شیخ مفید؛ قله عقل‌گرایی در اندیشه شیعه/ اولویت «ابن معلم» اندیشه و باور انسان‌ها بود
کد خبر: 4017414
تاریخ انتشار : ۰۹ آذر ۱۴۰۰ - ۱۳:۱۹
در گفت‌وگو با ایکنا بیان شد:

شیخ مفید؛ قله عقل‌گرایی در اندیشه شیعه/ اولویت «ابن معلم» اندیشه و باور انسان‌ها بود

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان گفت: اگرچه شیخ مفید اولین مرجع و زعیم شیعه در دوران غیبت کبری بود، ولی جنبه‌های فقهی برای وی اولویت نداشت و به همراه شاگرد خود، سیدمرتضی از قله‌های عقل‌گرایی در اندیشه شیعه محسوب می‌شود.

محمد سلطانی عضو هیئت علمی گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان

حجت‌الاسلام محمد سلطانی، عضو هیئت علمی گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان در گفت‌وگو با ایکنا از اصفهان، به‌مناسبت روز بزرگداشت شیخ مفید، اظهار کرد: وی به لحاظ سیاسی در اواخر دوره عباسی و در پایتخت این حکومت، یعنی بغداد می‌زیست؛ دوره‌ای که هر چند بنی‌عباس از نظر ثروت و قدرت در اوج قرار داشتند، ولی خلافت عباسی از جنبه‌های مختلف دچار خلل و پوچی شده بود و خلفای عباسی علاوه بر اینکه هیچ فضیلتی برای حکومت کردن نداشتند، عمدتاً افرادی تهی از دانش زمانه و تربیت‌یافته محیط درباری و حرمسرا بودند و حکومت از طریق وراثت به آنها منتقل شده بود. ضمن اینکه نفوذ سیاستمداران ایرانی و ترک در خلافت عباسی موجب شده بود تا سررشته امور از دست خلفای عباسی خارج شود و حکومتی متکثر و بی‌ضابطه پدید بیاید که در نهایت، با حمله مغول از میان رفت.

وی افزود: مردم زمانه شیخ مفید نیز از سویی با اختلافات عمیق میان فرق مختلف اسلامی و از سوی دیگر، با اختلافات وسیع و فراگیر در درون این فرقه‌ها مواجه بودند و بر اثر این اختلافات درون‌دینی و درون‌مذهبی، نوعی حالت سرگردانی بر آنها مستولی شده بود. از طرف دیگر، مواجهه مسلمانان با فرهنگ‌ها و ادیان دیگر اعم از مسیحیت، یهود، آیین هندو و بودا و نیز حضور افراد ملحد و خداناباور در جامعه اسلامی، این حالت سرگردانی را در آنها تشدید می‌کرد.

عضو هیئت علمی گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان اضافه کرد: در کنار همه این مسائل، جامعه شیعه جعفری با رویدادی بسیار مهم روبرو شده بود که تاریخ این مذهب را به دو قسمت تقسیم می‌کرد و ما نیز در حال حاضر، این رویداد را فصل جدیدی در تاریخ شیعه به حساب می‌آوریم و آن، غیبت امام معصوم بود. هر چند امام حسن عسکری(ع) و امام هادی(ع) نیز در دسترس شیعیان نبودند و در یک لشکرگاه در حصر به سر می‌بردند، ولی در هر صورت میان مردم و در یک شهر می‌زیستند و چه بسا در مراسم‌ مختلف با حضور خلفای عباسی دیده می‌شدند. با شهادت امام حسن عسکری(ع) در سال 260 هجری قمری، شیعیان وارد دوره‌ای شدند که به‌تدریج هر نوع دسترسی به امام معصوم منتفی شد؛ ابتدا با غیبت صغرا که چهار نفر نایب خاص امام زمان(عج) بودند و می‌توانستند ارتباطاتی محدود با ایشان برقرار کنند.

وی ادامه داد: در آستانه غیبت کبرا، بنا بود شیخ مفید جامعه شیعه را رهبری کند، آن هم جامعه‌ای که تا پیش از این بر شنیدن حدیث از معصوم استوار بود و پاسخ پرسش‌های خود را با واسطه یا بی‌واسطه، از امام معصوم دریافت می‌کرد. شیخ مفید بنا بود این جامعه را راهبری کند، تا از وابستگی به متن خارج و به‌تدریج بر اساس قرآن و حدیث به خرد و خردمندی نائل شود؛ مانند از شیر گرفتن کودکی که به خوردن شیر مادر عادت داشته و خوراکش همواره از طریق مادر تأمین می‌شده است و اکنون باید آرام آرام از این وضعیت خارج شود و به گونه دیگری غذا بخورد. بنابراین، شیخ مفید آغاز این راه و نخستین مرجع تقلید و رهبر دینی و اجتماعی شیعه در غیبت کبری بود.

