در گستره حیات انسانی، «رزق طیب» موهبتی الهی جلوه میکند؛ روزی پاکیزهای که از مجاری مشروع سرچشمه میگیرد و در قاموس حیات طیبه جایگاهی رفیع دارد. این مفهوم والا صرفاً به تأمین مایحتاج مادی محدود نمیشود، بلکه تأثیری ژرف بر ساحتهای جسمانی، روانی و معنوی آدمی دارد. در عصر حاضر که پیچیدگیهای معیشتی، ذهن انسان را به خود معطوف کرده، تعالیم ناب دینی و مناجاتهای ائمه هدی(ع) قطعاً راهنمای طالبان رزق حلال است.
صحیفه سجادیه، این شاهکار بیبدیل در مناجات با خدا، با گنجینهای از دعاهای ناب امام زینالعابدین(ع)، تصویری جامع از رابطه عبد با معبود را ترسیم میکند. در بین این معارف سجادیه، مضامین متعددی درباره طلب روزی حلال و عوامل تداوم آن به چشم میخورد. این تعالیم نهتنها راهبردی عملی برای زندگی مادی ارائه میدهد، بلکه سکوی پرتابی بهسوی تعالی روح نیز محسوب میشود.
در منظومه معرفتی اسلام، رزق طیب فراتر از یک مفهوم اقتصادی و مادی صرف است؛ رزق طیب، گوهر نابی است که همزمان ابعاد مادی و معنوی حیات انسانی را تحتالشعاع قرار میدهد. این واژه مقدس نوعی از رزق را شامل میشود که از سه منظر شرع، عقل و فطرت سلیم، مشروعیت و مقبولیت یافته باشد.
امام سجاد(ع) در ترسیم این مفهوم، به زیبایی نشان میدهد که رزق طیب همچون باران رحمت است که از آسمان مشروعیت میبارد؛ در زمین فطرت پاک انسانی ریشه میدواند و به درخت وجود آدمی، حیاتی دوگانه میبخشد.
نکته ظریف در این دیدگاه آن است که طیببودن صفتی ذاتی نیست، بلکه به چگونگی کسب و مصرف روزی بازمیگردد. همانگونه که آبی زلال میتواند با گذر از مسیرهای ناپاک، آلوده شود، روزی حلال نیز اگر در مسیر نادرست بهکار رود، طینت خود را از دست میدهد.
در ادعیه امام زینالعابدین(ع)، رزق طیب حلقه اتصالی بین دنیای مادی بهمثابه بستر تأمین معاش و جهان معنوی بهمثابه زمینهساز تعالی روح است و این همان نقطه تمایز نگاه ایشان با دیدگاههای صرفاً اقتصادی مرسوم در دنیای امروز محسوب میشود. این مفهوم در صحیفه سجادیه چنان با ظرافت طرح شده که گویی نه فقط دستورالعملی برای معیشت، که نقشه راهی برای سلوک اقتصادی معنوی است. رزق طیب از نگاه امام سجاد(ع)، پلی بین نیازهای زمینی و آرمانهای آسمانی انسان است.
امام چهارم شیعیان، حضرت زینالعابدین(ع) در دعاهای متعدد، وسعت رزق را با قید طیببودن تبیین کرده و علت ارزش رزق طیب را قراردادن انسان در مسیر فرمانبرداری از خداوند سبحان دانسته است. ایشان در ادعیه خود به عوامل متعددی که در پایداری رزق طیب تأثیر دارد، اشاره کرده است که در یادداشت پیش رو و شماره بعدی به شرح بیشتر آن پرداخته خواهد شد.
در مکتب تربیتی امام سجاد(ع)، حمد و شکرگزاری جایگاهی بیبدیل دارد. ایشان در صحیفه سجادیه، این دو مفهوم را نه تکالیف خشک عبادی، بلکه کلیدهای گشایش روزی و وسعت برکت معرفی میفرماید. امام زینالعابدین(ع) در مناجات شاکرین با عبارتی نغز میفرماید: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی هَدَانَا لِحَمْدِهِ.» این کلام نورانی نشان میدهد که اساساً توانایی شکرگزاری، خود موهبتی الهی است که باید برای آن شکرگزار بود.
