سرویس معارف خبرگزاری ایکنا، در هفتهای که گذشت مطالب متعددی را منتشر کرده است که در ادامه مهمترین آنها را بررسی میکنیم.
عقلگرایی یعنی هر دلیلی قویتر؛ مقبولتر
محمد لگنهاوزن، عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره):
بنیولی میگوید برای نشان دادن اینکه هنجارها چگونه پیدا میشود قدم اول این است که دیگران را از لحاظ اخلاقی برابر با خودمان بدانیم. البته بنده بر چنین دیدگاهی نقد دارم. ایشان میگوید کسی نباید فکر کند برتری دارد به خاطر اینکه از کدام قبیله و دارای کدام رنگ پوست است، اما معتقدم اساساً برتری و یکسان بودن باید کنار گذاشته شود بلکه مهمتر این است که تعقل عملی برای ما حجت باشد و براساس برهان و استدلال عمل کنیم. از این جهت ما عقلگرا هستیم و میگوییم هر جا دلیلی قویتر است باید آن را قبول کنیم. نکته دیگر این است که ما میتوانیم به استاد اعتماد کنیم همانگونه که وقتی دندان ما درد میگیرد باید به دندانپزشک اعتماد کنیم ولو اینکه شناختی از وی نداشته باشیم.
فردوسی امامیمذهب بود نه اسماعیلی
حسن انصاری، عضو هیئت علمی دانشگاه پرینستون:
درباره مذهب حکيم ابوالقاسم فردوسی سخن بسيار گفته شده. برخی او را زيدیمذهب میدانند. برخی هم شيعه امامی و البته شادروان استاد ما عباس زرياب خویی او را بر مذهب اسماعيلی میدانست. در مقاله عالمانهای که مرحوم زرياب در شماره دهم مجله ايران نامه با عنوان «نگاهی تازه به مقدمه شاهنامه» منتشر کرد با توجه به ديباچه شاهنامه و آنچه درباره خداوند و خلقت او فردوسی به نظم سروده استاد زرياب اين نظر را مطرح کرد که فردوسی بر مذهب اسماعيلی بوده. احتمال اينکه فردوسی بر اين مذهب باشد با توجه به اوضاع خراسان و طوس در زمانش البته بعيد نيست. گرچه در آن دوران و در عصر محمود غزنوی به دلايل و انگيزهها و رقابتهای سياسی اسماعيلی خواندن برخی از رجال و دولتمردان و اعضای خاندانهای با نفوذ بيشتر جنبه اتهامآميز داشت و برای از ميدان به در کردن رقبا به کار میرفت. نمونهاش داستان حسنک وزير است از آل ميکال که صرفا به همين انگيزهها قرمطی خوانده شد و دست آخر به همين اتهام به دار آویخته شد.
«باور متزلزل» اقتضای دینداری در دوران مدرن است
حامد قدیری، استاد دانشگاه ادیان و مذاهب:
وقتی میخواهیم درباره دینداری در زندگی روزمره صحبت کنیم نمیتوانیم جنس دینداری خودمان با اجدادمان را مثل اجدادمان با اجدادشان مقایسه کنیم. در این وسط یک شکافی بوده و ما از جا کنده شدیم در حالی که نسبت اجداد ما و اجداد آنها چنین نبوده است. ما تجربه متفاوتی داریم و این تجربه را توضیحاتی که تا اینجا عرض کردم توضیح میدهد. این نحو از دینداری برای ما اقتضائاتی به همراه دارد. مهمترینش این است من در وضعیت باور متزلزل قرار میگیرم یعنی وقتی با آدمی روبرو میشوید که باور متفاوتی دارد این پرسش برای شما مطرح میشود که من بر حقم؟ این پرسش دائما در ذهن شما زنده است و هر لحظه باور خودتان را به چالش میکشید. مثلا یک توییت میبینید و باور شما به چالش کشیده میشود. پس ما هر لحظه داریم با فردی مواجه میشویم که باورهای ما را به چالش میکشد.
