داستان حضرت مسلم و درس‌های سوره یس + فیلم
کد خبر: 4075426
تاریخ انتشار : ۱۱ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۸:۳۵
سلسله نشست‌های چهره‌ای بر بوم آیات / 1

داستان حضرت مسلم و درس‌های سوره یس + فیلم

یکی از اساتید تدبر قرآن کریم با اشاره به اینکه باید بر روی سوره‌های مختلف قرآن کریم وقوف داشته باشیم و در این وقوف به نتایجی برسیم، به تبیین داستان حضرت مسلم و پیام‌هایی که خداوند متعال در سوره یس در مورد رسولان ارائه داده است، پرداخت.

داستان حضرت مسلم و درس‌هایی که از سوره یس باید گرفت + فیلمبه گزارش ایکنا، سازمان قرآنی دانشگاهیان کشور با همکاری مدرسه دانشجویی قرآن و عترت(ع) دانشگاه تهران، به مناسبت فرارسیدن ایام سوگواری سرور و سالار شهید امام حسین(ع) و یاران باوفای ایشان، سلسله نشست‌های چهره‌ای بر بوم آیات را در ۱۰ جلسه و با حضور دکتر کاظم رجبعلی، استاد تدبر در قرآن کریم برگزار می‌کند.

اولین نشست از این مجموعه روز گذشته دهم مردادماه به روایت قرآنی از سیره عملی حضرت مسلم ابن عقیل(ع)، اختصاص یافت. مشروح این نشست که به بیان کاظم رجبعلی بوده، در ادامه می‌آید:

بسم الله الرحمن الرحیم

انسان چیزهایی لازم دارد تا زندگی خود را بفهمد و درک درستی داشته باشد، خیلی از اتفاقاتی که در تاریخ افتاده چه دردآور و ناراحت کننده چه خوشایند و خوب، قابل تکرار است و اتفاقات تاریخی باز هم به شکل دیگری و در زمان دیگری جاری می‌شود. آنچه اهمیت دارد، این است که انسان باید بصیرت داشته باشد.

این بصیرت از مطالعه تاریخ به دست نمی‌آید بلکه از قرآن به دست می‌آید؛ قرآن خیلی خوب می‌تواند به ما تدبر بیاموزد، یعنی آن بصیرتی که با آن می‌توان عاقبت یک ماجرا را دید و بر اساس آن تصمیم‌گیری کرد و جلو رفت را به خوبی به ما می‌آموزد.

لازمه چنین کاری، این است که ما در قرآن وقوف داشته باشیم. مانند اعتکاف که چند روز در مسجد توقف می‌کنیم، به همان صورت هم باید در سوره‌های قرآن توقف داشته باشیم و در این توقف چیزهایی به دست بیاوریم.

وقتی می‌گوئیم توقف، منظور چیست؟ منظور این است که الان در ذهن من سوره مبارکه یس قرار دارد، اگر اتفاقی برای من می‌افتد یا چیزی به ذهن من می‌آید یا مناسبتی یادآوری می‌شود، سریع گزاره‌هایی که به دست می‌آورم را به آن قرآن و آن سوره‌ای که در ذهن دارم و در آن توقف کرده‌ام، ارجاع دهم.

یعنی به این موضوع نگاه کنم که آیا اتفاقات و شرایطی که برای خودم و دیگران به وجود می‌آید یا وجود دارد، می‌تواند با سوره‌ای که روی آن توقف دارم ارتباط داشته باشد؟ ظاهر ماجرا این است که تا حد زیادی ممکن است؛ یعنی اگر من در سوره‌ای از قرآن توقف داشته باشم خیلی خوب می‌توانم اتفاقاتی که می‌بینم را با آن سوره و با آن آیات تحلیل کنم.

یکی از مناسبت‌ها و اولین شب‌هایی که قبل از دهه محرم ثبت شده است، شهادت حضرت مسلم است، مسلم پسر عموی امام حسین(ع) است که به عنوان قاصد و پیک مهم امام به سمت کوفه روانه می‌شود. در فرستادن ایشان به کوفه چند موضوع مهم وجود دارد که یکی از آنها همین فرستاده حسین بن علی بودن است. به تعبیر قرآن، او رسول امام حسین(ع) است.

