کد خبر: 4314717
تاریخ انتشار : ۱۳ آبان ۱۴۰۴ - ۱۲:۵۶
در گفت‌وگو با ایکنا بررسی شد

مطالبه فدک؛ نشانه دنیاطلبی یا تجلی بصیرت سیاسی

پژوهشگر و مدرس دانشگاه گفت: دفاع حضرت زهرا(س) از فدک، نه‌تنها نشانه دنیاطلبی نبود، بلکه تجلی‌بخش زهدی فعال، عدالت‌خواهی اصیل و بصیرتی سیاسی در برابر انحرافات پس از رحلت نبی مکرم اسلام(ص) بود.

خطبه فدکیهیکی از شبهاتی که در بعضی از محافل کلامی و فرقه‌ای، راجع به حضرت زهرا(س) مطرح می‌شود، این است که آیا دفاع ایشان از فدک و مطالبه میراث پیامبر(ص) نوعی دلبستگی به دنیا و مواهب آن نبوده است و آیا این پیگیری در بازپس‌گیری سرزمین‌های فدک در تعارض با زهد اسلامی نیست؟ این پرسش زمانی برجسته‌تر می‌شود که به روایت مشهور آن حضرت توجه کنیم که فرمود: «حُبِّبَ إِلَیَّ مِنْ دُنْیاکمْ ثَلَاثٌ تِلاوَةُ کِتَابِ اللهِ وَ النَّظَرُ فِی وَجهِ رَسولِ اللَّهِ وَ الاِنفَاقُ فِی سَبیلِ اللَّهِ؛ از دنیای شما سه چیز را دوست دارم: تلاوت قرآن، نگاه به چهره رسول خدا و انفاق در راه خدا» بر این اساس و به‌منظور پاسخگویی به پرسش‌های نقل‌شده، خبرنگار ایکنا از اصفهان با سعیده جان‌نثاری، پژوهشگر و مدرس دانشگاه اصفهان گفت‌وگو کرده است که متن آن را در ادامه می‌خوانیم:

ایکنا ـ ماجرای سرزمین‌های فدک و غصب آن از حضرت زهرا(س) را بیان کنید. 

فدک دهکده‌ای پرآب و بار، واقع در حوالی خیبر و در فاصله‌ ۲۰۰ کیلومتری مدینه بود که یهودیان در آن ساکن بودند. این ناحیه دارای باغ‌ها، مزارع و نخلستان‌های فراوانی بود. در زمان پیامبر(ص)، فدک بدون جنگ و درگیری به دست مسلمانان افتاد و پیامبر(ص) آن را به حضرت فاطمه(س) بخشید. علمای مسلمان با استناد به آیه فیء (سوره حشر، آیه ۱۰)، اموالی را که بدون جنگ به دست آمده باشد، مختص پیامبر(ص) می‌دانند. به گفته برخی مفسران و محدثان شیعه و سنی، پیامبر(ص) پس از نزول آیه ۲۶ سوره اسراء، «وَآتِ ذَا الْقُرْ‌بَیٰ حَقَّهُ؛ حق خویشاوند را بپرداز»، فدک را به حضرت زهرا(س) واگذار کرد؛ برای نمونه، جلال‌الدین سیوطی در جلد پنجم «الدرالمنثور»، از دو طریق از قول ابوسعید الخدری و ابن‌عباس، این مطلب را روایت کرده است. هرچند نزدیکی زمان نزول آیه به بخشیدن فدک، به‌دلیل مکی‌بودن سوره اسراء قابل خدشه است. 

فدک تا زمان وفات پیامبر(ص)، در دست حضرت فاطمه(س) بود و افرادی در مقام وکیل و کارگزار در آن کار می‌کردند. پس از به خلافت رسیدن ابوبکر، او وکیل حضرت را از فدک بیرون و اعلام کرد فدک ملک کسی نیست و به این صورت، آن را به نفع خلافت مصادره کرد. ابوبکر با تکیه بر حدیثی از پیامبر(ص) که نقل است راوی آن فقط خود ابوبکر بوده، مدعی شد پیامبران ارثی برای فرزندان خود نمی‌گذارند؛ اما بانو فاطمه(س) چنین پاسخ داد که پیامبر(ص) پیش از وفات، فدک را به ایشان بخشید و امام علی(ع) و اُم‌اَیمن را بر این سخنش شاهد آورد. گفته شده است که ابوبکر در مکتوبه‌ای، مالکیت حضرت فاطمه(س) را بر فدک تأیید کرد؛ اما عمر بن خطاب آن مکتوبه را از حضرت فاطمه(س) گرفت و پاره کرد. طبق روایتی دیگر، ابوبکر شاهدان حضرت فاطمه(س) را نپذیرفت. 

