عدالت و حق مشارکت، از آموزه‌های محوری عاشورا هستند
کد خبر: 4082342
تاریخ انتشار : ۰۹ شهريور ۱۴۰۱ - ۲۱:۴۱
یک اسلام‌پژوه مطرح کرد:

عدالت و حق مشارکت، از آموزه‌های محوری عاشورا هستند

یک اسلام‌پژوه با بیان اینکه عدالت و حق مشارکت از آموزه‌های محوری عاشورا است، گفت: نافرمانی مدنی اباعبدالله(ع) در تمرد از بیعت به خاطر حق مشارکتی است که یزید سلب کرده بود.

احمد اسلامیبه گزارش ایکنا، احمد اسلامی، اسلام‌پژوه و استاد سابق دانشگاه کاشان، 9 شهریورماه در نشست علمی «عاشورا؛ حماسه انسان‌محور» از مجموعه نشست‌های تعزیت آفتاب که در مسجد میرنشانه کاشان برگزار شد، با اشاره به خطابه امام حسین(ع) در منا و قبل از حرکت به سمت کوفه، گفت: هیچ چیزی در عاشورا مانند انسانیت، متبلور نیست. روایت‌واره‌ای را در یکی از آثار اقبال لاهوری دیدم که پاره‌ای از منابع اهل سنت آن را ذکر کرده و برخی منابع شیعی هم با نگاه انتقادی به آن توجه کرده‌اند؛ در این روایت‌واره آمده است: «لا تسب الدهر فان الدهر هو الله» به پدیده‌ها بد و بیراه نگویید و برچسب منفی روی آن‌ها نگذاریم.

وی افزود: حتی به سنگ و گاو و ... هم برچسب منفی نزنید زیرا موجودات عالم، آیت‌الله و پنجره‌های رو به تجلی هستند. بنابراین اگر زندگی محترم است، هر چه میراث حیات هم هست، محترم است. امام علی(ع) در خطبه‌ای از نهج‌البلاغه فرمودند: مسلمان کسی است که دیگران در سایه‌سار او در آرامش و آسایش باشند، انکم مسئولون؛ یعنی همه شما مسئول هستید حتی در برابر بهائم و بقاء که من نماد امروزی بقاء را تخت جمشید و سیلک و همه میراث فرهنگی می‌دانم؛ همچنین محیط زیست. اگر فردی برای مورچه که حیات دارد، ارزشی قائل نیست، در فضای گسترده‌تر برای انسان هم ارزشی قائل نخواهد بود.

اسلامی ادامه داد: مرحوم حکیمی در کتاب آقابزرگ تهرانی نوشته من تاکنون 60 هزار جلد کتاب مطالعه کرده‌ام، آن هم کتبی که قطور و مفصل بوده است و ایشان فرد مبالغه‌آمیز و اهل زیاده‌گویی نبود، مرحوم حکیمی مجموعه الحیات را هم نوشته و از جمله این روایت را دارد: وقتی سپاه اسلام قصد فتح مکه کرد، سگ ماده را دید که به توله‌هایش شیر می‌دهد و پیامبر(ص) دستور داد یکی از سپاهیان از آن سگ محافظت کند تا کسی به او و فرزندانش آسیبی نزنند.

انسان‌زیستی محوری‌ترین آموزه عاشوراست

استاد بازنشسته دانشگاه کاشان اظهار کرد: همچنین از مقررات حکومت امام علی(ع) این بود که دستور دادند جایی برای حیوانات گمشده ایجاد شود و از آن‌ها با خرج حکومت محافظت کنند. ما باید نگاه زیباشناختی به هستی و اخلاق‌زیست محیطی را در جامعه رواج دهیم که متأسفانه این نگاه کمرنگ است. در این میان انسان‌زیستی و پاسداشت آن از مهم‌ترین آموزه‌های وحیانی و پیراوحیانی و از آموزه‌های محوری عاشوراست. انسانیت در عاشورا محور است ولی مورد غفلت قرار گرفته است.

