دهم اردیبهشتماه روزی حماسهساز برای ایرانیان است؛ روزی که بهدلیل رشادتهای ملت ایران با همراهی سپاه امام قلی خان، حاکم و سردار ایرانی شاه عباس صفوی، پس از ۱۱۷ سال تسلط اشغالگران پرتغالی، سرانجام متجاوزان نهتنها سواحل جنوبی کشور را به صاحب اصلی آن یعنی ایران واگذار کردند، بلکه تنگه مهم و استراتژیک هرمز نیز از آنها پس گرفته شد.
هویت ملی، فراگیرترین و مهمترین سطح هویت در تمامی نظامهای سیاسی و اجتماعی است؛ محیط و جغرافیا دو مؤلفه اصلی هویت ملی هستند و بهمثابه بستری برای شکلگیری سیاسی سایر مؤلفههای هویت ملی عمل میکنند. سرزمین مهمترین مؤلفه جغرافیایی هویت ملی است و همگرایی ملی را میان افراد یک جامعه ایجاد میکند. جیمز اندرسون، تاریخ منحصر بهفرد یک ملت را در چارچوب سرزمینی خاص متعلق به آن ملت تعریف میکند. در اصل، سرزمین متعلق به یک ملت، ارتباط آن را با تاریخ خود و پیوندهایی که همواره میان ملت و زیستگاه کنونی آن وجود داشته است، مستحکم میکند.
مهمترین روش برای تعیین هر مکان در سطح زمین، نام آن است. نام مکانهای جغرافیایی اطلاعات مهم تاریخی را دربردارد. به عبارت دیگر، اسامی جغرافیایی مانند شهرها، کوهها، دریاها و... از مؤلفههای تأثیرگذار بر هویت ملی یک کشور است، بهطوری که در تاریخ مشترک مردم یک سرزمین نقش قابل توجهی دارد و حفظ آن برای یک ملت ارزش بسیاری خواهد داشت. در این میان، خلیج فارس بخش مهمی از تاریخ و وقایع کشور را به خود اختصاص داده است که جایگاه آن را در قوام هویت ملی ایرانیان برجسته میکند.
از آنجا که نام مکانهای جغرافیایی سرزمین ایران تداعیگر هویت ملی ایرانیهاست، براساس اسناد و منابع تاریخی که از گذشتههای دور به جا مانده، نام این مکان، خلیج فارس یا نامهای مشابه بوده است. با اینکه بیشتر اطلاعات تاریخی و علمی درباره خلیج فارس از سوی یونانیها ارائه شده، اما تحقیقات دیگری نشان میدهد که نام خلیج فارس قبل از یونانیها نیز مطرح بوده است.
از سوی دیگر، وقتی یونانیها درباره خلیج فارس سخن به میان میآورند، همزمان داریوش هخامنشی در مکتوبی میگوید: «من از دریای پارس آمدم و کانال پارسی را احداث کردم و اکنون با احداث این کانال، دریایی را که از پارس میآید، به اینجا متصل میکنم.» به این ترتیب، براساس مطالعات انجامشده، میتوان دریافت که هخامنشیان نیز تصاویر روشنی از خلیج فارس ارائه کردهاند. (مجتهدزاده، ۱۳۸۴: ۴۰)
اندیشمندان بزرگی همچون آناکسی مندر، بطلیموس، ماکروپیوس، محمد بن موسی الخوارزمی، بلخی، بیرونی، جیحانی و... از دریای جنوبی ایران با اسامی خلیج فارس، دریای فارس، بحرالفارس، سینوس پرسیکوس، ماره پرسیکوس، گلف پرسیک، پرژن گلف و سایر اسامی مشابه یاد کردهاند؛ همچنین در قراردادهای منعقدشده ایران با طرفهای دیگر، بهویژه اعراب، بهطور صریح از عنوان خلیج فارس استفاده شده و در نامه مورخ 5/ 3/ 1971 دبیرخانه سازمان ملل، از تمامی ارکان سازمان خواسته شده است تا در همه مکاتبات خود، از اسم واقعی و تاریخی خلیج فارس استفاده کنند.