طبرسی در «الاحتجاج»، ماجرا را به تفصیل گزارش داده و از گفت‌وگو و احتجاج امام علی(ع) با ابوبکر و عمر درباره حق حضرت زهرا(س) سخن گفته است. امام دلایل و شواهد را مطرح کرد تا جایی که ابوبکر ساکت شد؛ اما عمر نپذیرفت و گفت اگر شاهدی از مسلمانان دارید، بیاورید، وگرنه فاطمه و تو حقی در فدک ندارید. حضرت فاطمه زهرا(س) وقتی دادخواهی خود را بی‌نتیجه دید، به مسجدالنبی(ص) رفت و به ایراد خطبه پرداخت. ایشان در این خطبه که به فدکیه مشهور است، به غصب خلافت اشاره کرد و سخن ابوبکر را که پیامبران ارث نمی‌گذارند، مخالف قرآن خواند و او را به دادگری خداوند در روز رستاخیز واگذار کرد. حضرت فاطمه(س) پس از این ماجرا، سخت از ابوبکر و عمر ناراحت شد و تا زمان شهادت، بر آن دو غضبناک باقی ماند. 

ایکنا ـ در پاسخ به افرادی که این تظلم و دادخواهی را در تعارض با زیست زاهدانه حضرت زهرا(س) می‌دانند، چه باید گفت؟ 

در پاسخ به این شبهه‌ باید گفت که این ادعا از جنبه‌های متعددی دچار ضعف استدلال، مغالطه و کاستی معرفتی است؛ به این صورت که از درک نادرست از مفهوم «زهد» در اسلام نشئت می‌گیرد. زهد به معنای کناره‌گیری از دنیا و ترک مطلق آن نیست، بلکه به معنای وابسته‌نبودن دل به مادیات و به‌کارگیری اموال در مسیر اهداف الهی است، چنانکه امام علی(ع) در حکمت ۴۳۹ نهج‌البلاغه، زهد را میان دو آیه قرآن تعریف می‌کند: «لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ؛ تا بر آنچه از دست شما رفته، اندوهگين نشويد و به سبب‌ آنچه به شما داده است، شادمانى نكنيد.»

نکته دیگر این است که مالکیت فدک به تصریح منابع معتبر شیعی و بعضی از منابع اهل سنت، در زمان حیات پیامبر(ص) به حضرت زهرا(س) بخشیده شد و ملک شخصی ایشان به‌شمار می‌رفت، نه آنکه جزو اموال عمومی باشد؛ بنابراین مطالبه آن از سوی ایشان، دفاع از حق مسلم و تثبیت‌شده بانو بود. 

نکته سوم آنکه، شبهه‌افکنان با تفسیری سطحی و مادی، انگیزه حضرت زهرا(س) را صرفاً دلبستگی به مال دنیا قلمداد کرده‌اند، در حالی که با مراجعه به خطبه فدکیه روشن می‌شود که ایشان با استناد به آیات قرآنی، همچون «وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ» (سوره اسراء، آیه ۲۶) و «وَوَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُودَ» (سوره نمل، آیه ۱۶) فقط در پی احقاق حق خویش نبود، بلکه پاسداری از سنت نبوی و جلوگیری از انحراف در نظام حقوقی اسلام مدنظر ایشان بود. این رویکرد، نه مال‌خواهی، بلکه حرکتی آگاهانه در مسیر دفاع از حق و عدالت بود. غضب حضرت زهرا(س) نسبت به ابوبکر، نه به‌دلیل حرص بر مال، بلکه نمادی از مقاومت در برابر انحراف حکومت و دفاع از جایگاه امامت و ولایت بود. 

