به گزارش خبرنگار ایکنا از اصفهان، مهدی کیوان، اصفهانشناس و استاد تاریخ در پنجمین نشست از سلسلهنشستهای خوانش هویت فرهنگی با موضوع «هویت اصفهان و هویت اصفهانی در دوران معاصر» که شامگاه چهارشنبه، ۲۶ آذرماه در محل کتابفروشی و انتشارات جهاددانشگاهی واحد اصفهان برگزار شد، اظهار کرد: برقراری ارتباط با نسل جوان که مسئله امروز جامعه ماست و به چالشی اجتماعی تبدیل شده، برای من نیز از هر نظر دشوار است.
وی افزود: امروز برای پاسخدادن به سؤالات در این جلسه حضور نیافتهام، بلکه قصد دارم اذهان را به تفکر بیشتر وادارم تا سؤالات بیشتری نیز برای مخاطب ایجاد شود. من مطالعات فراوانی در عرصه فرهنگ و اندیشه داشته و چنان در این زمینه فعالیت کردهام که درونم به جوشش درآمد و مطالبی کشف کردم؛ بنابراین تاریخ ایران را براساس تحول فکر و اندیشه جامعه به پنج بخش تقسیم کردم. اولین دوره تاریخ ایران، دوران اساطیری است.
این استاد تاریخ ادامه داد: ما ایرانیان دائماً در گذشته به سر میبریم و این خصوصیت یکی از دلایل طولانیشدن مشکلات و چالشهای ماست؛ همچنین به جای امروز و فردا، گذشته را معیار انجام امور زندگی خود قرار دادهایم. این نکته هیچکجا ثبت نشده و از جمله اکتشافات من است.
وی دوره دوم را دوران تاریخی نامید و گفت: ایرانیان با ثبت اسناد و مدارک به دوران تاریخی پا گذاشتند که تا پایان حکومت ساسانیان ادامه یافت. هر حکومت ایرانی گذشته خود را انکار کرد؛ اعراب نیز با ورود اسلام به ایران، تلاش کردند تا هر نشانهای از گذشته ایرانیان را پاک کنند و تاریخ این کشور را واژگونه ارائه دهند؛ بنابراین ایرانیان را عجم به معنای نادان و موالی به معنای نوکر نامیدند تا تحقیرشان کنند.
کیوان تصریح کرد: سومین دوره پیرامون محور اسلامی شکل گرفت که به اعراب تعلق داشت، چرا که قوانین اسلام اصیل جهانشمول است؛ ولی اسلامی که در آن زمان وارد ایران شد، نگرش طایفهسالاری داشت و تا حکومت صفویه نیز ادامه یافت. با ظهور صفویه، ایرانیان مذهب شیعه را برگزیدند. این دوران که تا انقلاب مشروطیت ادامه داشت، دوران مشروطه نیز نام دارد.
وی با بیان اینکه انقلاب مشروطیت نقطه عطفی در تاریخ ایران است، اضافه کرد: مشروطیت که تا انقلاب سال ۱۳۵۷ ادامه یافت، برای اولین بار مبحث قانون را در ایران مطرح کرد. در نهایت با توجه به اینکه باید از هر واقعه ۵۰ سال یا نیمقرن بگذرد تا بتوان آن را بخشی از تاریخ بهشمار آورد، باید گفت که دوران بعد از انقلاب اسلامی را نمیتوان دوران تاریخی برشمرد.
این اصفهانشناس بیان کرد: در هر قرن از تاریخ ایرانیان، حوادثی پیش آمد که اگر هر ملت دیگری جای این ملت بود، نابود میشد؛ ولی ما پابرجا ماندیم. در خاک ایران چیزی وجود دارد که مورد توجه پیشینیان نیز قرار گرفته است، بهطوری که در ادبیات ما ایرانیان خضر نبی، ققنوس، بهرام ورجاوند، سوشیانت و مهدی موعود(عج) با خاستگاه فکری مشترک، مورد اشاره قرار گرفته و منتظربودن ملت ایران را مورد توجه قرار دادهاند.
وی در خصوص هویت فرهنگی اصفهان، با خوانش شعر «سلامت را نمیخواهند پاسخ گفت» از مهدی اخوان ثالث اظهار کرد: شعر در تاریخ و هویت ایرانیان جلوه خاصی دارد. باید توجه داشت که مورخانی مانند غلامحسین زرینکوب، ذبیحالله صفا، علیاصغر شمیم و... ابتدا ادیب بودند که بیانگر اهمیت ادبیات و شعر در تاریخ و هویت مردم ایران، بهویژه اصفهان است.
کیوان خطاب به نوجوانان گفت: من و همنسلانم برای دانستن تاریخ به وقایعنامهها مراجعه کردیم که بیشتر روایتگر جنگ و صلح پادشاهان هستند، در حالی که هویت ایرانیان در ادبیات نهفته است. تاریخ ما به منطق و فلسفه وابسته نیست، بلکه به احساسات و بهدنبال آن، به ادبیات وابسته است. یک قطعه شعر حافظ یا سعدی به هویت ایرانی اشاره دارند. هویت امروز ایرانیان نیز دنباله هویت ما در طول تاریخ است.