تأثیر اعتراضات بر آینده دینداری در ایران
جبار رحمانی، عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی:
اعتراضات اخیر سویههای اخلاقی، ارزشی و مذهبی عمیقی داشت که آن را در شعارها هم میبینیم. مسئله اصلی نارضایتیها در ایران تبعیض است، تبعیضی که میتواند در قالب هر گونه بیعدالتی اعم از سرکوب، نابرابری، رانت و فساد خودش را نشان دهد. پس مسئله اصلی تبعیض و پیامدهای آن در قالب رانت و فساد بود. باید توجه کرد این نارضایتیها نسبت به قدرتی ابراز میشود که توجیه و آرمان دینی برای خود قائل است. به خاطر همین بخش مهمی از شعارها، شعارهای تئولوژیک بود برای اینکه مشروعیت سیاسی را زیر سوال ببرند. بنابراین در میانه منازعه معترضان وجه الهیاتی خیلی عمیقی وجود داشت که خیلی هم جدی بود و کمتر کسی به آن توجه کرد. مناقشه اخیر به گونهای بود که نشان داد از نگاه مردم دین به معنای ایدئولوژی، موجهساز این میزان نابرابری و تبعیض است. پس من فکر میکنم منازعات اخیر قطعا وجه دینی جدی داشت و در نهایت طیف معترضان هر تعداد که باشند بازاندیشی جدی در نقش دین، آینده دین و اگر بتوانند مهار دین سیاسی خواهند داشت.
افزایش تعامل حوزه با شورای عالی انقلاب فرهنگی
آیتالله محمود رجبی، عضو شورای عالی حوزه:
تعامل حوزه با شورای عالی انقلاب فرهنگی در دوره جدید باید قدری بیشتر و توسعهیافتهتر باشد و حوزه به خصوص در مراحل مقدماتی تدوین طرحها و برنامهها باید حضور جدیتری داشته باشد. الان فقط مواردی که مرتبط با حوزه است وارد کمیسیون حوزوی شورا شده و بررسی و اظهارنظر میشود ولی به نظر بنده باید قدری این حضور وسیعتر باشد و حوزه در مورد طرحها و برنامههای عامتر نظر بدهد و نقشآفرین باشد یعنی محصور به مسائل مرتبط با حوزه نشود.
عبارت «فقه مردسالارانه» از القائات تفکر اومانیسم و غربی است
نسیم عربی، عضو هیئت علمی دانشگاه مذاهب اسلامی:
کلمات و کلیدواژههایی همانند فقه مردسالارانه و نگاه مردسالارانه در دین اسلام از جمله مواردی هستند که تفکر اومانیسم به میزان زیادی به کار گرفته است تا اذهان عمومی هدایت شود. مسئله مهم این است که ما نباید در جهت منویات طراحان این تفکرات و کلیدواژهها قرار بگیریم تا این کلیدواژهها آنقدر تکرار شوند که به مرور زمان به عنوان یک اصل تلقی شوند. بهترین کار این است که ما کلیدواژهها را به نفع ارزشها و تفکرات و عقاید اسلامی تغییر داده و دنبال کلیدواژههای جایگزین باشیم.
تاریخ رفتار نامناسبی با زنان از سوی پیامبر(ص) نقل نکرده است
محمد دولتی، پژوهشگر علوم دینی:
خوب است انسان تاریخ و به خصوص جاهلیت را بخواند و مرور کند؛ در عصر جاهلیت، زن کالا بود و کالای ارزشمندی هم نبوده است. قرآن کریم در چند مورد به این مضمون اشاره کرده و از جمله فرموده است: وَيَجْعَلُونَ لِلَّهِ الْبَنَاتِ سُبْحَانَهُ وَلَهُمْ مَا يَشْتَهُونَ یا در آیه دیگری فرموده است: وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثَى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ كَظِيمٌ. وقتی به او بشارت میدادند که خدا دختر عطا کرده صورتش گرفته و عصبانی میشد گویی بدبخت شده است. زنان در آن زمان به عنوان کالا خرید و فروش میشدند ولی آیا نزد پیامبر(ص) و ائمه(ع) چنین چیزی وجود داشت؟ اگر منصف باشیم باید این سیره را تبیین کنیم؛ یک نمونه از برخورد ابزاری و کالایی با زن از سوی پیامبر(ص) و ائمه شاهد نیستیم. فردی نزد پیامبر(ص) آمد و ماجرای زنده به گورکردن دخترش را بیان کرد و حضرت فرمود از من فاصله بگیر که اگر عذابی نازل شد مرا شامل نشود.
انتهای پیام