وی اضافه کرد: ماجرای دیگری را مرحوم حکیمی در الحیات در مورد زنی به نام ساره که خواننده و مشرک بود، اینگونه نقل کرده است: او نزد پیامبر(ص) رفت و پیامبر(ص) فرمود مسلمان شده‌ای پاسخ داد نه و گفت پس برای چه به مدینه آمده‌ای و آن زن گفت شما همیشه برای ما پشت و پناه بوده‌اید ولی اکنون من پشتیبان ندارم و نیازمند شده‌ام و آمده‌ام به من کمک کنید. پیامبر(ص) به او گفت تو که مدتی آوازه‌خوان بودی چطور به این روز افتاده‌ای و آن زن گفت پس از جنگ بدر کسی برای آوازخوانی نزد من نمی‌آید و اکنون به سختی زندگی می‌کنم و پیامبر(ص) با دادن جامه، مرکب و پول به او کمک کرد. زن خواننده و مشرک هم بوده که شاید روایت اشکالات سندی هم داشته باشد.

وی با بیان اینکه در سوره مبارکه مائده آمده است که کشتن یک انسان، معادل کشتن همه مردم و برعکس احیای یک نفر معادل احیای همه مردم است، گفت: انسانیت انسان به این است که حیات را بازآفرینی کند وگرنه تولید افسردگی و بی رمقی هنر انسانی نیست. من این را درون‌مایه ولایت و خلافت می‌دانم؛ در داستان آدم فرمودند ما خلافت را بر آسمان و زمین عرضه کردیم، ولی این انسان بود که آن را پذیرفت. درون مایه خلافت و ولایت، خلاقیت و دگرشکوفایی است، یعنی انسان خودش را شکوفا و افق‌گشایی کند.

این پژوهشگر بیان کرد: در خطبه اول نهج‌البلاغه علی(ع) فرمودند: انبیاء آمدند تا (یُثیروا) دفینه‌های عقل انسانی را شکوفا کنند. یعنی بستری فراهم کنند که انسان بتواند به سمت کمال و سعادت حرکت کند. در سوره اعراف هم بیان شده که پیامبر(ص) آمد تا غل و زنجیر را از دست و پای انسان بردارند و به او امکان عبور و پرش و گذر بدهند، بنابراین انسانیت انسان به خلاقیت او هست و اگر بین انسان و سایر گونه‌های عالم تفاوتی باشد، در همین خلاقیت انسان است. در آیه دیگری فرموده که «بنعمة ربک فحدث» فحدث یعنی نوسازی کن.

وی اضافه کرد: فعلیت خلاقیت به انسان دینامیکی است نه انسان مکانیکی و دینامیک انسان اولا عشق و اراده و ثانیا عقل است. به تعبیر مرحوم مطهری انسان چیزی نیست که آفریده شده بلکه انسان آن چیزی است که بخواهد باشد یعنی معمار شخصیت انسان خود او هست، انسان، مولود جنبش ارادی خودش هست و به همیت دلیل هم مسئولیت دارد. آدمی از آن روی حق انتخاب دارد که اهل عصیان است، البته عصیان فقهی در اینجا مراد نیست بلکه عصیان یعنی حدناپذیری توأم با عقل، اختیار، اندیشه و هنجارشکنی است.

دین بدون نان مفهوم نیست

اسلامی ادامه داد: این افق‌گشایی بسترهایی را لازم دارد و به نظر بنده این بستر، عقلانیت ارتباطی یعنی تأکید بر گفت‌وگوی شفاف برای وفاق بیشتر است و عقلانیت حق آزادی، عدالت و مشارکت را به عنوان سه پیش فرض در خود دارد؛ البته حق آزادی هم در نهاد خود حقوقی مانند حق معیشت، امنیت و ... را در خود دارد. در روایت بیان شده که «الصلوة عمود الدین» و در روایت دیگری داریم که «الخبز عمود الصلوة» که به روایت دوم کمتر توجه می‌شود، یعنی نان عمود نماز است زیرا اگر نان نباشد، دین هم نخواهد بود.

وی افزود: در نامه 26 نهج‌البلاغه امام(ع) از کارگزار خود خواسته که با مردم نرم و لطیف برخورد کن، زیرا مردم برادران دینی تو و ثانیا مردم دولت‌یار برای تحقق حقوق هستند. نوعی از مشارکت انتخاب است ولی نوعی از مشارکت، رویه‌سازی در حقوق سیاسی و اجتماعی و ..؛ همچنین حق عدالت هم در نامه 53 نهج‌البلاغه مورد تأکید قرار گرفته است. امام در مورد تقسیم‌بندی زمان فرموده مقداری را برای راز و نیاز با خدا بگذار ولی در ادامه تأکید دارد که اگر با نیت رضای حق و رفاه خلق این زمان را سپری کنی، همه رازو نیاز با خداست.

