حسین دارابی، کارگردان جوان سینما با فیلم اول خود «مصلحت» نشان داد زبان سینما را بلد است و میداند چگونه از این هنر-صنعت برای بیان مفاهیم خاص به شکلی جذاب بهره برد. این سینماگر در دومین فیلم خود تلاش کرده بخشهایی از زندگی شهید رضایینژاد را تصویر کند اما نتوانسته به شکلی زیبا و تأثیرگذار این کار را انجام دهد.
اولین مشکل «هناس» به فیلمنامه آن مربوط میشود. این فیلم از زبان همسر شهید رضایینژاد روایت میشود اما شخصیتپردازی صورت گرفته روی این کاراکتر واقعی نیست جدا از آن بازی مریلا زارعی هم تکرار کارهای قبلی بوده و چیز خاصی در آن دیده نمیشود. انتخاب این بازیگر حتی به لحاظ سنی هم مطابق بر واقعیت نیست چون همسر شهید در مقطعی که قصه روایت میشود بسیار کوچکتر از آن است که در فیلم میبینیم. فیلمنامه نیز موارد مبهمی دارد. برای مثال اینکه فردی در اندازههای شهید رضایینژاد چگونه بدون پشتیبانی امنیتی بهراحتی ترور میشود.
«هناس» تلاش دارد عاشقانهای جدید باشد که قهرمانان آن مانند دیگر آثار عشقی سینما نیستند اما نتوانسته در رسیدن به این خواسته موفق باشد زیرا اغراقی که در فیلم میبینیم پایه و اساس لازم را ندارد. همچنین در فیلم بهراحتی میتوان گرایشهایی فمینیستی را مشاهده کرد. آنچه در «هناس» اصل است قدیس نشان دادن افراد است بدون اینکه بخواهد پشتوانههای انسانی را مدنظر قرار دهد. البته در جاهایی تلاش شده با برخی دعواهای ساختگی تنش در فیلم دیده شود اما این خواسته آنگونه که باید خوب از کار درنیامده است.
مشکل دیگر که در فیلم وجود دارد شعارزدگی حاکم بر کار است. فیلم تلاش دارد آدمهای پیرامون شهید رضایینژاد را قضاوت کرده و به آنها نمره دهد، درصورتیکه هر انسانی را میتوان بهواسطه ظرفیتهای شخصی خود سنجید. باید درنظر داشت شعار، هیچگاه به ارتقا شخصیت کمکی نمیکند بلکه به آن ضربه نیز میزند.
درباره کارگردانس فیلم هم وقتی آن را با اثر قبلی دارابی مقایسه میکنیم متوجه پسرفت کار میشویم. بازیهای فیلم نیز جالب توجه نیست. مریلا زارعی و بهروز شعیبی بازیهای تکراری و خستهکنندهای دارند ولیکن سیاوش تهمورث توانسته کاراکتر خود را به شکلی صحیحی خلق کند.
درباره بخشهای فنی نظیر موسیقی و تدوین هم باید گفت؛ موسیقی فیلم یکی از امتیازات فیلم است که به شکل خوبی، هم به ویژگی عاشقانه کار کمک کرده، هم اینکه توانسته بخشی از مرموز بودن برخی سکانسها را جان بخشد. فیلمبرداری هم ازجمله اتفاقات خوب فیلم است. درباره تدوین فیلم هم باید اضافه کرد که به دلیل کندی قصه تدوین این کار همشکلی کسالتآور به خود گرفته است.
این فیلم در اکران روزهای نخستین خود هم فروشی موفق نداشته است چون برخوردی که از سوی منتقدان در جشنواره فیلم فجر با این کار شد بهنوعی بازتابش به رسانهها نیز رسیده و تماشاگران را هم نسبت به این فیلم همراه نمیکند. البته روایت نامأنوس فیلم هم باعث شده افرادی که به تماشای فیلم میروند هم بهصورت کلامی تبلیغی نسبت به کار نداشته باشند.
به تمام ایراداتی که میتوان برای «هناس» برشمرد باید این نکته را هم اضافه کرد که این اثر یک سر و گردن از کارهای تلویزیونی که پیرامون شهدا ساخته میشود، بهتر است. در ضمن ساخت این دست تولیدات جز الزامات فیلمسازی در سینمای کشورمان است چون در شرایطی که رسانههای غربی در پی وارونه نشان دادن حقایق از دانشمندان هستهای هستند این قبیل تولیدات میتواند گوشهای از واقعیتها را بیان کند منتها باید به ساختار مناسب و جذاب هم فکر کرد.
نوشته داود کنشلو
انتهای پیام