کد خبر: 4299093
تاریخ انتشار : ۲۱ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۹:۳۴
مردی از تبار نور/ ۲

زندگی سراسر عبادت و خدمت؛ راز ماندگاری یک خادم اهل‌ بیت(ع)

راز ماندگاری سیدرضا حسینی‌تبار شاید همین باشد که سیاست را با بوی روضه، محبت را با غیرت دینی و زندگی را با عبادت و خدمت درآمیخت و از خود، الگویی ماندگار برای هر ذاکر و خادم اهل‌ بیت(ع) به یادگار گذاشت.

مرحوم سیدرضا حسینی‌تبار ذاکر اهل بیت(ع)در مسیر پرفروغ خادمان و ذاکران اهل‌ بیت(ع)، نام سیدالذاکرین، سیدرضا حسینی‌تبار (سیدرضا بهی) برای اهالی کاشان یادآور چهره‌ای مؤمن، مهربان، بااخلاق و مخلص است. او نه‌ فقط در مجالس روضه که در لحظه‌لحظه زندگی‌اش، خادم واقعی آل‌الله بود. سیدرضا فرزند سیدصادق در سال ۱۳۱۲ شمسی در کاشان، دیده به جهان گشود و همچنان که در مسیر ذکر مصیبت آل‌الله، لحظات عمر خود را سپری می‌کرد، در غروب روز جمعه، ۲۸ دی‌ماه ۱۳۸٠ جان به جان‌آفرین تسلیم کرد و در مزار فیض کاشانی به خاک سپرده شد. آنچه در ادامه می‌خوانیم، شماره دوم گزارش خبرنگار ایکنا از اصفهان در قالب روایتی کامل و مستند از زبان اعضای خانواده و نزدیکان این ذاکر اهل بیت(ع) درباره اخلاق، سلوک، عبادت، ساده‌زیستی و تأثیرگذاری اوست؛ مجموعه‌ای که می‌تواند الگویی برای نسل امروز مداحان و ذاکران باشد.

در ادامه‌ روایت زندگی پربرکت و نورانی سیدرضا حسینی‌تبار، نوبت به گفت‌وگویی خواندنی با نوه‌ ایشان، سیدعبدالرضا تولیت می‌رسد؛ کسی که از نزدیک شاهد منش، رفتار و زیست مؤمنانه‌ پدربزرگ خود بوده و با نقل خاطراتی از زاویه‌ای دیگر، تصویری کامل‌تر از این چهره مخلص اهل‌ بیت(ع) ارائه می‌دهد.


بیشتر بخوانید:


تولیت در آغاز سخنان خود به روحیه‌ سیاسی و بصیرت مثال‌زدنی پدربزرگش اشاره کرد و گفت: به‌خوبی به یاد دارم در دوران انتخابات ریاست‌ جمهوری که برخی نامزدها معیارهای مختلفی داشتند، من دانشجوی قم بودم. زمانی که به کاشان بازمی‌گشتم و سر سفره‌ ناهار با ایشان هم‌صحبت می‌شدم، همواره تأکید می‌کردند که در انتخابات، ببینید نظر امام یا رهبری یا جامعه‌ مدرسین حوزه چیست؟ 

بعدها در جریان فتنه، معنای این کلام را عمیق‌تر درک کردیم. در زمان نوجوانی من، فضای کاشان درگیر دوگانگی‌هایی بود و حتی امام‌ جمعه وقت مورد انتقاد قرار می‌گرفت؛ اما آقاجان تأکید داشت که ایشان منصوب از جانب امام است؛ باید تابع باشیم. درواقع شاخصش در تمام تصمیمات، کلام امام و رهبری بود و این یکی از آموزه‌های بزرگ زندگی‌اش بود.

