پسر و دختری که خواستار ازدواج و ایجاد رابطه رسمی و قانونی میان یکدیگر باشند، چه مسیری باید طی کنند؟ یک ازدواج پذیرفتهشده متعارف چه پیششرطها و پیشنیازهایی دارد؟ و چه مقدار هزینه خواهد داشت؟
هماینک ازدواج به گونه متعارف خویش، با تشکیل خانواده مساوی دانسته میشود. پس باید خانه و وسایل خانه (جهیزیه) باشد، تا ازدواج شکل گیرد.
رضایت پدر و مادر و در بسیاری از موارد، عمو، پدربزرگ، دایی، برادر یا هر کسی که «بزرگتر» بهشمار میآید، باید جلب شود.
گذراندن دوره سربازی، شغل و درآمد ثابت و البته مهریه، سه مسئله مهم پیشروی پسران جوان برای ازدواج است.
ازدواج رسمی، دو تعهد مالی سنگینبار به دنبال خواهد داشت؛ لزوم پرداخت مهریه که دستکم معادل 110 سکه تمامبهای آن حکم کیفری و بازداشت و زندان دارد و لزوم پرداخت نفقه زوجه که بر پایه تشخیص کارشناس تعیین میشود.
ازدواج رسمی، ورود به راهی است که برونرفت از آن دشوار شده است. طلاق یک روند طولانی، زمانبر و فرسایشی است و برخی نهادها درصدد هستند برای کاستن از آمار طلاق، ثبت آن، حتی به گونه توافقی را دشوار سازند.
آنچه برخی مدعیان تشویق به ازدواج با هیاهوی بسیار در رسانهها فریاد میکنند، منتهی میشود به معرفی پسران و دختران، یا مردان و زنان متمایل به ازدواج یا صادرات دختران ایرانی به کشورهای دوست! گویی دیگر مشکلات و موانع همه برطرف شده و تنها مسئله باقیمانده، آن است که پسر و دختر شریک زندگی خود را نیافتهاند، حال با کمک این بزرگواران، «همدم» خویش را بیابند. این روش و منش، فریبکارانه است: نادیده گرفتن موانع اصلی و اساسی و مشغول شدن به خردترین و کوچکترین بخش راه.
این همه مانع، دشواری و تعهد، بیگمان پسر و دختر خواستار یکدیگر را به مسیری دیگر خواهد برد: ازدواج غیررسمی، همخانگی، دوستی، ازدواج سپید یا هر گونه رابطه با توافق دو طرف که از بندوبستهای قانونی، عرفی و اجتماعی رها باشد.
حال باید پرسید پدران و مادران، بزرگواران و بزرگترها، سیاستمداران و بالانشینها، پرهیزگاران و خطیبان، گره کجاست؟ مشکل واقعی چیست و متهم کیست؟
مجموعه نیروها، اندیشهها و سلیقههایی که ازدواج رسمی را سنگینبار و پرتعهد قرار دادهاند، مهریهای را که هدیهای دلنشین از مرد به زن است، تضمین مالی دختر دانستهاند؛ برای تأخیر در پرداخت مهریه، بر خلاف صریح قرآن کریم (بقره، 280)، کیفر زندان گذاردهاند و بازگشت از پیمان ازدواج را دشوار و پردردسر ساختهاند، آنان باید افسوس بخورند، پشیمان باشند و از این بیراهه بدسرانجام بازگردند یا نسل جوان که در میانه همه این بایستههای سنگینبار و تنگناهای مجعول، به دنبال راهی است که خواسته و خواستار طبیعی خویش را پاسخ دهد؟
یک بار بدون تعصبورزی و برچسب بددین و بیدین زدن، به این پرسش پاسخ دهید:
ازدواج رسمیتیافته و سنگینبارشده کنونی از احکام شریعت اسلام و اندیشه خردورز دورتر است، یا ازدواج عرفی و سبکبار مبتنی بر توافق مرد و زن؟
مگر نه اینکه مهریه، هدیه شیرینی (نحله؛ نساء، 4) است که مرد در آغاز راه و سرآغاز پیمان به همسرش تقدیم میکند، نه تضمین مالی، نه کیفر زندان و نه همه داشته و نداشته مرد بینوا.
مگر نه اینکه موقوف ساختن ازدواج بر رضایت بزرگترها، دوره سربازی، شغل و درآمد و خانه و جهیزیه کامل، نه سخن شریعت است و نه یافته خرد، بلکه رسم و آیینی است که چون زنجیر بر دست و پای همه افتاده است.
گذشته از توافق مرد و زن، تنها شرط شریعت اسلامی برای ازدواج آن است که زن در یک زمان با دو مرد پیمان زناشویی نبندد. از اینکه بگذریم، دیگر احکام همچون رضایت پدر در اولین ازدواج دختر و یا دین و اعتقاد همسر، مشکلساز نیست.
مگر پیامبر رحمت، محمد مصطفی(ص) نفرمود: «لِکُلِّ قَومٍ نِکاحٌ؛ هر امت و گروهی را ازدواج {معتبری} است» (تهذیبالاحکام، ج 7، ص 472). پیمان ازدواج در همه فرهنگها، ملتها و حتی ادیان بر پایه همان توافق اعلامشده زوج و زوجه، پذیرفته و معتبر است، حتی پیمان ازدواجی که دو بتپرست با یکدیگر ببندند.
مگر نه آنکه آن پیامبر راستین در پی آن بود که ازدواج را آسان و آسانتر و فارغ از قیدوبندهای اجتماعی و قبیلگی کند، از فراز شرطها و تعهدها فرو آورد و مرد و زن همسر شوند، به یک سخن و هدیهای، هر چند آموزش دادن دانش یا هنری باشد؟
و مگر نه آنکه دشوار ساختن مسیر درست، مشروع و معقول، مایه روی آوردن به راههای پرخطر و فریبکارانه خواهد شد؟ مگر نشنیدهایم که چون زمامدار زمانه، از ازدواج موقت منع کرد و بر آن کیفر نهاد، امیرمؤمنان علی(ع) این کار وی را مایه گسترش خیانت و آلودگی دانست؟ (تفسير جامع البيان، ج 8، ص 178).
به صراحت و بیغش و فریب بنگرید؛ ازدواج رسمیتیافته کنونی با همه قیدوبندها به شریعت و خردمندی نزدیک است یا توافق همسری میان مرد و زن فارغ از همه زنجیرها و بستها؟ به چه دلیل و بهانه بر وضعیت نادرست و نابسامان کنونی اصرار کنیم و نتیجه کجسلیقگیها و نابخردیهای متراکم در امر ازدواج را یکسره به پای دین و شریعت بگذاریم؟ ازدواج حاصل شناخت، مهر و تعهد به همسری از سوی زن و مرد است، ازدواج «سپید» است، به دور از زیادهخواهیها، چشم و همچشمیها، دخالت نهادها و بنیادهای بالانشین و بنبستهای خودساخته.
به قلم حجتالاسلام محمد سلطانی رنانی، عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان
انتهای پیام