شواهد نشان میدهد که تلاش برای تغییر نام خلیج فارس در سال ۱۹۳۵ میلادی آغاز شد. در آن زمان، سرچارلز بلگریو، نماینده سیاسی بریتانیا در خلیج فارس در راستای سیاستهای استعماری و به قصد ایجاد شبهه در اذهان اعراب و ایجاد تنش و تفرقه در منطقه، از خلیج فارس با نام خلیج عربی یاد کرد. (مجتهدزاده، ۱۳۸۰: ۱۹) و این فکر به مقامات مناطق جنوبی خلیج فارس منتقل شد و از سوی دیگر، سیاستهای پانعربیستی و ضدایرانی عبدالکریم قاسم در عراق و جمال عبدالناصر نیز به این موضوع دامن زد. این در حالی بود که بسیاری از دانشمندان و پژوهشگران عرب این عنوان را فاقد واقعیت تاریخی دانستند و بر نام خلیج فارس تأکید داشتند، بهطوری که پروفسور عبدالهادی تازی، نویسنده و پژوهشگر معروف عرب اظهار کرد: «حقیقتاً من هیچ منبع تاریخی را ندیدهام که آبراه جنوب ایران را خلیج عربی نامیده باشد. اعراب قبل و بعد از اسلام همیشه این آبراه را بحر فارس، بحرالعجم یا خلیج فارس نامیدهاند. من خودم نقشه سفرهای ابنبطوطه را در کتابم ترسیم کردهام و اسم خلیج فارس را در جای خودش آوردهام.» همچنین گفته میشود، سید قطب در سخنرانیهایش عبارت «جهان اسلام از اقیانوس اطلس تا خلیج فارس» را مطرح میکرد.
متأسفانه، تلاش برای تغییر نام اصیل و واقعی این مکان به منظور ایجاد تنش و سیاستهای توسعهطلبانه قدرتهای بزرگ و متحدین منطقهای آنها همچنان ادامه دارد و حتی شاهد ادعاهای بیاساس امارات متحده عربی نسبت به جزایر سهگانه ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک نیز هستیم. با این حال، ملت غیور ایران به منظور دفاع از هویت ملی خود هرگز کرنش نکرده است، بهطوری که وقتی در سال ۲۰۰۴ میلادی، نشریه نشنال جئوگرافیک اطلس جدیدی منتشر کرد که در مقایسه با اطلس پیشین، تغییرات زیادی در آن اعمال کرده بود و از جمله این تغییرات، قراردادن نام غیرواقعی خلیج عربی در داخل پرانتز در مقابل خلیج فارس بود، موجب حساسیت جامعه ایرانی به تغییر نام خلیج فارس شد و ایرانیان در دفاع از خاک و هویت ملیشان با یکدیگر متحد و یکپارچه شدند و اعتراض شدیدی به این اقدام انجام دادند. این اعتراض موجب شد تا مؤسسه یادشده در مدت کوتاهی تحریفات صورتگرفته را تصحیح و عذرخواهی کند؛ همچنین در سالهای اخیر نیز ایرانیان به اشکال گوناگون، بهویژه از طریق اینترنت و در بستر رسانه و فضای مجازی به مقابله با تحریفات صورتگرفته پرداختهاند.
پرتغالیها در جایگاه یکی از ابرقدرتهای قرون شانزدهم و هفدهم بر بخشهایی از جزایر و بنادر خلیج فارس مسلط شده بودند. از سویی، ظلم و ستم آنها بر مردم مناطق خلیج فارس به حدی رسید که زمینه را برای قیام آنها علیه اشغالگران و استعمارگران فراهم کرد. حکومت وقت ایران امام قلی خان را که پیشتر در مأموریتهای جنگی با عثمانی، عملکرد بسیار خوبی از خود نشان داده بود، با سپاهی روانه مبارزه با استعمارگران در جزیره هرمز کرد و این فرمانده دلاور، همچون سایر اسطورهسازان بزرگ ایرانی که در طول تاریخ کهن این سرزمین رشادتهای فراوانی داشتهاند، موفق به شکست پرتغالیها و بیرونراندن آنها از جزیره هرمز و خلیج فارس شد.
امام قلی خان ابتدا به بندر گمبرون (بندرعباس) حمله و آن را از دست پرتغالیها خارج کرد و سپس با پیادهکردن نیرو در سواحل قشم، وارد جنگی تمامعیار با پرتغالیها شد و با ذکاوت و قدرت فرماندهی فراوان خود توانست به پرتغالیها ضربه سختی وارد کند و به ۱۱۷ سال سلطه استعماری مهمترین قدرت غربی آن زمان پایان دهد. اهتمام و رشادتهای امام قلی در همینجا پایان نیافت و او توانست پرتغالیها را در مسقط نیز شکست دهد و در نهایت، آنها را بهطور کامل از خلیج فارس بیرون راند. در جنگ میان سپاه امام قلی و ارتش پرتغالیها، هزاران نفر از مردم دلیر خطه ایران به شهادت رسیدند.
