به گزارش ایکنا از اصفهان، حجتالاسلام والمسلمین محمد قطبی، مدیرعامل خانه خلاق و نوآوری اشراق در وبینار «الگوی نوین تعامل تشکلهای مردمی با نهادهای فرهنگی» که شامگاه گذشته، سوم شهریورماه به همت دفتر تبلیغات اسلامی و خانه فناوریهای فرهنگی اصفهان برگزار شد، اظهار کرد: تا حدود ۴۰ سال گذشته، ساختارها و نهادهای فرهنگی شکل نگرفته بودند و کار فرهنگی بر پایه عادتوارهها، سنتها و آیینها انجام میشد؛ برای نمونه اگر کسی قصد داشت در آن زمان کار فرهنگی انجام دهد، باید حول محور مساجد فعالیتهایی انجام میداد؛ ولی به مرور زمان نهادهای بزرگ در سطح دنیا و ایران شکل گرفت، مانند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان اوقاف و امور خیریه، سازمان تبلیغات اسلامی و... .
وی افزود: درواقع نهادهای وسیعی شکل گرفتند تا تشکلهای مردمی به آرامی منطق تعامل خود را آنها رقم بزنند؛ پس آنچه در این وبینار بیان میکنیم، سه نسل از مدلهای گوناگون تعامل به ترتیب تاریخی است. نسل اول این مدلها از جنس حمایتمدارانه بود و بیشتر در دهههای ۷۰ و ۸۰ رواج داشت. سال ۱۳۷۲ مصوبهای در شورای عالی انقلاب فرهنگی شکل گرفت، مبنی بر اینکه کانونهای فرهنگی مساجد تشکیل شود؛ بنابراین حمایت نهادی بهصورت رسمی شکل گرفت.
به گفته مدیرعامل خانه خلاق و نوآوری اشراق، در این مدل تشکلها فعالیت فرهنگی انجام میدادند و نهادها به حمایت مادی و معنوی یا اجرایی میپرداختند. برگزاری کلاسهای آموزشی، برپایی اردوها یا قراردادن امکاناتی در اختیار تشکلها از جمله این حمایتها بود.
وی تصریح کرد: در خصوص ویژگیهای این نسل از مدلها میتوان به محوریت تشکلهای بومی و مردمی اشاره کرد. کانونها، مؤسسات، هیئتها و مهدهای قرآن شروع به نهادسازی در سطح کشور کردند و اولین آن، کانونهای فرهنگی هنری مساجد بود؛ همچنین به کمکهای خیرین و نیروی انسانی داوطلب وابستگی ویژهای داشتند؛ نسل کانونهای حمایتمدارانه همراستا با مأموریت دستگاهها بود؛ ولی از آزادی اجرایی برخوردار بودند.
قطبی ادامه داد: از جمله فرصتهایی که این نسل از مؤسسات ایجاد کرده بودند، میتوان به جمعآوری کمکهای مردمی از مساجد اشاره کرد؛ همچنین شبکه روابط مردمی و اجتماعی را گسترش دادند؛ البته این کانونها به حمایت نهادها وابستگی شدید داشتند و اگر این حمایتها نبود، فعالیت کانون لغو میشد؛ همچنین در خصوص فعالیتهای فناورمحور و درآمدزا محدودیت داشتند. این نسل هنوز هم ادامه دارد و نسلهای بعدی به این مدل الحاق میشوند.
وی در خصوص نسل دوم کانونهای مردمی بیان کرد: این کانونها که پیمانکارانه هستند، نیمه دوم دهه ۸۰ شکل گرفتند و در دهه ۹۰ به اوج خود رسیدند. در این مدل، اجرای برنامههای تعریفشده نهادها به سبک قراردادهای پیمانی انجام میشد و از زمانی آغاز شد که نهادهایی مانند شهرداری وارد عرصه فرهنگی و اجتماعی شدند. اصل برنامه را خود نهاد طراحی و تنظیم میکند و تشکل مردمی در جایگاه شرکت پیمانکار به اجرای آن میپردازد.
مدیرعامل خانه خلاق و نوآوری اشراق اضافه کرد: یکی از ویژگیهای نسل دوم این است که تأمین کامل هزینهها از محل اعتبارات سازمان صورت میگیرد. تشکل قدرت دستکاری برنامه طراحیشده بهوسیله نهاد اصلی را ندارد، بلکه فقط اجراکننده آن است. درآمد این مدل برای مجری تضمینی است؛ همچنین از سابقه و شبکه ارتباطی بهرهمند میشود. اینها فرصتهایی برای کانونها و تشکلهای نسل دوم است که نسل اول از آن بیبهره بود.
