سال که نو میشود، تصمیم میگیریم تغییر کنیم و دیگر آن آدم سابق نباشیم. اگر از قبل، چک لیست اهداف داشته باشیم که گوشهای برای خودش خاک میخورد، پیدایش میکنیم، نگاهی میاندازیم و با خودمان عهد میبندیم که تک تک اهدافمان را جامه عمل بپوشانیم و اگر تا به حال، فهرستی از این اهداف آماده نکرده باشیم، تصمیم میگیریم با شروع سال جدید، این کار را انجام دهیم و به اهداف و برنامههایمان پایبند باشیم. همه این تصمیمات اما فقط برای چند روز ابتدایی سال جدید است و هر روز که میگذرد، انگیزههایمان کمتر میشود، سست میشویم و زندگی با همان روال سابق ادامه پیدا میکند. به همین بهانه و با آغاز سال جدید خورشیدی، به سراغ مریم تفنگچی، استاد گروه روانشناسی مؤسسه آموزش عالی غیرانتفاعی هشت بهشت و دانشگاه آزاد اسلامی اصفهان رفتیم تا سازوکارهای تغییر و راز تغییر و تحول ماندگار را جویا شویم.
تفنگچی در گفتوگو با خبرنگار ایکنا در اصفهان، پیام نوروز را نو شدن، تغییر کردن و تحول داشتن ذکر کرد و گفت: این پیام فقط در خصوص ظاهر زندگی مطرح نیست، بلکه بیشترین تأکید آن بر درون یا همان داشتن پندار، گفتار و رفتار نیک است. همه افراد در زندگی خود نوروزهایی را تجربه کردهاند، بدون اینکه از آن آگاه باشند، چون شناخت درستی از آن نداشتهاند. مواقعی که به دلایل مختلف، از جمله به خاطر عزیزانمان یا شرایطی که برایمان پیش آمده است، تغییر کردهایم، نوروز محسوب میشود. یعنی همان مواقعی که میخواهیم زندگی خودمان را از حالت سکون، رخوت و سردی به سمت پیشرفت و کمال سوق دهیم و معتقدیم دیگر آن فرد قبلی نیستیم. در اینجا، منظور، ظاهرمان نیست، بلکه میخواهیم بگوییم از درون متحول شدهایم که همان نوروز ما محسوب میشود.
وی افزود: بعضاً مواقعی پیش میآید که با شادمانی و سرافرازی میگوییم سختیهای زیادی کشیدهایم، ولی مقاومت زیادی به خرج داده و از آن سختیها گذر کردهایم. صرفنظر از اینکه یک تشویق طلب داریم، این خودش یک نوروز است، نوروزی که معمولاً به آن توجه نمیکنیم. نوروز یعنی روز تازه و روزی که پر از نو شدن باشد. همه ما وقتی به عید دیدنی میرویم، به هم تبریک میگوییم و بسیار خوشحال هستیم، ولی آیا تبریکی که به یکدیگر میگوییم، صرفاً از سر معاشرت به زبان میآوریم، یا اینکه تبریکی واقعی است؟ یعنی بابت اینکه واقعاً تغییر کردهایم، به یکدیگر تبریک میگوییم، یا برای اینکه یک سال دیگر به عمرمان اضافه شده است؟ در بسیاری از مواقع، سال را سپری میکنیم و به یکدیگر تبریک میگوییم، ولی همان فرد قبلی هستیم و افکارمان را هرس نکردهایم و این نوروز محسوب نمیشود.
این روانشناس و استاد دانشگاه به اصول مدنظر گاندی، رهبر استقلال هند برای تغییر زندگی اشاره و اظهار کرد: گاندی میگوید وقتی تصمیم به تغییر میگیریم، باید از خودمان شروع کنیم، نه از دنیای اطرافمان. باید خودمان را بهعنوان عضوی از هستی در نظر بگیریم و برای ساختن شخصیتمان تلاش کنیم. در این صورت، به اندازه یک نفر در این هستی تغییر ایجاد کردهایم. قدرت واقعی زمانی است که بتوانیم خودمان را از نو بسازیم، نه جهان اطرافمان را. هر فردی اگر بتواند خودش را تغییر دهد، کمکم اتفاقات خوب در زندگیاش رخ میدهد و جهان از دید خودش تغییر میکند. بیرون را نمیتوان تغییر داد، ولی میتوانیم نوع نگاه و رفتارمان را تغییر دهیم و به همان اندازه که از خودمان شروع میکنیم، تغییر را در اطرافمان میبینیم.
وی تصریح کرد: وقتی بخواهیم تغییر کنیم و قوی باشیم، هیچ کس نمیتواند مانعمان شود، چون درون همه ما امپراتوری بزرگی وجود دارد که خودمان از آن غافلیم. کسی که اهل تغییر باشد، کمتر اجازه میدهد دیگران او را ناراحت کنند، انرژیاش را گرفته، یا مانع پیشرفت او شوند. زمانی که میخواهیم تغییر کنیم، باید آن کولهباری را که از گذشته روی شانههایمان قرار دارد، باز کنیم و آنچه را به کارمان نمیآید و بارمان را سنگین کرده است، دور بریزیم، ببخشیم و رها کنیم. شاید این بخشیدن قبل از اینکه به نفع دیگری باشد، به نفع خودمان باشد. بنابراین، رها کردن و بخشیدن، لطفی است که به خودمان میکنیم، در مسیر تغییری که میخواهیم داشته باشیم.
