایی از فشارهای روحی و روانی تلقی می‎کند.

راهبردهای مولوی برای مقابله با استرسامروزه استرس و اضطراب یکی از مشکلاتی است که بسیاری از انسان‌ها به‌نوعی با آن مواجه هستند، گاهی اوقات استرس و اضطراب می‎تواند منجر به افسردگی و بیماری‎های روحی و روانی شود که می‎طلبد به‌دنبال راهکارهایی برای مقابله با استرس در خود باشیم.

روانشناسان برای مقابله با استرس راهبردها و راهکارهایی را ارائه داده‌اند، اما در اینجا می‎خواهیم بدانیم آیا در کتاب مثنوی معنوی مولانا که به‌نوعی برگرفته از آیات قرآن و احادیث است، راهکارهایی برای مقابله با استرس ذکر شده است و این راهکارها از نگاه شاعر و عارف برجسته فارسی‌زبان، کدام‌ها هستند.

علی فتح‌الهی، دانشیار ادیان و عرفان دانشگاه آزاد اسلامی واحد خرم‌آباد در گفت‌وگو با ایکنا از لرستان، با بیان اینکه مهارت توانایی مقابله با استرس شامل شناخت استرس‌های زندگی و تأثیر آنها بر فرد است، گفت: شناسایی منابع استرس و نحوه تأثیر آن بر انسان، فرد را قادر می‎کند تا با اعمال و موضع‌گیری خود فشار و استرس را کاهش دهد.

وی با بیان اینکه مهارت توانایی و مقابله با هیجان شیوه‌ای از فکر کردن است که فرد را قادر می‎کند نسبت به رفتارها، نگرش‌ها، احساس‌ها، علایق و استعدادهای خود و دیگران برداشت و تلقی مناسبی داشته باشد و با حفظ آرامش و خونسردی بهترین و عاقلانه‌‌ترین تصمیم را بگیرد که این توانایی شامل شناخت استرس‌های مختلف زندگی و تأثیر آنها بر فرد است، افزود: شناسایی منابع استرس و نحوه تأثیر آن بر انسان، فرد را قادر می‌کند تا با اعمال و موضع‌گیری‌های خود فشار و استرس را کاهش دهد.

این مدرس ادبیات عرب دانشگاه آزاد اسلامی لرستان ادامه داد: امام علی(ع) در حکمت 3 نهج‌البلاغه «جُبن» یا ترس را برای انسان به‌عنوان آفت و نقیصه وجودی معرفی می‎کند و در بیان مهارت و روش برخورد با امور دشواری که ممکن است در آدمی ایجاد استرس کند در حکمت 175 نهج‌البلاغه می‎فرماید: «هرگاه از چیزی ترسیدی خود را درون آن افکن؛ زیرا سختی پرهیز از آن بزرگ‌تر از چیزی است که از آن می‌ترسی.»

عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد لرستان در بیان راهبردهای مولانا برای مقابله با استرس، گفت: مولوی از یک‌سو ضمن توجه به اصول و آداب رسیدن به حیات معنوی معقول دین و عقلانیت به علت‌یابی و تحلیل روانشناسانه دردها و آسیب‌شناسی رنج‌های بشر می‎پردازد و با توجه به صداقت در گفتار، نوشتار و پندار، باورها و دیدگاه‌های گوناگون را نقد و داوری منصفانه می‌کند و در این راه شک هم می‌ورزد و در نهایت، به تحلیل بیماری‎های روحی بشر و ارائه راهکارهایی دست می‌یازد.

فتح‌الهی اضافه کرد: از سوی دیگر مولوی، ضمن توجه به عوامل آلام روحی بشر، ارواح بشری را از عادت‌های ناشی از دل‌نگرانی‌ها و هراس از آینده باز می‌دارد و شرط آرامش را در همین اصول می‎داند.