در روزگار کهن بهدلیل آنکه تحرکات مرموزانه راجع به نام خلیج فارس صورت نگرفته بود، در حوزه ادبیات پارسی نیز حساسیتی در اینباره، در میان شاعران نامی و نویسندگان بزرگ دیده نمیشود، بهطوری که ناصرخسرو قبادیانی در جریان سفرش به خلیج فارس، فقط به مشاهدات شخصی درباره زندگانی مردم آنجا پرداخته است؛ اما در طول تاریخ معاصر بهدلیل انگیزههای سیاسی برای تغییر نام خلیج فارس از سوی بعضی از کشورهای عربی و تلاش قدرتهای فرامنطقهای برای ایجاد تنش و تفرقه در راستای سیاستهای منفعتطلبانه خود، برخی از شاعران و نویسندگان اشعاری با مضامین گوناگون به منظور حساسیت نشاندادن به این موضوع و در راستای دفاع از هویت ملی و مقابله با تهدید تمامیت ارضی کشورمان سرودهاند. در اینجا، سرودههای برخی از این شاعران را میآوریم:
روانشاد ابوالقاسم حالت: «بدین خلیج، عرب نام تازهای داده است/ چنان نه بهره و بیجا که جای استهزاست/ ز نام تازه غرض چیست؟ عاقلان دانند/ که این سخن ز دهان کدام هرزه در است/ بلی به تفرقهافکندن و حکومت نیز/ همیشه امپریالیسم را یدی طولاست/ خلیج فارس اگر میشود خلیج عرب/ برای تفرقه اندر میان ما و شماست.»
کامران شرفشاهی: «نام خلیج فارس، یک نام بینظیر، یک نام سربلند/ رنگ خلیج فارس، همرنگ آسمان، ناب و شکوهمند/ چون پرچم سه رنگ، این نام آشنا، در قلب من نشست/ نام خلیج فارس، مفهوم زندگی، آیینه من است.»
عبدالجبار کاکایی: «سوداگران خیرهسر و رهزنان باد/ گم میشوند در شکم موجهای تو/ دریای تو همیشه خروشان خلیج فارس/ تاریخ پر حماسه ایران بهای تو.»
خلیج فارس محور ارتباط بین اروپا، آفریقا، آسیای جنوبی و جنوب شرقی و قسمتی از یک نظام ارتباطاتی است که دو دریای مدیترانه و سرخ و همچنین، دو اقیانوس هند و اطلس را به هم پیوند میدهد و از دیرباز، یک چهارراه ارتباطی دریایی محسوب میشود و از این رو، بنادر خلیج فارس، لنگرگاه مناسبی برای کشتیها بودهاند.
مهمترین عامل راهبردیبودن خلیج فارس، وجود منابع بزرگ نفتی و گازی است، بهطوری که این منطقه را مخزن نفتی جهان نیز مینامند و همین امر موجب شده است تا قدرتهای بزرگ اروپایی و قدرتهای شرقی، همچون چین و ژاپن به منابع نفتی خلیج فارس وابسته باشند. موقعیت ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی خلیج فارس باعث رقابت هر چه بیشتر قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای و ایجاد پایگاههای نظامی از سوی ایالات متحده آمریکا شده است، مانند پایگاه هوایی العدید در قطر که بزرگترین تأسیسات نظامی آمریکا در خاورمیانه، بهویژه خلیج فارس شناخته میشود.
با این اوصاف، جمهوری اسلامی ایران در جایگاه کلیدیترین بازیگر منطقه و در راستای تقویت هر چه بیشتر حوزه نفوذ و اقتدار خود در خلیج فارس، باید اهتمام بسیاری داشته باشد. افزایش روابط دیپلماتیک با کشورهای حوزه خلیج فارس، بهویژه کشورهایی مانند عمان و قطر که کمترین میزان تنش را با ایران داشتهاند، تشکیل اتحادیههای اقتصادی در منطقه، ایجاد بازارچههای مرزی مشترک، استفاده از قدرت نرم به منظور مقابله با گرایشهای ضدایرانی و ضدشیعی و از همه مهمتر، استفاده از موقعیت ژئوپلیتیکی جزایر سهگانه، توجه به توسعه زیرساختهای اقتصادی، استفاده از ظرفیتهای تاریخی و فرهنگی این مناطق به منظور جذب گردشگران و ایجاد فرصتهای شغلی، علاوه بر آنکه میتواند به بهبود وضعیت اقتصادی کشور کمک کند، موجب افزایش هر چه بیشتر وحدت ملی و مقابله با ادعاهای بیاساس نسبت به خلیج فارس میشود.
منبع: «کشورها و مرزها در منطقه ژئوپلیتیک خلیج فارس» و «خلیج فارس در طول تاریخ» نوشته پیروز مجتهدزاده.
پگاهسادات طباطبایی
انتهای پیام