تفنگچی با تأکید بر ضرورت عمل و تلاش، بیان کرد: با حرف زدن هیچ اتفاقی رخ نخواهد داد. کسانی در زندگی موفق میشوند که فراز و نشیبهای زیادی دیده و سختیهای بسیاری تحمل کردهاند، تا به نتایجی که میخواستهاند، رسیدهاند. سعی کنیم افرادی آگاه باشیم، ما اختیار آینده خودمان را بهطور کامل نداریم، یعنی نمیتوانیم پیشبینی کنیم چه اتفاقاتی برایمان رخ میدهد و از طرف دیگر، گذشته ما نیز از دستمان خارج است، ولی همین لحظهای را که در آن قرار داریم، باید دریابیم و قدردان آن باشیم و این همان است که بیشتر میتوانیم بر آن کنترل داشته باشیم.
وی موانع موجود در مسیر را یادآور شد و تأکید کرد: در مسیر تغییر، سنگریزههایی وجود دارد که پای ما را آسیب میزند. نمیتوان موانع را حذف کرد، حرکت کردن در هیچ جاده تغییر و مسیر تازهای، راحت نیست و باید سعی در مقاومت داشته باشیم، چون انتهای هر جادهای که پر از موانع است، اگر آن مسیر به درستی انتخاب شده باشد، به نتایج خوبی میرسد.
این روانشناس و استاد دانشگاه درباره راهکارهای تغییر از درون، گفت: سعی کنیم کمتر عصبانی شویم، نمیگویم اصلاً عصبانی نشویم، ولی با خودمان فکر کنیم تمام تنشها و ناراحتیهایی که تاکنون برایمان پیش آمده، غیر از اینکه آسیبهای ذره ذره در وجود ما به جا گذاشته و البته در هر فردی متفاوت است، آیا کمکی به ما کرده؟ پس تصمیم بگیریم خودمان را مدیریت کنیم، کمتر ناراحت شویم، ببخشیم و اجازه ندهیم خشم ما از حد تعادل خارج شود. وقتی با دیگران در تعامل هستیم، قطعاً آنها آنگونه که دوست داریم، رفتار نمیکنند و خیلی شبیه ما نیستند، ولی آیا میتوانیم خودمان را از آنها جدا کنیم و بگوییم چون آنها را دوست نداریم و آنطور که میخواهیم، رفتار نمیکنند، پس با آنها قطع ارتباط میکنیم؟ این اشتباه است. وقتی میخواهیم تغییر کنیم، به این معناست که قصد بهبود روابطمان را داریم. قطعاً افرادی وجود دارند که وقتی میبینیم آسیبزننده هستند، لازم است آنها را از روابطمان فیلتر کنیم و کنار بگذاریم، ولی این موضوع شامل حال همه نمیشود. سعی کنیم اگر نقاط قوتی دارند، آنها را ببینیم، کمتر از دیگران انتظار داشته باشیم و بیشتر کمککننده باشیم. این روش، تأثیر مثبت خود را بر اطرافیان نیز خواهد گذاشت. از طرف دیگر، لازم است صداقت داشته باشیم. هر چه نقابهایی که به صورتمان میزنیم، بیشتر باشد، آرامش نخواهیم داشت و از خودمان دور میشویم. وقتی صادق باشیم، باعث میشود راحتتر زندگی کنیم و نیازی به دروغ گفتن و دچار اضطراب شدن نداشته باشیم.
وی بیان کرد: با آمدن نوروز، وقتی مشغول خانهتکانی هستیم، به آراستگی ظاهر زندگی اهمیت میدهیم و به همنوعان تبریک میگوییم، اگر به این سؤال جواب دهیم که چقدر خواهان تغییر از درون هستیم و به چه تغییراتی در افکار و رفتارمان نیاز داریم، میتواند ما را به سمت نوروز واقعی سوق دهد، همان که اصطلاحاً به خانهتکانی دل معروف است.
تفنگچی در پاسخ به این سؤال که چرا عزم و اراده ما برای ایجاد تغییر معمولاً پایدار نیست، گفت: قدیمیها میگویند سنگ بزرگ نشانه نزدن است، وقتی تصمیم میگیریم فهرست بلندبالایی از کارها را در برنامه اهداف سال جدید قرار دهیم و بدون حساب و کتاب برنامهریزی کنیم، قطعاً ممکن است این برنامه درست چیده نشود، ریزش کند و آنچه میخواهیم، نشود. تغییر لازم نیست عجیب و غریب و غیرقابل باور باشد. همیشه باید از گامهای کوچک شروع کرد و تکرار و تمرین داشت؛ تکرار است که ماندگاری را رقم میزند. هیجان و احساس خیلی زود از میان میرود و عمری چند ماهه دارد، ولی آنچه باقی میماند، بعد شناختی قضایاست، اینکه آیا بدون داشتن هیجان، اهل ادامه این راه هستیم یا نه.
وی تصریح کرد: وقتی پروسهای ادامه پیدا کند و تکرار شود، فرد متوجه میشود اگر یک روز کاری را انجام ندهد و مراقب رفتارش نباشد، مثل این است که چیزی گم کرده، چون به باورهای خودش لطمه میزند، آن هم وقتی در مسیری قرار گرفته که تغییر دارد ایجاد میشود؛ ساختمانی که در حال ساخت است، اگر با یک کوتاهی نیمهکاره رها شود، در درازمدت، از بین میرود. پس باید ادامه داد، استقامت ورزید و تکرار و تمرین داشت. وقتی کاری را به مدت 60 روز تکرار و تمرین کنیم، بخشی از سبک زندگی ما میشود. شاید در ابتدا سخت به نظر برسد، ولی بعد از مدتی میبینیم که چقدر از تغییر به وجود آمده، شادمان هستیم.
انتهای پیام