تقوا و قدرت تشخیص

نوه‌ مرحوم حسینی‌تبار با اشاره به تقوای پدربزرگ بر مبنای آیه‌ شریف «وَمَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا» بیان کرد: این آیه یعنی اهل تقوا که باشی، خدا راه را نشانت می‌دهد. ایشان دقیقاً همین‌گونه بود. هر کجا برای روضه‌خوانی می‌رفت، محور و شاخص اصلی، تبعیت از ولی فقیه بود.

حضور در راهپیمایی

حضور فعال پیش و پس از انقلاب

اگر عکس‌های قدیمی را ببینید، ایشان همیشه در صف اول راهپیمایی‌ها، کنار علما ایستاده است. بعد از انقلاب نیز در تمام صحنه‌های دفاع از نظام، پیشرو بود.

خاطراتی از مهر و محبت

۱۰ ساله بودم، پر از شیطنت و بازی. آقاجان حوضی در منزل داشت که تابستان‌ها هر روز در آن غسل ارتماسی مستحبی می‌کرد. ظهرها در سرداب استراحت می‌کرد، ناهار می‌خورد و برای روضه‌خوانی می‌رفت. من را محکم در آغوش می‌گرفت، می‌بوسید، می‌خواباند و بعد به سمت مجلس می‌رفت. هنوز حس آن بوسه و نفس گرمش در گوشم است.

یکی از باورهای تربیتی ایشان که با سیره اهل‌ بیت(ع) همخوانی داشت، این بود که شیطنت بچه‌ها نشانه‌ زیادی عقل در بزرگسالی‌ است. وقتی شیطنت می‌کردیم و پدرمان قصد دعوا داشت، پدربزرگ پناه ما بود. با محبتی عجیب، فرزندان و نوه‌ها را می‌بوسید و در آغوش می‌کشید. زبان برای توصیف آن محبت قاصر است.

سال ۱۳۷۵ دانشجو بودم. صبح زود، بدون اینکه بیدار شوم، پدربزرگ آرام در زد. مادرم در را باز کرد. ایشان ۱۰ اسکناس ۱۰۰ تومانی با تصویر امام(ره) را زیر متکای من گذاشت. من با این پول به قم رفتم و برگشتم و کتاب‌های علوم قرآنی خریدم. حس می‌کردم عنایت خدا و دعای ایشان همیشه پشتم است.

سیدمجید، نوه‌ دیگرشان هم بسیار پرشور و فعال بود. او از اولین نوه‌های پسری و بسیار مورد علاقه‌ پدربزرگ بود. در ایام محرم، سیدمجید را با خود برای مداحی هیئت‌ها می‌برد. در تاسوعا، روی پله‌های محله‌ پا نخل، به احترام هیئت ابالفضل(ع) می‌ایستاد و همه برایشان احترام ویژه‌ای قائل بودند.

ویژگی‌های شخصیتی ذاکر آل‌الله در یک نگاه

از دیگر ویژگی‌های شخصیتی پدربزرگ عبارت بود از: ۱ ـ مهر، محبت و عشق وافر به خانواده و نوه‌ها، ۲ ـ محبوبیت در میان مردم، فامیل و بستگان، ۳ ـ خوش‌اخلاقی و بذله‌گویی، ۴ ـ نماز اول وقت، سحرخیزی، تلاوت قرآن، نماز شب، ۵ ـ ساده‌زیستی و پرهیز از تجمل، ۶ ـ رعایت سبک زندگی اسلامی مطابق با سیره اهل‌ بیت(ع)، ۷ ـ روضه‌خوانی با پای پیاده در منازل شهر از صبح تا غروب، ۸ ـ اخلاص کامل در ذاکری بدون توجه به حق‌الزحمه، ۹ ـ رفاقت بی‌کدورت با دیگر مادحین، ۱٠ ـ ظلم‌ستیزی و روحیه‌ عدالت‌خواهی، ۱۱ ـ سخاوت و بخشندگی، ۱۲ ـ رسیدگی به مستضعفان و فقرا، ۱۳ ـ پیش‌قدمی در سلام‌کردن، ۱۴ ـ توجه ویژه به صله‌رحم، ۱۵ ـ تقید به زیارت سالانه حضرت رضا(ع) و آوردن سوغات برای خانواده، ۱۶ ـ اجرای مناسک اسلامی نظیر قربانی شتر در عید قربان، ۱۷ ـ سحرخوانی و بیدارکردن همسایگان در رمضان، ۱۸ ـ برپایی روضه‌های خانگی بدون زحمت برای میزبان، ۱۹ ـ گفتن اذان و اقامه در گوش نوزادان تازه‌متولدشده، ۲٠ ـ غیرت دینی و تأکید بر حجاب و چادر، ۲۱ ـ مهمان‌نوازی، ۲۲ ـ اعزام سه فرزند پسر به جبهه و ۲۳ ـ صداقت در رفتار و گفتار.