به این ترتیب، دفاع حضرت زهرا(س) از فدک، نه‌تنها نشانه دنیاطلبی نبود، بلکه تجلی‌بخش زهدی فعال، عدالت‌خواهی اصیل و بصیرتی سیاسی در برابر انحرافات پس از رحلت نبی مکرم اسلام(ص) بود. ایشان با این اقدام، به افشای ستمی پرداخت که نه‌تنها حق شخصی، که حق امت و امامت را نشانه رفته بود. 

ایکنا ـ نگاه قرآن در مذمت ظلم‌پذیری و تأکید بر احقاق حق چگونه است؟ 

دیدگاه قرآن کریم درباره ستم‌پذیری، بسیار روشن و قاطع است؛ اسلام نه‌تنها ظلم را محکوم می‌کند، بلکه ستم‌پذیری و بی‌تفاوتی در برابر ظلم را نیز مذموم می‌داند. قرآن، مؤمنان را به قیام برای عدالت، دفاع از مظلومان و مقابله با ظالمان فرامی‌خواند. در فرهنگ قرآن، ستم‌پذیری ممنوع و دفاع از مظلوم واجب است. قرآن در آیه‌ای صریح، اجازه جهاد را به مظلومان می‌دهد: «أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ؛ به کسانی که مورد ستم قرار گرفته‌اند، اجازه جنگ داده شده است و خداوند بر یاری آنان تواناست.» (سوره حج، آیه ۳۹) این آیه نشان می‌دهد که مظلوم نباید منفعل باشد، بلکه باید برای احقاق حق خود قیام کند. 

در اسلام مظلومان باید فریاد برآورند؛ چراکه خداوند بلندکردن صدا به بدگویی و افشاکردن دیگران را دوست ندارد، مگر از کسی که به او ظلم شده است: «لَا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَنْ ظُلِمَ؛ خداوند بانگ‌برداشتن به بدزبانى را دوست ندارد، مگر از كسى كه بر او ستم شده باشد.» (سوره نساء، آیه ۱۴۸) این آیه نشان می‌دهد که مظلوم نباید سکوت کند، نباید بترسد و نباید فکر کند که اگر ساکت باشد، بر او فضیلتی است؛ بلکه خدایی که هیچ‌گاه بدگویی را دوست ندارد، حتی بدگویی به بت‌ها را، افشاگری و فریاد تظلم‌خواهی بر سر ظالمان را دوست دارد. 

علاوه بر این، در روز قیامت مستضعفان ظلم‌پذیر مؤاخذه می‌شوند. خداوند کسانی را که زیر بار ظلم زندگی می‌کنند و هیچ تلاشی برای تغییر نمی‌کنند، سرزنش می‌کند: «إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنفُسِهِمْ...؛ کسانی که فرشتگان جانشان را می‌گیرند، در حالی که به خود ظلم کرده‌اند.» (سوره نساء، آیه ۹۷) این آیه نیز نشان می‌دهد که تحمل ظلم، نوعی ظلم به خود است و انسان مؤمن باید از آن بگریزد یا در برابرش بایستد. 

و در آخر، خداوند از مظلومان دفاع می‌کند؛ چراکه در سوره نساء آمده است: «وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ؛ چرا در راه خدا و مستضعفان نمی‌جنگید؟» (سوره نساء، آیه ۷۵) در اینجا، قرآن مؤمنان را به دفاع از مستضعفان و مظلومان فرامی‌خواند و بی‌تفاوتی را نکوهش می‌کند. 

از مجموع آیات قرآن چنین برمی‌آید که ظلم در هر شکل آن، محکوم و مظلوم‌بودن، اگر با سکوت و انفعال همراه باشد، مذموم است. دفاع از مظلومان، وظیفه‌ای الهی محسوب می‌شود و خداوند، یاری‌گر مظلومانی است که برای حق خود قیام می‌کنند؛ بنابراین قرآن نه‌تنها ستم‌پذیری را نمی‌پذیرد، بلکه آن را نوعی خیانت به کرامت انسانی می‌داند. مظلوم باید آگاه، مقاوم و مطالبه‌گر باشد، به‌ویژه آنکه اگر انفعال در برابر آن ظلم باعث فراگیرشدن آن و جسورترشدن ظالم شود. با توجه به آموزه‌های قرآن، حضرت فاطمه زهرا(س) نه‌تنها به دفاع از حق خود پرداخت، بلکه به وظیفه انسانی و الهی خود عمل کرد و اگر جز این عمل می‌کرد، برخلاف قرآن و آموزه‌های الهی بود. 