ضوابط عدالت در حکومت علی(ع)

وی با اشاره به ضوابط عدالت در حکومت امام علی(ع) تصریح کرد: اصل رعایت حرمت و کرامت انسانی، ضابطه‌گرایی، تشویق و تنبیه به موقع، ثبت مالکیت معنوی آثار، کارمندگزینی بر اساس شایسته‌سالاری، اعتدال و پرهیز از زمان‌سوزی از جمله این ضوابط است. ایجاد فرصت برابر برای شهروندان در بهره‌برداری از امکانات، آزادی در رفتار انسانی، سازمانی و نقد و نظر و گرامیداشت آئین‌های ملی و محلی و آزادی از بردگی ترس و نیاز، اصل مشتری محوری، اصل مصلحت عمومی، و ارتباط دوسویه با مردم، توجه به نیازهای مالی و معیشتی مردم و حمایت از کارآفرینان هم از دیگر اصول محوری در فرمایشات امام(ع) است.

اسلامی تصریح کرد: مسئله محوری عاشورا همین گفتمان انسان‌محور با تأکید بر عقلانیت ارتباطی است. به باور بنده اگر ما به زبان و ادبیات عاشورا مراجعه کنیم، بهترین گواه بر توضیح این ادعاست. اولین شاهد من همان تعبیر «هیهات من الذله» است. بحث این است که من آدم هستم و حق مشارکت در جامعه دارم و باید نظر بدهم ولی یزید این حق را از مردم سلب کرده بود. حق مشارکت در تعیین سرنوشت سیاسی ـ اجتماعی را سلب کرده بود. به تعبیر شهید مطهری، امام حسین(ع) صرفا نه از این جهت که امام است، قیام کرد بلکه یک شهروند مؤمن بود. حق عزت هم از دیگر حقوقی است که امام حسین(ع) دنبال آن بودند.

وی اضافه کرد: شاهد دیگر من گزاره‌هایی است که عدالت در آن موج می‌زند؛ مثلا همین سخنرانی منا را اگر ببینید، امام(ع)، خطاب به عالمان و به دلیل سهل‌انگاری در امر به معروف و نهی از منکر آن‌ها را خطاب کرده و می‌فرماید شما به ننگ چیرگی اصحاب قدرت بر خودتان تن داده‌اید زیرا می‌ترسید و به دنیا دل بسته‌اید و تماشاگرانه ناچیزشدگان را در دام قدرت متغلب رها کرده‌اید تا آنان را زورمدارانه به بردگی گیرند، اسیر لقمه نانی کنند و به بندگی کشند. اگر از این جمله امام حسین(ع) عدالت و اصول انسانی استخراج نشود، پس چه چیزی قرار است استخراج شود. در نامه برخی رهبران کوفه به امام آمده که به داد ما برس، زیرا بنی امیه ثروت جامعه را در اختیار عده‌ای ویژه قرار داده است.

مسئله عاشورا مسئله سلب حق مشارکت و عدالت است

وی اضافه کرد: زیارتنامه‌ای در برخی منابع از جمله کامل‌الزیارت از کلام امام صادق(ع) خطاب به امام حسین(ع) آمده است که فرموده «انی اشهد قد امرت بالعدل و القسط ...»، من شهادت می‌دهم تو قیام به قسط و عدالت کردی؛ یعنی مسئله عاشورا، مسئله عدالت است و عدالت از مهم‌ترین مسائل انسانی است. همچنین حق مشارکت از آموزه‌های محوری عاشورا است؛ نافرمانی مدنی اباعبدالله(ع) در تمرد از بیعت به خاطر حق مشارکتی است که یزید سلب کرده بود.

اسلامی اظهار کرد: امام در مواجهه با لشکر عمرسعد فرمودند: برای کشتن من شتاب نکنید و بگذارید موعظه بکنم اگر پذیرفتید خوشا به حال شما و اگر نپذیرفتید عقل‌هایتان را روی هم بریزید(فاجمعوا رایکم» که متخذ از آیات قرآن است) و بیندیشید تا به خرد جمعی برسید. توصیه اباعبدالله(ع) در لحظات پایانی، توصیه به مشارکت و خرد جمعی است.

انتهای پیام
captcha