به گزارش ایکنا، سلسله کارگاههای آمادگی برای ازدواج با عنوان «خودم را بشناسم(ساختاری وجودی انسان)» با سخنرانی انسیه برومند، استاد و پژوهشگر حوزه و دانشگاه، از isqa.ir پخش شد. این سلسله کارگاهها از سوی دبیرخانه رویداد فرهنگی ـ هنری چهارفصل قرآنی مستقر در سازمان قرآنی دانشگاهیان کشور برگزار میشود.
در ادامه قسمت دوم کارگاه «خودم را بشناسم(ساختار وجودی انسان)» از ارائه انسیه برومند با موضوع «توانمندی فکری» را ببینید و بخوانید.
«در جلسات گذشته کارگاهی با موضوع نیاز به ازدواج برگزار کردیم و اکنون کارگاهی با مبحث خودشناسی را آغاز کردیم. در قسمت گذشته درباره توانمندی حسی انسان و ارتباط او با محیط اطراف صحبت کردیم. سعی کردیم نگاهمان را فنیتر و کاربردیتر کنیم و یک سری تمرین درباره این امر ارائه کردیم. البته این تمرینها در طولانی مدت پاسخ خواهد داد و باید با استمرار آنها را انجام داد تا خاصیت و اثربخشی آن مشخص شود.
در این جلسه میخواهیم درباره دومین توانمندی وجودی انسان که همان توانمندی فکری است، صحبت کرده و نکاتی را ارائه کنیم. این جمله را حتماً شنیدید که «انسان موجودی است که میتواند فکر کند» البته در حال حاضر کاری به درست و غلط بودن آن نداریم. «من تفکر میکنم پس هستم» این جمله یکی از ویژگیهای ماست که دلالت به وجود داشتن دارد. اینکه فرد میتواند تصور داشته باشد همان توانمندی فکری است که این توانمندی طبعاً به دادههای خامی احتیاج دارد که این دادهها نیز از توانمندی حسی حاصل میشود.
قابلیتهای توانمندیهای فکری
ما در توانمندیهای حسی چیزی را مشاهده و بو کرده و میشنویم و چشیده و لمس میکنیم. اساساً حواس پنجگانه مابه ازای تصوری دارد که آن تصور و تصویر در حوزه توانمندیهای فکری فرد ثبت میشود بدان معنا که اگر فرد مزه شوری را یکبار چشیده باشد در دفعات آینده وقتی فقط نام شوری را بشنود بدون آنکه چیزی را چشیده باشد، درکش میکند و میتواند مزه شوری را حس کند. در حوزه توانمندیهای فکری اولین قابلیتی که ما داریم این است که میتوانیم با استفاده از این توانمندیها وضعیت موجودمان بررسی کنیم بدان معنا که انسان موجودی است که میتواند در هر موقعیتی قرار گیرد، وضعیت موجود خود را بهصورت جزئی درک کند.
ما از این توانمندی خیلی شگفتانگیزتر میتوانیم استفاده کنیم. میتوانم درک کنم در چه شرایطی قرار دارم و چه نقطهضعفهایی در خودم وجود دارد و لازم است که برای برطرف کردن این نقطهضعفها چه مهارتها و علومی یاد بگیرم. از طرف دیگر این قابلیت به فرد اجازه میدهد تا وضعیت موجود خود را نسبت به دیگران درک کند و امکان بهتر شدن و یا حرکت به سمت مطلوب را متوجه شود.
بررسی وضعیت مطلوب شرایط
در حوزه توانمندیهای فکری دومین قابلیتی که داریم بررسی وضعیت مطلوب است، بدان معنا که میتوانم درک کنم، اکنون در چه شرایطی هستم و در چه شرایطی باید باشم یا میتوانم به بهتر شدن هر موقعیت که موجود است به صورت جزئی دست پیدا کنم و امکان تحقق آن را فراهم کنم. برای مثال فرد درک میکند که در نقطه «آ» قرار دارد و لازم است که از این نقطه به سمت نقطه «ب» حرکت کند که این حرکت از نقطه «آ» به نقطه «ب» به فرد یک توانمندی و ارزش افزوده میدهد.
