کد خبر: 4292628
تاریخ انتشار : ۱۴ تير ۱۴۰۴ - ۰۸:۵۰
به‌مناسبت روز قلم در گفت‌وگو با ایکنا مطرح شد

گونه ادبی مستقلی با عنوان روایت وجود ندارد

یک نویسنده و منتقد ادبی با بیان اینکه در تقسیم‌بندی گونه‌های ادبی، گونه مستقلی با عنوان روایت وجود ندارد، گفت: واژه روایت، ترجمه کلمه narrative است که در ادبیات غرب به رمان و داستان تخیلی اشاره دارد و اطلاق آن به ادبیات واقع‌گرا درست نیست.

روایتآزاده جهان‌احمدی متولد ۱۳۶۰، اهل خوزستان و ساکن اصفهان است. تحصیلات خود را در رشته‌های فلسفه و ادبیات به پایان رسانده و در زمینه نویسندگی، نقد ادبی و تدریس این دو حوزه فعالیت دارد. آثار متعددی با تمرکز بر روایت از این نویسنده به چاپ رسیده که عبارت است از «زندگی‌نامه‌های داستانی آیت‌الله قاضی(ره)، آیت‌الله بروجردی(ره) و مصطفی خمینی»، «تو عاشق شدی؛ خاطرات سیروس صابری از نبردهایی بی‌امان»، «در امتداد خط مقدم؛ مجموعه خاطرات جمعی از دیپلمات‌های وزارت امور خارجه در دفاع مقدس»، «بازنویسی روایی الجمل»، «واعظ شهر؛ خاطرات آیت‌الله محمد واعظ‌زاده خراسانی»، «وقتی قرار شد بمانی؛ روایتی از عشق، سختی، صبوری» و «مرثیه‌ای بر یک رهایی؛ ده روایت درباره طلاق از واقعیت.»

خبرنگار ایکنا از اصفهان به‌مناسبت ۱۴ تیرماه که در تقویم ملی، روز قلم نام گرفته، به گفت‌وگو با این نویسنده و منتقد ادبی پرداخته است تا دریچه‌ای تازه از دنیای قلم، به‌ویژه روایت‌نویسی را به روی خوانندگان باز کند.

ایکنا ـ روایت‌نویسی چگونه تعریف می‌شود و چه تفاوتی با داستان‌نویسی دارد؟

در ابتدای گفت‌وگو باید یادآوری کنم که گونه‌ای مستقل با عنوان روایت وجود ندارد. در مجموع، سه‌ گونه ادبی از قبیل ادبیات تخیلی شامل رمان و داستان (fiction)، ادبیات واقع‌گرا یا واقعیت‌محور (nonfiction) و ادبیات نیمه‌داستانی (semi fiction) تعریف شده است.

طبق این دسته‌بندی، ادبیات تخیلی که رمان و داستان را شامل می‌شود، نقطه مقابل ادبیات واقع‌گراست که در ایران به اشتباه با عنوان «ناداستان» ترجمه شده است. ادبیات واقع‌گرا خود شامل گونه‌های بی‌شمار و جزئی‌تری مانند خاطره‌نگاری، تجربه‌نگاری، والدنگاری، فرزندنگاری، سوگ‌نگاری و... می‌شود.

بر همین اساس، تفاوت این‌‌ گونه با داستان در محتوا و استناد به واقعیت و تخیل است. در داستان و رمان، نویسنده با تخیل خود، جهان، انسان و ماجرا را خلق می‌کند؛ اما در ادبیات واقع‌گرا نویسنده تمام‌قد متعهد به واقعیت است؛ یعنی جهان، انسان و ماجراهای واقعی را به مخاطب ارائه می‌کند.

