به گزارش خبرگزاری بینالمللی
قرآن(ایکنا) از خوزستان، در ادامه تبیین فرازهایی از خطبه متقین، حضرت امیرمؤمنان
با بیان صفات دیگری سبک زندگی اهل تقوا را پیش چشم ما مجسم میکنند:
«قُلُوبُهُمْ
مَحْزُونَةٌ، وَ شُرُورُهُمْ مَأْمُونَةٌ، وَاَجْسادُهُمْ نَحيفَةٌ، وَ حاجاتُهُمْ خَفيفَةٌ، وَ
اَنْفُسُهُمْ عَفيفَةٌ»
دلهايشان محزون، همگان از آزارشان در امان، بدنهايشان لاغر، نيازهايشان سبك، و نفوسشان با عفّت است.
حجتالاسلام والمسلمین عبدالله بحرانی، مدرس حوزه و دانشگاه در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از خوزستان، گفت: امیرالمؤمنین(ع) در این فراز از خطبه متقین به 5 صفت از صفات متقین اشاره میکنند؛ به این معنا کسانی که میخواهند تقوی پیشه کنند رعایت این 5 خصلت برای آنها ضروری است. به عبارتی این خصلتها علامت اهل تقوی هستند.
وی اظهار کرد: اولین
ویژگی در این فراز چنین است: «قلوبهم محزونه» قلبهاشان محزون است. حزن چند نوع
است؛ گاهی حزن ناشی از اعتراض است؛ مثلاً کسی که در هنگام مرگ عزیزان خود فراتر از
معمول و طولانی مدت دچار حزن شود، این حزن مردود و ناپسند است. این قطعاً مقصود
حضرت امیر نیست.
اگر مؤمنيد سستى مكنيد و غمگين مشويد كه شما برتريد
وی ادامه داد: در
آیات قرآن نکتهای در این ارتباط وجود دارد، قرآن فرمود:« وَلَا
تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ؛ و
اگر مؤمنيد سستى مكنيد و غمگين مشويد كه شما برتريد»(آل عمران، 139). در این آیه حزن از
مؤمنان نفی شده است. در حالیکه حضرت امیر(ع) فرمود: «قلوبهم محزونه». در نگاه اول
این دو موضوع متعارض به نظر میرسند؛ اما در اصل چنین نیست و هر کدام ناظر به
موضوعات متفاوتی هستند.
نمونه حزن پیامبر رحمت(ص)
بحرانی با اشاره به جایگاه حزن در عرفان اسلامی گفت: سرچشمه حزن در عرفان اسلامی عوامل زیر است: فرد خود را در پیشگاه خدا مقصر میداند. در دعای ابوحمزه میخوانیم: «فمالی لا ابکی ، ابکی لخروج نفسی، ابکی لظلمه قبری ابکی لضیق لحدی»(چرا گریه نکنم؟ گریه کنم برای جان دادنم، گریه کنم برای تاریکی قبرم برای تنگنای لحدم) در نتیجه فرد عارف محزون میشود، چون خود را در جایگاه مقصرین میداند.
این مدرس دانشگاه ادامه داد: یکی دیگر از سرچشمههای حزن این است که برخی اولیاء در نتیجه هدایت نشدن مردم و اصرار آنها بر گناه محزون میشدند. مانند رسول خدا که از نافرمانی مردم اندوهگین میشدند: «لَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ أَلَّا يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ» (شعرا، 3) قرآن در این آیه به پیامبر(ص) میفرماید: تو وظیفهات را انجام دادی. محزون نباش. بنابراین گاه حالت امت اسلامی مؤمنان را به حزن وا میدارد.
وی ادامه داد: سومین علت در محزون شدن مؤمنان، ناراحتیهای مردم است. وقتی میبینند مردم در فشار و شدت به سر میبرند، محزون میشوند. نمونه این شخصیتها حضرت امیرالمؤمنین(ع) است که فرمود: «آیا برای من این کافی است که به من امیرمؤمنان بگویند و شریک غم آنها نباشم؟» اگر والی، الهی باشد وضع معیشتی و اقتصادی مردم او را محزون میکند. این از نوع حزن ممدوح است.
بحرانی با بیان اینکه حزنهایی هم وجود دارد که اسلام آنها را ناپسند میداند، توضیح داد: اگر انسان میل به دنیا پیدا کند، این میل و گرایش باعث میشود انسان محزون شود. امام صادق(ع) فرمود: گرایش به دنیا غم و ناراحتی را به همراه میآورد. چون انسان خود را دیگران عقب میبیند. این حزن مذموم است.
حزن ناشی از آن است که انسان به شهوات خود جواب مثبت داده است
وی ادامه داد: گاهی هم حزن ناشی از آن است که انسان به شهوات خود جواب مثبت داده است، در نتیجه دچار حزن میشود:«رب شهوه ساعه تورث حزنا طویلا». بنابراین تبعیت از شهوات انسان را محزون میکند.
این مدرس حوزه با اشاره به عبارت «و شرورهم مأمونه»(بقیه از شرشان در امان هستند)، گفت: حدیث معروف «المسلم من مسلم الناس من لسانه ویده»(مسلمان کسی است که دیگران از دست و زبان او در امان باشند) بیانگر همین ویژگی پرهیزکاران است. از این رو اهل تقوی بدی و آزارشان به کسی نمیرسد. ممکن است به خود فشار بیاورند اما کسی از سوی آنها اذیت نشود.
بحرانی افزود: حضرت یکی دیگر از ویژگیهای اهل تقوی را چنین بیان فرمودند: «اجسادهم نحیفه» جسم آنها لاغر است. این نحیف بودن دلیل ناتوانی آنها از انجام واجبات نیست. امام علی(ع) در سخنی فرمود: «مؤمن به سان درختی در صحرا است که آبی به آن نمیرسد اما محکم و ثابتقدم است.» اهل تقوی در عین اینکه جسم شان نحیف هستند، توان مبارزه با سختیها را دارند. مؤمن ارادهای قوی دارد و مانند کوه استوار است.
نیازهای اهل تقوی اندک و سبک است
وی درباره عبارت
«حاجاتهم خفیفه»(نیازهای اهل تقوی اندک و سبک است)، گفت: این ویژگی دلالت بر عدم
دلبستگی آنها به دنیا دارد. هر قدر این دلبستگی کمتر باشد نیاز به دنیا نیز کمتر
خواهد شد. از سلمان فارسی نقل شده است که فرمود: «نجی المخفون» سبکباران نجات پیدا
میکنند. اینها به دنیا تعلق خاطر ندارند از این رو زود به سرمنزل مقصود میرسند.
افرادی که سبکبارند چیزی ندارند که به خاطر همراهی با آن جا بماند.
اهل تقوی به خاطر اینکه به امیالشان دست پیدا کنند دست به کار غیرعفیفانه نمیزنند
این مدرس حوزه و دانشگاه گفت: «انفسهم عفیفه» اهل تقوی دارای عفت هستند. خود را به گناه نمیاندازند و به خاطر اینکه به امیالشان دست پیدا کنند دست به کار غیرعفیفانه نمیزنند. تمام اعضایشان در مقابل اطاعت الهی تسلیم است. این عفت شامل تمام مراتب عفت است و چشم و زبان و دست و تمام اعضا و جوارحشان را در برمیگیرد.