هنگامی که هویتی در بطن جامعه پذیرفته نشده و یا مورد بی مهری قرار میگیرد، لاجرم به انزوا پناه میبرد و یا به جنگ با عوامل هجمه میپردازد. اگر این هویت با وجود همه فشارها همچنان پابرجا بماند و یا حتی از بین برود، پس لرزههایی خواهد داشت که میتوان تا مدتها بعد همچنان در جامعه حس کرد. فرهنگ، ملغمهای از هویتهای گوناگون با پیشینه متفاوت و رسوم مختلف است که گاه یکی بر دیگری چیره شده و دیگری در آن حل می شود، گاه یکی محو میشود و دوباره از نو زاییده میشود. در کل، در یک فرهنگ عواملی هستند که هویتی را به گوشهای رانده و آن را کمرنگ کند، اما میتوان دید که کالبد و جسد هویت، همچنان در محیط میماند. چونان درختانی که پس از مرگ در کنار دیگر درختان سبز و یا جنگلی بزرگ تنهایی پر ابهتی را بر دوش میکشند.