دانشیار ادیان و عرفان دانشگاه آزاد اسلامی واحد خرم‌آباد با بیان اینکه مولوی خود را طبیب و حکیم خوانده، به تحلیل عوامل و موانع روحی بشر می‎پردازد و سرمنشأ اصلی همه بیماری‎ها را در بیگانگی انسان‌ها از خود و بی‌خودی و مستی حاصل از دلبستگی به ماده خلاصه می‌کند، اظهار کرد: مولوی معتقد است عموم انسان‌ها از خوف غم، اندوهگین و ترسان‌ هستند یعنی بی‌آنکه غمی به سراغ آنان آمده باشد، از ترس اینکه مبادا غمی روی نماید ترسان و غمگین‌اند چنانکه در بیتی گفته است: «جمله‌شان از خوف غم در عین غم / در پی هستی فتاده در عدم».

وی با بیان اینکه مولوی جسم انسان را منشأ ترس‎های او تلقی می‌کند، در حالی‌ که روح انسانی، بخش اصیل وجود او را تشکیل می‌دهد و بر این اساس است که او روح انسان را مستغرق عیش و تماشا می‌یابد و در شعری می‌گوید: «ای روح بزن دستی در دولت سرمستی / هستی و چه خوش هستی، در وحدت و یکتایی  / ای روح چه می‌ترسی، روحی نه تن و نفسی /  تن معدن ترس آمد، تو عیش و تماشایی»، اضافه کرد: مولانا بر آن است که سبب ترس انسان‌ها دوری از خداوند است اگر آدمی در دولت خداوند باشد هرگز وحشت‌زده نمی‎شود و تظاهر هم نمی‎کند چنانکه در شعری گفته است: «این همه ترس و نفاق و دودلی باری چیست؟ / نه که در سایه و در دولت این مولایی / بیم از آن می‌کندت تا برود بیم زِ تو / یار از آن می‌گزدت تا همه شکر خایی».

این مدرس دانشگاه آزاد لرستان افزود: مولوی وصل بی‌نهایت و شادمانی را در برابر ترک غمگینی پیشنهاد می‌کند و بر آن است که اگر جریان روحی انسان سیال و روان شود آب وجودش نمی‌گندد و خاشاک برنمی‌گیرد چنانکه در شعری گفته است «چون به غایت تیز شد این جو روان / غم نپاید در ضمیر عارفان».

فتح‌الهی در ادامه به معرفی راهبردهای مولانا برای مقابله با استرس پرداخت و ادامه داد: مولوی در زمره عارفانی است که یا در طلب بود یا در طرب؛ وی زندگی طربناک و شادکامانه داشت. او خون غم را بر خویش مباح می‌دانست و خون سالک را بر غم حرام. این شاعر برای نیل به این زندگانی تهی از اندوه راهبردهایی را به همگان پیشنهاد می‎دهد.

وی با بیان اینکه یکی از راهبردهای مولانا برای مقابله با استرس، خداترسی است، اظهار کرد: به عقیده مولانا تنها باید از پروردگار عالمیان ترسید؛ زیرا خوف از خداوند روح انسان را آن‌چنان مستحکم و قوی می‎کند که ترس‌های دنیایی در برابرش کوچک می‎شود؛ همچنان‌ که در شعری سروده است «نی ز دریا ترس و نی از موج و کف / چون شنیدی تو خطاب لاتخف /  خوف آن کس راست کو را خوف نیست / غصه آن کس راست کین جا طوف نیست».

عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی لرستان با یادآوری اینکه از نگاه مولانا بنده وارسته همواره خوف از خداوند را در دل دارد و در حال خوف و رجاست، گفت: وی در کنار توکل به علت‌العلل از قوه اسباب نیز بهره می‌گیرد، چنانچه در بیان حدیث نبوی در مهار اشتر توسط اعرابی که فرمود: جهد و کسب انسانی را نتیجه می‌گیرد مولانا در کنار ترس از خداوند با او بودن و دیدار او را مایه آرامش خاطر و زدودن همه غم‌ها می‌داند و در شعری می‌گوید: «آن کس که تو را دارد، از عیش چه کم دارد / و آن کس که تو را بیند، ای ماه چه غم دارد».