بررسی بهترین مسیر ممکن
سومین قابلیتی که در حوزه توانمندیهای فکری داریم بررسی مسیر ممکن است. در این قابلیت فرد میتواند تمامی مسیرهای موجود برای رسیدن از نقطه «آ» به نقطه «ب» را شناخته و بررسی کند. چند راه برای رسیدن به نقطه «ب» وجود دارد و کدام یک از این راهها به عنوان کوتاهترین راه محسوب میشود یا کدام راه هزینه فراوانی دارد و به صرف نیست که در این مسیر گام بردارد، بنابراین فرد میتواند بین این راهها انتخابگر باشد و بین راههای بد و خوب یکی را انتخاب کند و به این توانمندی دست پیدا کند که چه مسیرهایی وجود دارد تا او را به هدف خود برساند.
در حوزه توانمندیهای فکری چهارمین قابلیتی که ما داریم تجزیه وت حلیل موضوعات است. این قابلیت یکی از ویژگیهای برجسته هر انسانی است و در این قابلیت انسان میتواند با یک مسئله به صورت کلی مواجه شود اما آن را تفکیک کرده و به صورت جزءبهجزء آن را مورد بررسی قرار دهد. اگر چنین توانمندی نداشتیم که مهندسی معکوس کنیم یا نمیتوانستیم مسئلهای را به نحوی بررسی کنیم که به ریشهها و علتهای آن مسئله دست پیدا کنیم آن وقت از توانمندی فکری برخوردار نبودیم لذا بر همین اساس میتوانیم عنوان کنیم که انسان قدرت تجزیه و تحلیل موضوعات را دارد.
در حوزه توانمندیهای فکری پنجمین قابلیتی که داریم قدرت کشف ارتباط بین موضوعات است. به همان اندازه که میتوانیم موضوعات را تجزیه و تحلیل کنیم، میتوانیم مسائل را به یکدیگر ارتباط دهیم بدان معنا که هم تجزیه و هم ترکیب میکنیم. در حوزه توانمندیهای فکری ششمین قابلیتی که ما داریم قدرت اولویتبندی است. انسان میتواند میان شرایط و انتخابها و مسئلهها نسبت به اصل موضوع اولویتبندی کند، یعنی فرد درک کند کدام مسئله در اولویت یک قرار دارد و به کدام موضوع اهمیت داده و کدام موضوع را به عنوان اولویت اول خود انتخاب کند.
این امر جزو توانمندیهای فکری انسان است تا از بین انتخابهای مختلف خود به بهترین انتخاب ممکن متناسب با محدودیتهای درونی و بیرونی خود دست پیدا یعنی درک کند مطلوب او چیست و از میان مسیرها بهترین مسیر را بر اساس امکانات درونی و بیرونی خود انتخاب کند و بهترین فرمول برای رسیدن به هدف ممکن چه راهی است که این موضوع نهایتاً به فرد قدرت برنامهریزی میدهد برای محقق کردن هدف خود برنامهریزی داشته باشد تا در زمان مناسب به هدف مطلوب دست پیدا کند.
راهکارهای تقویت قابلیتهای توانمندی فکری
حال نیاز است قابلیتهای توانمندی فکری را در خود تقویت کنیم. در بررسی موجود میتوانیم تمرین و تکرار داشته باشیم و توجه به هر وضعیتی در آن قرار داریم داشته باشیم. برای مثال فرد دانشآموز یا دانشجو است. در چه ترمی قرار دارم؟ با خانواده زندگی میکنم؟ و هزاران سؤال دیگر که باید فرد آن را مورد بررسی قرار دهد تا متوجه شود در چه وضعیتی قرار گرفته است و اینکه آیا امکان بهتر شدن این وضعیت وجود دارد؟ متناسب با این تمرین کند که وضعیت مطلوب او چیست؟ چگونه میتواند وضعیت خود را به حد مطلوب نزدیک کند. گاهی اوقات ناگزیر هستیم از میان بد و بدتر یکی را انتخاب کنیم چقدر مطلوب است که از میان خوب و خوبتر انتخاب کنیم و در برخی مواقع هم لازم است از میان خوب و بد یکی را انتخاب کنیم.
