به گزارش ایکنا از اصفهان، سیدمجتبی عزیزی، عضو هیئت علمی گروه معارف اسلامی دانشگاه امام صادق(ع) در نشست ششم از سلسله وبینارهای علمی همایش بینالمللی تربیت معنوی و سلامت معنوی از منظر امام علی(ع) که امروز، 28 اردیبهشتماه به همت انجمن علمی مطالعات نهجالبلاغه ایران شعبه استان اصفهان و با همکاری دانشگاه بینالمللی اهلبیت(ع) برگزار شد، به موضوع بحث خود با عنوان «سلامت معنوی و سیاست علوی» اشاره و اظهار کرد: واژه «معنوی» گاهی در برابر واژه «مادی» بهکار میرود و منظور، امر غیرمادی است. با این نگاه، تربیت معنوی آن است که به اهداف و انگیزههای غیرمادی نیز توجه کند. طبیعتاً منظور این نیست که در این نوع از تربیت، هرگز و به هیچ وجه به مادیات توجه نشود، بلکه این نوع تربیت، مادیگرا نیست و در عین حال که به مادیات توجه دارد، در آن منحصر نشده است. انسانی که با چنین رویکردی تربیت میشود، وقتی پا به عرصه سیاست میگذارد، در کنار اهداف و مقاصد مادی، اهداف و مقاصد معنوی را نیز در نظر خواهد داشت.
وی افزود: معنای دیگر معنوی در برابر واژه «شکلی و محتوایی» قرار دارد و منظور، نوعی از تربیت است که فقط در شکل و ظاهر متوقف نمیشود، بلکه به محتوا و ارزشهای درونی نیز توجه دارد. تربیت معنوی به این معنا نیز در سیاست، آثار جدی به دنبال دارد. نوعی از تربیت سیاسی رایج که در دنیا تبلیغ میشود و در رشتههای مرتبط با سیاست ملاک قرار میگیرد، تربیت لیبرالی است. در نظام لیبرالی، به محتوا و معنویات در برابر شکلیات توجه نمیشود، بلکه شکل و روال کارها مورد توجه قرار دارد و محتوا به عهده خود شخص گذاشته میشود. بنابراین، نظام سیاسی، اجتماعی و تربیتی از ورود به این عرصه خودداری میکند که برخی فیلسوفان سیاسی این نوع نظامها را «جمهوریهای رویهمند» میخوانند و آنچه در فلسفه سیاسی رایج است، تربیت لیبرالی را مهارتمحور و غیرمعنوی میداند. در واقع، انتقاد فیلسوفان لیبرال به فلسفههای اجتماعی رقیب خود، محتوایی بودن تربیت آنهاست که باعث ایجاد یک پروژه شکلدهنده همهجانبه میشود و این فیلسوفان با آن مخالفاند و براساس فردگرایی فلسفه لیبرال، معتقدند محتوای زندگی افراد باید به خود آنها واگذار شود.
عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) با بیان اینکه در خصوص تربیت، یکسری گزارهها، مبانی و نظامها وجود دارد، ادامه داد: اگر در سطح گزارهها مقایسه انجام دهیم، به تمایزات اساسی مکتبها در خصوص تربیت انسان پی نمیبریم و ظاهر گزارهها و احکام آنها مشابه به نظر میرسد. وقتی میتوان به تمایز این مکاتب پی برد که به مبانی و نظام اخلاقی آنها توجه شود. بنابراین، برای فهم سخنان امیرالمؤمنین(ع) توصیه میشود که مبانی و نظام مورد نظر آن حضرت در خصوص تربیت اخلاقی و سیاسی انسان مورد توجه قرار گیرد و صرفاً به یکسری گزارهها منحصر نشود، چون تفسیر گزارهها به سبک رایج امروزی کار سادهای است؛ گزارهها به معنای ساده امروزی تفسیر و فهم دیگری از آن ارائه میشود. مثلاً، در سخنان امیرالمؤمنین(ع) آمده است: «برده و بنده دیگران مباش، چون خداوند تو را آزاد قرار داده است»؛ در واقع، در سخنان ایشان میتوان مفاهیم و عباراتی مبنی بر ارزش و اهمیت مفهوم آزادی یافت، ولی اگر به مبانی مورد نظر ایشان توجه نکنیم، ممکن است تصور کنیم آن حضرت همان نوع آزادی را بیان میکند که برداشت علوم اجتماعی امروز از این مفهوم نشان داده میشود، حال آنکه در نگاه لیبرالی، نوعی آزادی غیرمعنوی به چشم میخورد و آزادی معطوف به محتوا در این نوع نگاه دیده نمیشود.
وی بیان کرد: امیرالمؤمنین(ع) در خطبه 34 نهجالبلاغه، از وضعیت موجود جامعه اظهار نارضایتی میکند و میخواهد مردم را با نصیحت کردن و خیرخواهی، به راه سداد بیاورد و در کنار رسیدگی به اوضاع اقتصادی، این را نیز حق مردم میداند. این نگاه، معنوی است، هم به معنای منحصر نشدن در مادیات و هم به معنای اکتفا نکردن به شکل و رویه و چنین نگاهی نمیتواند در چهارچوب تفکر لیبرالی امروزی بگنجد. در نامه 53 نهجالبلاغه نیز حضرت در طلیعه بحث خود، وظایفی که برای مالک بهعنوان حاکم مصر برمیشمرد، صرفاً مادی و شکلی نیست و به جنبههای معنوی و محتوایی نیز توجه دارد. شبیه این مباحث در خطبهها و کلمات حضرت فراوان یافت میشود و این سخنان در مبانی و نظام، با اندیشههای امروزی متفاوت است.
عزیزی تصریح کرد: امیرالمؤمنین(ع) در سیاست و نظام سیاسی خود، به تربیت معنوی توجه داشت و اصلاً نظام سیاسی علوی ایجاد نمیشود، مگر با توجه به این نظام اخلاقی و شیوه تربیتی. اگر بخواهیم چهارچوبهای اصلی تربیت معنوی در نظام سیاسی علوی را بیان کنیم، اولین و اصلیترین نکته، توحید و نگاه توحیدی به عالم است و آموزههای نهجالبلاغه نشان میدهد که حضرت چقدر برای اصلاح نگاه توحیدی جامعه تلاش کرده است. از مبانی دیگر نیز میتوان به اخلاص در عمل و عدالتورزی اشاره کرد.
وی اظهار کرد: در نهجالبلاغه، نظامی از عوامل تربیت سیاسی معنوی نیز بیان شده است که در این زمینه باید از اهمیت اتحاد میان مؤمنان، توجه به آخرت و انس با مرگ، استقامت و استحکام در راه حق و تقوا بهعنوان عوامل ایجابی و غدر، فتنه، شر، جهل، مفاخره، هواپرستی و بدعت بهعنوان عوامل سلبی نام برد.
انتهای پیام