فتح‌الهی با بیان اینکه از دیگر مهارت‌هایی که مولانا توصیه می‌کند می‌توان از مهارت رضایت و خیرانگاری امور، نام برد، اضافه کرد:  در فرهنگ اسلامی ـ عرفانی، رضایت به هر آنچه در زندگی واقع می‌شود امری دینی و قرآنی است کمااینکه مضامین آیه 216 بقره «كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَّكُمْ وَعَسَى أَن تَكْرَهُواْ شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّواْ شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّكُمْ وَاللّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ» به ما می‌آموزد که چه بسا در زندگی رویدادهایی با ظاهر تلخ اتفاق می‌افتد که باطن و نتیجه شیرین دارد و مولوی هم در این رابطه گفته است: «خنک آن کس که چو ما شد، همگی لطف و رضا شد / زجفا رست و زغصه، همه شادی و وفا شد».

مدرس دانشگاه آزاد اسلامی لرستان با بیان اینکه مولانا همچنین دل سپردن به مشیت و تقدیر الهی را برای غلبه بر فشارهای روانی ناشی از امیال نفسانی توصیه می‌کند، اظهار کرد: مهارت صبوری، هم توصیه دیگر مولاناست به عقیده مولانا اگر انسان از مهارت شکیبایی و خردورزی بی‌بهره باشد اسیر نفس اماره و تلاطمات آن خواهد شد.

فتح‌الهی ادامه داد: مولانا ناشکیبایی و تعجیل در انجام امور را مایه هلاکت آدمی می‌داند چه‌بسا صبوری کوتاه‌مدت انسان را از آسیب و شکست برهاند بدون تردید انسان برای رهایی از ابتلائات و برون‌رفت از تاریکی و دستیابی به اهداف، گریزی از صبوری نخواهد داشت؛ زیرا استفاده از مهارت صبر در ناملایمات زندگی نهایتاً انسان را بر صدر خواهد نشاند.

دانشیار ادیان و عرفان دانشگاه آزاد اسلامی واحد خرم‌آباد مهارت عشق‌ورزی و مرگ‌پذیری و آرزوی آن را از  دیگر مهارت‌ها و راهبردهای مولانا برای دوری از ترس ذکر کرد و گفت: مولانا معتقد است اگر انسان به مرحله آگاهی کیهانی برسد و قادر به درک یگانگی کائنات باشد و حضور پروردگار را در تمام آن حس نماید دیگر هراسی از شر و بدی و مرگ ندارد در این روند است که انسان به آگاهی و شعور کیهانی دست می‌یابد و رفته رفته جزوی از توانمندی‎های طبیعی انسان می‌شود.

وی افزود: انس با مرگ از راهبردهای فرهنگ قرآنی و علوی است چنان‎که امام علی(ع) فرموده است: «سوگند به خداوند ابن ابیطالب مأنوس‌تر به مرگ است از کودک به پستان مادر» و مولانا نیز به تبعیت از چنین فرهنگی، مرگ را رهایی از تنگنای چاه ظلمانی جسمانیت و ورود به صحرای فراخ و سرشار از نعمت آخرت تعبیر می‌کند.

مدرس ادبیات عرب دانشگاه آزاد اسلامی خرم‎آباد بیان کرد: مولوی هرگز تصور سیاهی از مرگ ارائه نمی‌دهد؛ نگرش وی درباره مرگ امیدوارانه است؛ زیرا از دیدگاه او مرگ مخلوق خداوند و لبیک گفتن به دعوت خداوند است. لذا، در فرهنگ مولوی انس با مرگ مهمترین عامل بازدارنده انسان از یأس و در تقابل با ناامیدی است. به گمان وی مرگ و زندگی یکی است؛ مرگ فقط یک نوع تغییر حالت است.

وی یادآور شد: مولانا دنیا را به دریایی تشبیه می‌کند که در آن خیمه حیات برپا شده است، اما همین دریا برای مرغابی حیات است و برای کلاغ مرگ‌آور؛ چنان‌که در بیتی با این مضمون «که ز ضدها ضدها آید پدید /  از سویدا روشنایی آفرید» بر آن است که از انس با مرگ که ضد وجود است، هستی پدید می‌آید همچنان که از سیاهی، نور و روشنایی ایجاد می‌شود. مولانا مشورت کردن با عقلا و اصحاب نظر را راه‌حل مناسبی برای رهایی از فشارهای روحی و روانی تلقی می‎کند.

انتهای پیام
captcha