وی درباره هویت جغرافیایی مردم اصفهان بیان کرد: تا سال ۱۳۵۷ اصفهان فقط شامل محلههای کران، لنبان، بنیاحمدیان و جوباره، از دروازه تهران تا سیوسهپل بود. اصفهان، سرزمینی در نزدیکی کویر بود که زندگی مردمان آن دائماً بین بیمناکی و امیدواری جریان داشت. آنها مدام درگیر جریانداشتن آب در زایندهرود و خشکبودن آن یا زمستانهایی با سرمای استخوانسوز یا معمولی بودهاند.
این استاد تاریخ ادامه داد: موقعیت جغرافیایی اصفهان، بهویژه مرکزیت این شهر در کشور و وجود رودخانه زایندهرود باعث شد که بیشتر مورد حمله متجاوزان قرار گیرد. هیچ شهری بهاندازه اصفهان سابقه سکونت نداشته است؛ زیرا بسیاری از شهرهای ایرانی در طول زمان نابود شدند و دوباره پا گرفتند، در حالی که اصفهان هیچگاه از سکنه خالی نشد.
وی با اشاره به منابع تاریخی گفت: اصفهان هر ۳۰ یا ۴۰ سال یکبار، میزبان قحطی بود که باعث ازهمپاشیدن شیرازه این شهر میشد. این وقایع بر روحیه مردم اصفهان تأثیرگذار بود؛ ولی هیچگاه آنان را از میان نبرد. من معتقدم که تاریخ اصلی ایران هنوز نگاشته نشده است؛ چرا که باید براساس اشعار موجود به رشته تحریر درآید. تنها کتاب معتبر تاریخ ایران، تاریخ بیهقی است؛ زیرا زبان این کتاب بیشتر به شعر نزدیک است تا به نثر.
کیوان در خصوص تأثیر ویژه سنت و مدرنیته بر هویت مردم اصفهان اضافه کرد: سنت در اعماق وجود مردم اصفهان ریشه دارد؛ بنابراین ما اصفهانیها مدرنیته را درک نمیکنیم، زیرا شرایط آن را نداریم. ما مدرنیته را از غرب تقلید کردیم؛ در واقع از دوران صفویه نیز فلسفه غرب را جستوجو نکردیم، بلکه خواستیم مثل آنان باشیم.
وی تأکید کرد: ایرانیان در انقلاب ۱۳۵۷ برای نخستین بار از سنت فاصله گرفتند. پروسه دولت ـ ملت از غرب به ایران وارد شد و مردم ایران زمانی برای یادگیری این شیوه از حکمرانی نداشتند. این زاویه از تاریخ ایرانیان را نیز باید در زبان اشعار کشف کرد. مدرنیته در ایران نتوانسته کاری انجام دهد و این کشور هنور سنتی است؛ تنها کاری که میتوان در این عرصه انجام داد، کاشت نهال مدرنیته در خاک سنت یا معاصرین است.
همچنین ایوب درویشی، معاون سیاسی و اجتماعی استانداری اصفهان که میهمان این نشست بود، در بخش پرسش و پاسخ اظهار کرد: اصفهان در مقایسه با شهرهای دیگر، شاخصهای قابل توجهی مانند تاریخ، تمدن، موقعیت جغرافیایی و... دارد که مسئولیت خاصی برعهده آن گذاشته است؛ چنانکه ۴۰۰ سال است دیگر پایتخت ایران نیست، ولی هنوز آن را باور نکرده است.
وی اضافه کرد: مردم اصفهان همیشه پدیدهها را جذب کردهاند، بهطوری که اگر افرادی این شهر را زمینهای برای بروز نوآوری مشاهده میکردند، اصفهان آنها را پس نمیزد، بلکه جذب میکرد. این ویژگی نشاندهنده هوشمندی مردم این شهر است که در نهایت به ایجاد سرمایه فرهنگی و اجتماعی و تجربه در این شهر منجر شد و در عرصه علم، هنر و دفاع از کشور در طول تاریخ تجلی یافت.
معاون سیاسی و اجتماعی استانداری اصفهان گفت: باید از هر عاملی که به اصفهان آسیب برساند، پیشگیری کرد؛ برای مثال آب را که مسئلهای ملموس در این شهر است، نمیتوان سهم کسی دانست یا به نام جایی زد؛ در حالی که خود اصفهان به بشریت تعلق دارد، زایندهرود نمیتواند صرفاً متعلق به یک شهر یا مردم آن باشد. این رودخانه در اصل به تمدن ایران تعلق دارد. اصفهان، خیمه تمدن ایران است و نباید هیچ آسیبی به آن وارد شود.
وی در خصوص اهمیت عقلانیشدن جامعه بیان کرد: هر چقدر که بتوانیم مردم را به سوی عقلانیت سوق دهیم، آنها را از گذشته تاریخی و چشمانداز آینده خود آگاه کنیم، گامی بلند به سوی ساختن این شهر برداشتهایم. هر وجهی که جامعه و کشور ما را به سوی عقلانیت رهنمون کند، امیدی در راستای پربارشدن تاریخ این کشور است.
درویشی در خصوص افزایش عقلانیت در جامعه ایرانی و بهویژه اصفهان تصریح کرد: به میزان افزایش آگاهی و رواداری و کاهش تعصبات در جامعه، سطح آرامش و فرهنگ عمومی مردم نیز افزایش مییابد؛ همچنین شور و هیجان عمومی بیشتر مردم زمینه شکلگیری جامعهای جویای پیشرفت را فراهم میکند. عقلانیت حاکم بر جامعه حتی میتواند وضعیت اقتصادی را نیز بهبود بخشد.
انتهای پیام