به گزارش ایکنا، به مناسبت ماه رمضان پای درس صحیفه سجادیه از زبان حجتالاسلام سیدمهدی حائریزاده، استاد حوزه و دانشگاه، نشستهایم تا درسهای عملی این ادعیه پرفیض را برای زندگی امروز بشر مرور کنیم.
حجتالاسلام حائریزاده در پنجمین قسمت از این مجموعه به موضوع «توفیق سپاسگزاری از والدین» پرداخت که مشروح آن را در ادامه میبینید و میخوانید.
«در قسمتهای گذشته درباره فرازهایی از دعای والدین امام سجاد(ع) صحبت کردیم. حضرت زینالعابدین(ع) در یکی دیگر از فرازهای این ادعیه پرفیض میفرمایند «اللَّهُمَّ اشْکُرْ لَهُمَا تَرْبِیتِی، وَ أَثِبْهُمَا عَلَى تَکْرِمَتِی، وَ احْفَظْ لَهُمَا مَا حَفِظَاهُ مِنِّی فِی صِغَرِی؛ خدایا آنان را به پاس پرورش من پاداش بخش و در برابر گرامیداشت من جزا عنایت فرما و هر چه را در کودکیام نسبت به من منظور داشتند، در حق آنان منظور دار.»
امام سجاد(ع) میفرمایند خدایا به خاطر زحمتی که والدین برای ما کشیدند و ما را تربیت کردند توفیق شکرگزاری از آنان را به ما اعطا کن. خدایا پدر و مادر ما را نگهدار و از آنان محافظت کن همچنان که ما نوزاد، کودک و نوجوان بودیم و آنان از ما محافظت میکردند. همان گونه که تا زمانی که در دامن آنها بودم و در خانه آنها زندگی میکردم و آنان متکفل تربیت من بودند و هوای من را داشتند، خدایا توفیق به من اعطا کن تا از آنان تشکر کنم.
خداوند در قرآن کریم میفرماید «وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»، اما چرا خداوند نفرمودند «وَ بِأَوْلادِکُمْ إِحْساناً» یا «وَ بِجیرانکم إِحْساناً» یا «وَ بِأقْرِباءکم إِحْساناً» یا «وَ بِأَزْوَاجِکَم إِحْساناً» یعنی به فرزندان یا همسایگان یا آشنایان یا همسر خود احسان کنید؟ چرا این افراد را نگفتند و فقط فرمودند «وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»؟
برای پاسخ به این سؤال مفسران چند مورد را تبیین کردند؛ برخی از مفسران گفتند اینکه بلافاصله خداوند بعد از مسئله توحید میفرمایند «وَقَضَىٰ رَبُّکَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیاهُ وَبِالْوَالِدَینِ إِحْسَانًا» علتش این است که مهمترین مسئله بعد از توحید و یکتاپرستی، احترام و احسان به والدین است.
برخی دیگر از مفسران گفتند اینکه خداوند بر روی احسان و نیکی به والدین تأکید دارد به خاطر این است که فرزندان وقتی بزرگ میشوند و ازدواج میکنند و سپس بچهدار میشوند، پدر و مادر خود را مورد غفلت قرار میدهند و آنان را فراموش میکنند و به خانه آنها سر نمیزنند. اینکه فرزندان تلفنی جویای احوال والدین خود شوند جای خود دارد، اما حداقل هفتهای یک یا دو جلسه به والدین سر بزنند. لازم هم نیست که هر دفعه که میخواهند بروند فرزندان و همسر خود را به همراه ببرند، فقط سر بزنند و احوالپرسی کنند و اگر بضاعت مالی نیز دارند کمکی به والدین خود کنند و مبلغی را از قبل رفتن آماده کرده و بعد زیر فرش یا ظروفی در داخل خانه والدین گذاشته و بعد از خروج از منزل والدین به آنان زنگ بزنند و عنوان کنند که یک امانتی در فلان جا گذاشتیم، وقتی والدین متوجه موضوع شدند و به فرزند خود گفتند که این چه کاری بود که انجام دادید، فرزندان سریع بگویند این نذر شماست و اصلاً قابل ندارد و حرف را عوض کنند لذا این موضوع خیلی مهم است که مبادا زمانی که ازدواج میکنید پدر و مادر خود را مورد غفلت و فراموشی قرار دهید.
برخی دیگر از مفسران گفتند زمانی که پدر و مادر پا به سن میگذارند، حاجتها و نیازهایی دارند که رویشان نمیشود به فرزندان خود بگویند و عنوان میکنند که بچههایی که در دامن خود تربیت کردیم اگر چیزی از آنها بخواهیم غرورشان شکسته میشود یا کسر شأنشان میشود لذا به عقیده این مفسران خداوند خواسته تا فرزندان را مطلع کند و تا قبل از اینکه والدین تقاضایی بر زبان بیاورند نیازسنجی کرده و در خور قدرتشان آنچه که آنها میخواهند را فراهم کنند.
بر همین اساس ما دو نوع شکر داریم؛ شکر احساسی و شکر عملی. شکر احساسی شکری است که انسان در درون خود احساس تشکر بیابد، نوعی حس، احساس، دریافت درونی و حالت باطنی است، اما شکر عملی، شکری است که انسان از دادههای خداوند در راستای رضایت او استفاده کند لذا خیلی مهم است که در رفتارمان نیز شکرگزاری کاملا نمایان باشد نه فقط در ادبیات گفتاریمان.
آخرین مطلب اینکه پدر و مادرهای ژاپنی سه فرهنگ را به فرزندان خود آموزش میدهند که با حرف «ش» شروع میشود. اولین فرهنگ «شراکت» است؛ همه در کارهای خانه سهمی دارند و شریک هستند و تقسیم کار میشود. دومین فرهنگ «شاگردی کردن» است؛ هر چقدر درس خوانده باشیم باز هم باید بدانیم که چیزی بلد نیستیم و شاگردی کسانی که از ما بالاتر هستند را بکنیم. سومین فرهنگ «شکرگزاری و فرهنگ تشکر» است، بدان معنا که از پدر و مادر گرفته تا دیگرانی که به ما لطفی میکنند، تشکر و قدردانی کنیم امیدواریم که خداوند توفیق شکرگزاری از والدین و بندگان خدا را به همه ما محبت کند.»
انتهای پیام