ایکنا ـ یک روایت خوب چه ویژگی‌هایی دارد؟

پرسش درست این است که ادبیات واقع‌گرای خوب و قوی چه ویژگی‌هایی دارد. باید توجه داشته باشیم که واژه روایت، ترجمه کلمه narrative است و narrative در ادبیات غرب به رمان و داستان تخیلی اشاره دارد. اطلاق روایت به ادبیات واقع‌گرا درست نیست. در حقیقت ما به‌واسطه ترجمه در این نقطه گرفتار عسرت هستیم. نمی‌دانیم ادبیات واقع‌گرا یا همان nonfiction را دقیقاً باید با چه کلمه‌ای معرفی کنیم.

nonfiction گونه‌های متنوع و متکثری را در بر می‌گیرد؛ روزنگاری، زندگی‌نامه، خاطره‌نگاری، تجربه‌نگاری، حادثه‌نگاری، بحران‌نگاری، سوگ‌نگاری، والدنگاری، فرزندنگاری و... . همه این گونه‌ها دارای تعاریف و تکنیک‌های نگارشی هستند. قاعدتاً با رعایت این تکنیک‌ها و حدود و مرزهاست که ما در نهایت با متنی استاندارد روبه‌رو می‌شویم.

علاوه بر این‌ها، با بررسی مبانی ادبیات واقع‌گرا در منابع دست اول انگلیسی‌زبان درمی‌یابیم که نویسندگان غربی مادامی به nonfiction نمره قبولی می‌دهند که نویسنده توانسته باشد از سطح اتفاقات و احساسات عبور کند و منظر جدیدی مقابل مخاطب بگشاید؛ یعنی یک خاطره‌نگاری وقتی در حد بیان وقایع و اتفاقات باشد، فقط خاطره‌نگاری‌ست؛ اما نویسنده با هوشمندی باید بتواند علاوه بر گفتن از این اتفاقات، برای همیشه در آن موقف نماند و از آن عبور کند.

ایکنا ـ به نظر شما ادبیات امروز چقدر از ظرفیت روایت بهره می‌برد؟

در پاسخ به پرسش قبلی عرض کردم که ما فرمی با عنوان روایت نداریم، بلکه گونه‌های متنوع و متکثر از ادبیات واقع‌گرا داریم. متأسفانه در ایران به‌شدت گرفتار شلختگی در فرم و محتوا هستیم و دقیقاً در همین نقطه است که به‌دلیل روشن‌نبودن مرزها برای نویسنده، ناشر و مخاطب با آشی درهم و برهم مواجهیم.

ظاهراً هرچه را که رگه‌هایی از واقعیت داشته باشد، با عنوان روایت منتشر می‌کنیم و جالب اینجاست که بعد از فروکش‌کردن تب اشتیاق به این گونه، با خیل عظیمی از آثاری روبه‌رو هستیم که بسیار سطحی و شبیه به هم هستند، بدون آنکه نقطه عطفی برای خواننده داشته باشند.

این اظهارنظر را از جانب شخصی بنگرید که تخصصش بررسی مبانی ادبیات واقع‌گراست و سال‌هاست در حال رصد و بررسی فضای ادبیات ایران است؛ برای نمونه باید توجه داشته باشیم که اگر بر فرض در موضوع سوگ‌نگاری در حال نوشتن اثری هستیم، در صورت شناخت دقیق تعریف آن و ویژگی‌های نوشتاری و تکنیک‌های خلق متن سوگ‌نگاری، نویسنده و مخاطب دیگر  سردرگم نمی‌شوند و این سؤال برایشان به‌وجود نمی‌آید که متن نوشته‌ شده، خاطره‌ای از سوگ است یا تجربه‌ای از مواجهه با آن.

ایکنا ـ آیا کتاب‌های مبتنی بر روایت، جایگاه خود را در میان مخاطبان و صنعت نشر پیدا کرده است؟

علاقه و اشتیاق بسیاری در میان ناشران و نویسندگان دیده می‌شود که مایل هستند در این حوزه طبع‌آموزی کنند. این اشتیاق به خلق آثار بسیاری منجر شد، منتهی به همان دلایلی که در ابتدای گفت‌وگو عرض کردم، هنوز ظرفیت کامل این پهنه مورد شناسایی و بهره‌برداری قرار نگرفته و دقیقاً به همین دلیل است که ما با ظرفیتی بلاتکلیف روبه‌رو هستیم.

زهرا مظفری‌فرد

انتهای پیام
captcha