ایکنا ـ شیوه مواجهه حضرت فاطمه(س) با این ظلم آشکار و نحوه تظلم و دادخواهی ایشان، چه نکات راهبردی برای بانوان جوامع امروز دارد؟ 

امروز، مؤمنان واقعی در سرزمین‌های فلسطین، غزه، لبنان، سوریه، یمن، ایران، عراق و دیگر بلاد، با پیروی از الگوی تابناک حضرت فاطمه زهرا(س) که در ماجرای فدک، نمونه‌ای عملی از فریاد عدالت‌خواهی و افشای غاصبان بود، هرگز در برابر ظلم سکوت نخواهند کرد و خود را اسیر ظلم و ستم‌کشی نمی‌دانند. شیعیان و حتی بسیاری از اهل سنت منصف که به فضائل اهل بیت(ع) اعتراف دارند، احقاق حق و مقاومت در برابر ظلم را در آموزه‌های دین الهی و قرآن کریم آموخته و در سیره عملی پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) به‌خوبی مشاهده کرده‌اند.

پیروان این مکتب نورانی اجازه نخواهند داد که حتی ذره‌ای از حقوق مسلم‌شان یا وجبی از خاک وطن‌شان به دست بیگانگان و دشمنان بیفتد و آبی گوارا از گلوی آنان پایین برود. شیرزنانی که حضرت فاطمه زهرا(س) را الگوی خود برگزیده‌اند، در صف نخست دادخواهی ایستاده‌اند و با شجاعت تمام، از حق خود، فرزندان، کیان دین، ارزش‌های انسانی، اخلاق و عدالت دفاع می‌کنند. 

اگر خطبه‌های پرصلابت و روشنگر حضرت زهرا(س) و حضرت زینب(س) نبود، بی‌تردید اسلام اصیل و مسیر امامت تا به امروز باقی نمی‌ماند یا چنین پاک و راستین، ادامه حیات نمی‌داد. بانوان برگزیده عالم با کلام پرنفوذ و اندیشه تابناک خود، چراغ هدایت را فروزان نگه داشتند و راه حق را در تاریکی‌های زمان روشن کردند. زنان در سراسر جهان همواره در بیدارکردن وجدان‌های خفته، روشن‌کردن افکار گمراه و مقابله با غفلت، نقشی بی‌بدیل و رسالتی سترگ بر دوش داشته‌اند و این راه نورانی، میراثی است که از این دو الگوی جاودانه و پاکدامن برگرفته‌اند. 

امروز نیز همچون تمامی روزها و شب‌های تاریخ پر فراز و نشیب اسلام، جای زنان حق‌طلب و مسلمان شیعه، سکوت در پشت درهای بسته و سوگواری در خلوت نیست؛ بلکه آنان باید چراغ بیداری برای خفتگان گمراه باشند.

ای بانوی مؤمن، هر قطره اشک سوزناک تو و هر ناله جان‌سوز تو، توان آن را دارد که از جاری‌شدن خون کودک معصومی جلوگیری کند. پژواک بغض مادرانی باش که کودکان بی‌گناهشان قربانی جنایت اقلیتی ظالم و سکوت دنیای اکثریتی خفته و بی‌تفاوت شده‌اند و دیگر نای نالیدن ندارند. تو با اشک‌ها و صدای مظلومت، پلی به سوی عدالت، امید و نابودی ظلم می‌شوی؛ پس بلند شو و زینب‌گونه و فاطمه‌وار خطبه بخوان و روشنگری کن.

الهه‌سادات بدیع‌زادگان

انتهای پیام
دبیر:
محبوبه فرهنگ
captcha