حجت‌الاسلام سلطانی تصریح کرد: باید به این نکته توجه داشت که اگرچه شیخ مفید نخستین مرجع تقلید شیعه بود، ولی جنبه فقهی برای وی اولویت نداشت. قرن‌هاست که فقه بر همه علوم اسلامی حکومت می‌کند و مرجع و زعیم شیعه در درجه اول، یک فقیه است و بیشترین ساعات تحصیل، تدریس، اندیشه و تحقیق روحانیون شیعه مصروف فقه و فروع فقهی می‌شود، در حالی که اگرچه شیخ مفید فقیه بزرگی بود، ولی پیش و بیش از آنکه فقیه باشد، اندیشمند و متکلم بود و آثار کلامی قابل توجهی داشت. لذا، تشیع بیشتر به اعتقادات و کلام است، تا فروع فقهی و این نکته را باید مورد توجه قرار داد که شیخ مفید و شاگرد بزرگ وی، سیدمرتضی که دومین مرجع و زعیم شیعه محسوب می‌شود، قله‌های عقل‌گرایی در اندیشه شیعه هستند.

وی افزود: شیخ مفید حتی نسبت به کتاب شیخ صدوق با عنوان «اعتقادات الشیعه» حساسیت نشان داد. شیخ صدوق در این کتاب، اعتقادات شیعه را بر اساس حدیث و با رویکرد متن‌گرایانه و گرایش به ظاهر احادیث، بررسی کرده بود که شیخ مفید در واکنش به آن، کتاب «تصحیح الاعتقادات الشیعه» را تألیف کرد و با رویکرد عقل‌گرایی، آنچه را که شیخ صدوق نوشته بود، در مواردی تأیید و تصحیح کرد و موارد اندکی را نیز خطا شمرد. در واقع، از متن‌گرایی و ظاهرگرایی دور و به طیف عقل‌گرای شیعه نزدیک شد.

این استاد دانشگاه درباره میراث شیخ مفید برای جامعه اسلامی، گفت: وی حقوق‌بگیر و وامدار خلافت عباسی و منصوب از سوی خلیفه عباسی نبود و هیچ پشتوانه مالی از جانب حکومت در اختیار نداشت. از طرف دیگر، داعیه‌دار تعارض، درگیری و منازعه با حکومت نیز نبود، بلکه اولویت دیگری داشت و آن، فکر و اندیشه و باور انسان‌ها بود. این درسی برای ماست تا به جای تلاش برای برانداختن یک قدرت سیاسی و روی کار آوردن یک قدرت سیاسی دیگر، اولویت‌مان این باشد که اندیشمند باشیم و اندیشمند تربیت کنیم، خرد بورزیم و خردورزی را گسترش دهیم.

وی ادامه داد: نکته بعدی، پایداری شیخ مفید در عمل‌گرایی است. وی با اینکه نزدیک‌ترین زعیم شیعه به زمان ائمه(ع) بود، ولی اتکای زیادی به عقل خود داشت، چراکه عقل حجت خداست، ولی متن زمانه‌ای را پشت سر گذاشته و چه بسا قرائنی از آن حذف شده باشد. شیخ مفید حجت برتر و برهان قوی‌تر را عقل می‌دانست و می‌توان گفت از این نظر، شجاعت به خرج داد و تسلیم متن‌گرایان و ترس از متن نشد.

حجت‌الاسلام سلطانی اضافه کرد: سومین درسی که از شیخ مفید می‌توان آموخت، آزاداندیشی ایشان است. بسیار عجیب است که یک شخصیت بزرگ شیعه آزادانه شخصیت بزرگ دیگر شیعه را نقد کند. شیخ صدوق نیز شخصیتی بسیار والا و پیشوای محدثان قم و ری بود، ولی در طیف مقابل شیخ مفید قرار داشت، یعنی حدیث‌گرا بود و تا حدی به ظاهر گرایش داشت. با این حال، شیخ مفید که متکلم بود، در کتاب «تصحیح الاعتقادات الشیعه» آزادمنشانه، هم‌فکر، هم‌مذهب و هم‌لباس خود را مورد نقد قرار داد. ما در بسیاری از مواقع، مخالفان و دشمنان را به راحتی و به تندی نقد می‌کنیم، ولی به دوستان و هم‌مسلکان که می‌رسیم، زبان در کام می‌گیریم و چه بسا، در برابر خطای آنها سکوت یا چشم‌پوشی می‌کنیم، ولی شیخ مفید آنچه را از شیخ صدوق صحیح می‌دانست، مورد پشتیبانی قرار می‌داد و آنچه را نادرست می‌یافت، تذکر می‌داد و با صراحت تمام نقد می‌کرد.

انتهای پیام
captcha