سومین موردی که لازم داریم تمرین کنیم این است که برای حل مسائل از راههای مختلف استفاده کنیم. زمانی که فرد میخواهد یک مسئله را حل کند تاکنون از روش «آ» استفاده کرده است اما باید به دنبال راهحلهای دیگری نیز باشد. برای مثال برای رفتن به محل کار فقط از خودروی شخص استفاده کرده است حال به دنبال مسیرهای دیگری مانند استفاده از مترو یا اتوبوس و ... باشد و این مسیرها را اولویتبندی کند. بنابراین فرد باید به دنبال فرمول سادهتری برای جابجایی باشد تا این توانمندی رشد پیدا کرده و از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب دست پیدا کند.
قدرت تجزیه و تحلیل
فرد باید قدرت تجزیه و تحلیل خود را تقویت کند و برای این امر باید موضوعات مختلف را انتخاب کرده و از کل یکپارچه به چند جز ساده دست پیدا کند. برای مثال یک خودرو که همان کل یکپارچه هست و قطعات تشکیلدهنده آن یک جز ساده است و یا یک غذا که همان کل یکپارچه هست و مواد تشکیل دهنده آن که همان جز ساده است. مثالهای زیادی وجود دارد که میتوانند در تقویت قدرت تجزیه مؤثر باشد. حال در نقطه مقابل قدرت تجزیه بر روی قدرت ارتباط مسائل نیز باید تمرین داشته باشیم.
البته باید به دنبال ارتباطات منطقی مسائل باشیم. گاهی اوقات ارتباطاتی در ذهن فرد شکل میگیرد که غیرمنطقی است و نیاز دارد به سمت کشف ارتباطات منطقی گام بردارد. برای مثال فردی فکر میکند چون دوست او بیاعتنایی میکند بدان معناست که او را دوست ندارد در صورتی که این ارتباط غیرمنطقی است و شاید اولویتبندی ذهن او در آن زمان خاص چیز دیگری بوده است. قدرت اولویتبندی نیز باید تقویت شود و بین اجزای اصلی و فرعی تمایز قائل شود و مهمترین آن را در اولویت برتر قرار دهد تا نهایتاً به واسطه اینکه قدرت اراده خود را تقویت میکند به قدرت انتخاب دست پیدا کند.
راه رسیدن به هدف مشترک زندگی زوجین
برای تقویت اراده نیز باید فرد برخلاف عادت ناشی از تنبلی و بیحوصلگی عمل کند و این موضوع سبب میشود که فرد منطق قوی برای حل مسائل پیدا کند و نهایتاً در موضوعات پیش رو تمرین و تکرار داشته باشد که بعد از تصمیمگیری به برنامهریزی دست پیدا کند. چرا ما چنین مواردی را تقویت میکنیم؟ ما نیازمند بررسی ارتباط فکری مؤثر برای رسیدن به همفکری هستیم از مجموع توانمندیها بهره میبریم برای اینکه بتوانیم در همفکری با طرف مقابل به هدف مشترک زندگی زوجین دست پیدا کنیم. بتوانیم برنامهریزی دونفره داشته باشیم، بتوانیم با در نظر گرفتن طرف دیگر برنامهریزی کنیم؛ با ترجیح دادن و اولویت دادن طرف مقابل به خودمان برنامهریزی کنیم و بتوانیم از این توانمندیها برای بررسی شرایط ازدواج استفاده کنیم. انسانهایی قدرت همراهی دارند که قدرت همفکری داشته باشند؛ افکار مشابه ما را سر سفره مشترکی قرار میدهد. امیدواریم که عزیزان بتوانند تمرین تقویت قابلیتهای توانمندی فکری داشته باشند تا از قوای فکری خود بهره مطلوبتری برده و طعم شیرین اندیشیدن و دید با شکوهی که در نگرش مسائل و موضوعات مختلف ایجاد میکند را بچشند.»
انتهای پیام