وی گفت: از جمله چالشهای این مدل میتوان به این نکته اشاره کرد که در منطق نوآوری، جایگاهی ندارد. شاید در طراحی اولیه نوآوریهایی لحاظ شده باشد، ولی مجری در اجرای برنامه چندان به آنها بها نمیدهد. اگر مجری اختیار نوآورانه داشته باشد و بتواند در خلال برنامه خلاقیتهایی ایجاد کند، وضعیت متفاوت میشود.
قطبی تأکید کرد: چالش دوم که قصد رفع آن را در نسل سوم داریم، این است که تشکلها به پروژههای مقطعی و اعتبارات بودجهای وابسته هستند. آنها باید منتظر تعریفشدن پروژهها در دستگاههای گوناگون باشند تا داوطلب اجرا شوند و از میان رقیبان، اجرای طرح را برعهده بگیرند. این نوع از فعالیت مقطعی است، چراکه بهطور دائم مشغول به کار نیستند. در عرصه فرهنگی همیشه شرایط انجام فعالیت وجود ندارد و این محدودیت چالشی برای مدل پروژهای کار کردن است.
وی افزود: این دو نسل، امتدادی هستند و بهصورت موازی کار میکنند؛ ابتدا نسل حمایتگر وارد این جریان شد و سپس نسل پیمانکار به آن پیوست. هماکنون در شهرهای بزرگ، مجموعههایی در حال فعالیت در هر دو نسل هستند؛ این مدل از مدل دیگر مترقیتر است؛ زیرا براساس شاخصی مشخص کار میکند و اصول خاص خود را دارد.
مدیرعامل خانه خلاق و نوآوری اشراق اظهار کرد: نسل سوم، مدل تبادل فناورانه نام دارد که ضعفهای مدل اول و دوم در آن کاهش یافته است؛ البته این مدل هم بدون چالش نیست؛ ولی کمچالشتر از مدلهای پیشین است. این مدل از نیمه دوم دهه ۹۰ وارد ادبیات رایج صنایع خلاق، زیستبوم، فناوریهای نرم و... شد.
وی درباره نسل سوم گفت: امروز این نسل تا حدودی نهادینه شده است؛ البته هنوز با منطق اصلی تعامل میان نهادها و تشکلهای مردمی فاصله داریم. در این منطق، فروش محصول و خدمات فناورانه به نهادها بهوسیله تشکلهای مردمی انجام میشود. بخش مردمی در قامت شرکت خلاق دانشبنیان یا فناور تلاش میکند تا محصولی فناورانه یا خدمتی خلاقانه طراحی و عرضه کند.
به بیان قطبی، در این مرحله تشکلهای مردمی که عنوان شرکت را یدک میکشند، از مسیر نوآوری محصول خود را تولید میکنند. در اینجا شرکت بخش خصوصی طراحی، تولید و فروش محصول را برعهده دارد. نهاد نیز نقش مشتری را ایفا میکند. در نسل اول، نهاد نقش حمایتگر داشت، در نسل دوم نقش کارفرما و بر برنامه حاکم بود و در نسل سوم نقش مشتری دارد.
وی ادامه داد: در نسل اول تشکل فرودست بود و دست گدایی به سوی نهاد دراز میکرد، در نسل دوم نقش پیمانکار و مجری طرحهای سازمان را داشت و در نسل سوم به تشکلی نوآور تبدیل شده است که جوانانی خوشفکر در کنار هم محصولی خلاقانه تولید یا خدمتی عرضه میکنند.
مدیرعامل خانه خلاق و نوآوری اشراق اظهار کرد: در این مرحله نهادها با در نظر گرفتن کیفیت، نوآوری و نیاز مخاطب، محصول یا خدمت ارائهشده را خریداری میکنند؛ درواقع نهاد هزینه چیزی را که خریداری کرده است، بهطور کامل پرداخت میکند و تأمینکننده هزینههاست. در اینجا فرصتهایی وجود دارد؛ زیرا در این مرحله مدل بازارمحور، رقابتی و پایدار میشود.
وی گفت: ویژگی بسیار خوب نسل سوم این است که میتوان فراتر از عرصههای فرهنگ، ظرفیتهای فرهنگی بهوجود آورد؛ برای نمونه میتوان چادر مسافرتی تولید کرد، وارد صنعت گردشگری شد و به نهادهای گوناگون فروخت. انتقال پیام فرهنگی در قالب چادرهای مسافرتی برعهده شرکت یا تشکلهاست؛ ولی نکته قابل توجه این است که میتوان به صنعتهای گوناگون ورود کرد و میدان را برای تشکلهای مردمی که قصد انجام فعالیتهای فرهنگی دارند، گسترش داد.
زهراسادات مرتضوی
انتهای پیام