سنت ختم انعام برای شفای بیماران

یکی از سنت‌های زیبای کاشان که پدربزرگ در آن نقش محوری داشت، برگزاری جلسه ختم سوره انعام برای شفای بیماران یا رفع گرفتاری مؤمنان بود. هفت سید از بزرگان و اهل نفس دور هم جمع می‌شدند و با آدابی خاص این ختم را اجرا می‌کردند. ایشان به‌واسطه تسلط بر قرائت قرآن، همیشه یکی از ارکان جلسه بود؛ حتی در اواخر دهه ۷۰ چندین بار من را نیز برای تکمیل جمع همراه خود برد. این جلسه حدود یک ساعت و نیم تا دو ساعت طول می‌کشید و نتایج عجیبی داشت. اعتقاد ایشان به تأثیر معنوی این ختم بسیار جدی و قلبی بود.

محافل ذاکری

محافل ذاکری و دوستانه

در دوران قدیم، روضه‌خوان‌ها در خانه یکدیگر دورهمی‌هایی داشتند. مرحوم بحرالواعظین، فخرالواعظین، افصح‌الواعظین و دیگران از جمله دوستان نزدیک آقاجان بودند؛ حتی سفرهای جمعی به مشهد مقدس نیز داشتند که عکس‌های آن موجود است. بعضی ازدواج‌ها همچون ازدواج والدین من، نتیجه همین مراودات و رفاقت‌ها بود.

خوش‌سفری و محبت بی‌دریغ

از ویژگی‌های خاص پدربزرگ، خوش‌سفری‌شان بود. هر کسی که با ایشان به مشهد یا عتبات می‌رفت، از شیرینی سفر می‌گفت. مادرم نقل می‌کرد که پس از وفات مادربزرگ، سفری ناگهانی به نیابت از ایشان به عتبات داشت که یکی از شیرین‌ترین سفرهای عمرشان بود؛ همچنین پدربزرگ برای همه‌ فرزندان و نوه‌ها، کوچک و بزرگ، سوغات می‌آورد. جمع‌شدن اطراف ساک سفر، بازکردن سوغاتی‌ها و تقسیم هدایا، از شیرین‌ترین خاطرات خانوادگی ماست.

کلام پایانی

در کوچه‌باغ‌های خاطره، نام سیدرضا حسینی‌تبار همچون نسیمی خوش‌بو از ذکر و اخلاص، هنوز میان مردم کاشان جاری است. صدای روضه‌اش، بوسه‌های پدرانه‌اش و دستانی که بی‌هیاهو گره از کار نیازمندی می‌گشود، در ذهن نسل‌هایی که او را دیده‌اند، زنده مانده است. شاید راز ماندگاری‌اش همین باشد که سیاست را با بوی روضه، محبت را با غیرت دینی و زندگی را با عبادت و خدمت درآمیخت و از خود نه‌فقط خاطره‌ای شیرین، که الگویی ماندگار برای هر ذاکر و خادم اهل‌ بیت(ع) به یادگار گذاشت.

زهراسادات محمدی

انتهای پیام
captcha