به گزارش ایکنا، در این شماره از فصلنامه اخلاق، مقالاتی با عناوین «طراحی الگوی جامع برای تقویت فرهنگ سازمانی مبتنی بر ارزشهای اخلاقی اسلام»، «غایت اخلاقی اسلوب ادبی و گفتار شرعی از دیدگاه ابنرشد»، «اتانازی از منظر وظیفهگرایی شهودباور»، «طراحی مدل اخلاق حرفهای دبیران تربیتبدنی»، «مسئولیت اخلاقی در قبال دیگران از منظر رویکرد وظیفهگرایانه کانت» و «نظریۀ جامعهشناسی عمومی و اخلاق در پژوهش» منتشر شده است.
در چکیده مقاله «طراحی الگوی جامع برای تقویت فرهنگ سازمانی مبتنی بر ارزشهای اخلاقی اسلام» آمده است: جامعۀ اسلامی نیز مانند هر جامعۀ دیگری به فرهنگ خاص خود نیاز دارد. فرهنگ سازمانی در جامعه با اخلاق، رفتار و ارزشها آمیخته است و این ارزشها فرهنگ سازمانی را تحتتأثیر قرار میدهند. فرهنگ هر جامعه با ارزشهای انسانی و دینی و مبانی اخلاقی آن جامعه پیوستگی دارد و آرمانهای الهی را موردتوجه قرار میدهد. هدف مقالۀ حاضر، طراحی الگوی جامع برای تقویت فرهنگ سازمانی مبتنی بر ارزشهای اخلاقی اسلام است. این تحقیق، از جنبۀ هدف، کیفی است و برای تجزیهوتحلیل دادهها از تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که طبق آیات و روایات و احادیث اسلامی، شش بعد اصلی برای فرهنگ سازمانی بر مبنای ارزشهای اخلاقی مبتنی بر اسلام وجود دارد که عبارتاند از: تعهد در کار، اخلاق کار، رفاه و آسایش، مردمگرایی در کار، انگیزۀ کاری و بهبود مستمر. این ابعاد خود شامل هفده مؤلفهاند.
نویسنده مقاله «غایت اخلاقی اسلوب ادبی و گفتار شرعی از دیدگاه ابنرشد» در طلیعه نوشتار خود آورده است: ابنرشد در تلخیص بوطیقا به ابداعات و نوآوریهایی دست زده است؛ او در این کتاب بیشتر قوانین شعر را به گونهای بیان میکند که مطابق طبع زبان عرب باشد. حال این پرسش مطرح میشود که مقصود ابنرشد از این ابداعات چیست. در این مقاله سعی شده است با بررسی یکی از ابداعات او در تلخیصبوطیقا به این پرسش پاسخ داده شود. در این مطالعه غایت اخلاقی اسلوب ادبی و گفتار شرعی ابنرشد ذیل دو موضوع بیان میشود: جایگاه اشعار و اسلوب ادبی در اخلاق و غایت اخلاقی شعر در گفتار شرعی. ابنرشد در این موضوعات اهداف اخلاقی را دنبال کرده است. او در عین ستایش بعضی از اشعار عربی از نظر زیبایی و اسلوب ادبی، اهداف موردنظر آنها را بهدلیل حقارت و بیهودگی مذمت کرده است؛ زیرا اشعار شاعران عرب بهدور از تربیت اخلاقیاند و قادر به تربیت جوانان نیستند. از نظر ابنرشد، هر عملی با تشبیه و محاکات بهسوی دو امر حسن و قبح یا فضیلت و رذیلت کشیده میشود. فضیلت اخلاقی در گفتار شرعی بهویژه در قصۀ حضرت یوسف(ع) بهخوبی نشان داده میشود؛ شقاوت از جانب برادران بر یوسف موجب تغییرات در نفس او شد. به سخن دیگر، ترس از خدا و رحم به برادران موجب کسب فضایل بیشتر در او گردید. بدین ترتیب، یوسف(ع) به سعادت دست مییابد و جایگاه اخلاق را نشان میدهد. لذا غایت اخلاق در تلخیص بوطیقا با آیات قرآن و گفتار شرعی کامل میشود؛ زیرا ابزار کاملی برای تربیت انسانی فراهم میکند.
در طلیعه نوشتار «طراحی مدل اخلاق حرفهای دبیران تربیتبدنی» میخوانیم: تربیت بدنی و ورزش، بخش مهمی از برنامۀ آموزشی مدرسه و فرآیند تربیت و پرورش دانشآموزان را تشکیل میدهد و رعایت اصول اخلاق حرفهای از سوی معلمان ورزش، امری اساسی در کیفیت آموزش تلقی میگردد؛ لذا هدف از پژوهش حاضر طراحی مدل اخلاق حرفهای دبیران تربیت بدنی است که با روش کیفی مبتنی بر نظریۀ مبنایی (با رهیافت ساختگرایانه چارمز) انجام پذیرفته است. جامعۀ آماری تحقیق شامل صاحبنظران حوزۀ اخلاق و ورزش است که برای گزینش مصاحبهشوندگان از نمونهگیری هدفمند مبتنی بر روش نظری استفاده شد. برای سنجش روایی ابزار از معیارهای اسکینر و همکاران و برای سنجش پایایی از پایایی بازآزمون بهره گرفته شد. فرآیند تحلیل دادهها نیز مبتنی بر سه مرحلۀ کدگذاری اولیه یا باز، کدگذاری متمرکزشده و کدگذاری نظری انجام پذیرفت. در نهایت، مدل اخلاق حرفهای دبیران تربیتبدنی در سه سطح شامل عوامل مؤثر بر اخلاق حرفهای، سطوح اخلاق حرفهای و پیامدهای آن شکل گرفت.
در چکیده مقاله «مسئولیت اخلاقی در قبال دیگران از منظر رویکرد وظیفهگرایانه کانت» آمده است: مسئولیت اخلاقی در قبال انسانهای دیگر از جمله مسائل اساسی است که مکاتب و فیلسوفان اخلاقی به آن پرداختهاند. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی با تکیه بر دیدگاه کانت، در پی پاسخدادن به این پرسشهاست: مفهوم مسئولیت اخلاقی چیست؟ از منظر وظیفهگرایان، دیگران در روابط و مسئولیتهای اخلاقی چه جایگاهی دارند؟ و عامل اخلاقی چرا در قبال دیگران مسئولیت اخلاقی دارد؟ وظیفهگرایی با تأکید بر مسئله شایستگی و استحقاق عامل اخلاقی به نقش حُسن فاعلی در کنار حُسن فعلی، بر نقش وظایف اخلاقی اهمیت میدهد. در یک منظر کلی، وظیفهگرایی در مقایسه با نظریههای اخلاقی، رویکرد منسجمتری به مفهوم مسئولیت اخلاقی دارد و مسائلی مانند استحقاق، اختیار، عقلگرایی، کرامت و شایستگی را در این مسئله لحاظ میکند. کانت در نظریۀ اخلاقیاش، به بسیاری از اشکالات وظیفهگرایی از جمله عقلگرایی و نخبهگرایی توجه دارد، اما بهدنبال این است که اخلاق را از احساس و تجربه و حکمت مردمپسند به بنیاد عقلانی برساند و بر این اساس، مسئولیت اخلاقی را بر پایۀ سزاواری و شایستگی ترسیم کند.
انتهای پیام