رسول یعنی نماینده کسی و الان گاهی اوقات در عُرف سیاسی به عنوان نماینده تام‌الاختیار نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد. بنابراین مسلم در موضوع خاصی اختیار تام داشت.

امام حسین(ع) او را فرستاده بود تا بشنود، ببیند و اوضاع را تحلیل کند و به امام خبر بدهد و مردم او را به عنوان رسول امام حسین(ع) بشناسند و از او به عنوان رسول امام حسین(ع) اطاعت کنند، آن چنان که از حسین ابن علی(ع) اطاعت می‌کنند. من به چنین تحلیلی رسیده‌ام و مدتی هم هست که سوره مبارکه یس را در ذهن دارم، در این بستر چه اتفاقی خواهد افتاد؟

اگر به سوره مبارکه یس دقت کنیم متوجه می‌شویم در آن ماجراهای مختلفی از آدم‌ها بیان شده است، از کیفیت برخورد آدم‌ها با رسولان سخن می‌گوید و کسانی را سرزنش می‌کند که در برابر رسولان گویی گردنشان قفل است و انگار گردشی به چپ و راست ندارد. در این سوره انجماد خاصی در آیات ابتدایی بیان می‌شود.

من این را می‌خوانم و به این تحلیل می‌رسم که گویی حضرت مسلم وارد شرایطی شده است که با چنین افرادی مواجه است. جلوتر می‌روم به داستانی بر می‌خورم که بسیار جالب است.

داستان هم این است که تعدادی از رسولان آمده‌اند، خدا می‌فرماید: «إِذْ أَرْسَلْنَا إِلَيْهِمُ اثْنَيْنِ فَكَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ فَقَالُوا إِنَّا إِلَيْكُمْ مُرْسَلُونَ» یعنی با سومین فرستاده عزیزشان کردیم. بعد از حومه شهر یک شخصی که قرآن تعبیر خاصی در مورد او دارد، وارد معرکه می‌شود در حالی که مردم با همان انجمادی که توضیح داده شد به مخالفت با رسولان بر می‌خیزند، آن رسولان هم یکدیگر را حمایت می‌کنند تا اینکه یک نفر از حومه شهر می‌آید و می‌گوید من حرف اینها را می‌پذیریم و ... صحبت او تا جایی ادامه پیدا می‌کند تا ظاهرا او را به شهادت می‌رسانند.

در این قسمت آنکه گره‌گشا و باز کننده قفل است و در مورد مردم کوفه و جناب مسلم، تحلیل خوبی به ما می‌دهد، همین سوره یس است.

من می‌توانم کل روضه حضرت مسلم را به این سوره ببرم و اینگونه تعریف کنم که مسلم، رسول امامِ خود است و امام حسین(ع) هم فرستاده‌ای از جانب امام قبل از خود است، اینها اختیاراتی از جانب رسول خدا دارند و اطاعت هر کدام از آن‌ها برابر با اطاعت ائمه است، بنابراین مسلم در شأن خاصی که امام به او داده است واجب الاتباع بوده و باید از او تبعیت شود اما اینگونه نشد.

چه کسی این قفل را شکست؟ یک نفر در میان همه آن‌هایی که مخالف این فرستاده بودند، جلو آمد و گفت از هیچ چیزی نترسید، نگفت «خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو»، آن یک نفر هجمه و بُهتی که می‌تواند برای آدم‌های خوب یک جامعه به وجود بیاید را می‌شکند، حضرت مسلم احتیاج به این آدم‌ها داشت.

امیدوارم اگر قرار است تاریخی تکرار شود و حادثه‌ای شبیه به کربلا در زندگی ما رخ دهد، بدانیم که اگر قرار است با مسلم‌ها روبرو شویم، چگونه با او مواجه شویم؛ اویی که واجب‌الاتباع است و با الگوگیری از سوره مبارک یس از او تبعیت کنیم.

انتهای پیام
captcha