امام شکر را دارای سه بعد اساسی میداند؛ بعد معرفتی که در عبارت «الحمد لله علی ما عرّفنا من نفسه؛ ربوبيت اقدس او را سپاس و ستايش باد كه به ما درس معرفت و كلمه شكر آموخت» تجلی یافته که شامل شناخت نعمتها و آفریننده آنهاست.
بعد قلبی که مشتمل بر حلاوت حاصل از شکر در دل است. شادمانی و سرور از نعمت همراه با حال خضوع و تضرع، رکن دیگری از شکر محسوب میشود. امام میفرماید: «و شیرینی یاد خود و شکر خود و انتظار امرت را نصیبم فرما.» شکرگزاری و طاعت پروردگار، اوج بندگی و موجب سرور و نشاط بنده و خشنودی پروردگار است.
بعد عملی همان تجلی شکر در عمل و رفتار است و بهکارگیری نعمتها در مسیر رضای الهی، نمود بیرونی شکرگزاری بهشمار میرود. امام در اینباره میفرماید: «اگر بندگانت را به کاری که به آنان گمارده و موفق کردهای و برحسب آن تأییدها که به آنان عطا فرمودهای و متولی کار آنان بودهای، ملاحظه فرمایی که هرگز استحقاق پاداش را ندارند، ولی کرم تو آنچنان است که در برابر عمل مختصر آنها که در مدت کوتاهی بهجا آوردهاند، نعمت بیپایان به آنها عطا میکنی.»
امام سجاد(ع) در ادامه این مناجاتها، آثار شگفتانگیز شکرگزاری را ترسیم و اشاره میکند که شکرگزاری نهتنها نعمتهای موجود را حفظ میکند، بلکه موجب فزونی آنها نیز میشود؛ اما عمق نگاه امام در این است که شکرگزاری را منحصر به نعمتهای مادی نمیداند. ایشان بزرگترین نعمتها را همان مواهب معنوی و هدایت الهی میداند. امروز در دنیای پراضطراب کنونی، این آموزههای ناب میتواند آرامش را به زندگی بشر بازگرداند و برکت را در روزیها جاری کند.
در مکتب تربیتی امام سجاد(ع)، زهد نه به معنای ریاضت خشک و رهبانیت منفی، بلکه هنر زیستنی متعالی محسوب میشود که در آن دنیا همچون پلی است که باید از آن عبور کرد و ماندگار نشد. تعلقات مادی ابزاری برای رشد محسوب میشود، نه هدفی برای وابستگی و کسب لذایذ مشروع به اندازه نیاز، مطلوب و حرص بر آن مطرود است.
امام سجاد(ع) در مناجاتالزاهدین، دو جنبه اساسی زهد را روشن میکند؛ جنبه سلبی که رهایی از دام تعلقات دنیوی و جنبه ایجابی که پرواز به سوی معارف الهی است. آثار این زهد متعالی در کلام امام(ع) به هشت شکل تجلی یافته: «توِّمل أُمُورَنَا بِحُسْنِ كَفَايتكَ؛ توکل عمیق به کفایت الهی»، «أَوْفِرْ مَزِيدَنَا مِنْ سَعَةِ رَحْمَتِك؛ گسترش دایره رحمت پروردگار»، «أَجْمِلْ صِلَاتَنَا فِيض مَوَاهِبِك؛ بهرهگیری از مواهب معنوی»، «أَغْرِسْ فِي أَفْئِدَتِنَا أَشْجَارَ مَحَبَّتِك؛ شکوفایی محبت خدا در دل»، «أَذِقْنَا حَلَاوَةَ عَفْوِكَ وَ لَذَّةَ مَغْفِرَتِك؛ چشیدن طعم آمرزش الهی»، «أَقْرِرْ عَيْنَنَا يَوْمَ لِقَائِك بِرُؤْيَتِك؛ رسیدن به مقام لقاء»، «أَخْرِجْ حُبَّ الدُّنْيَا؛ زدودهشدن محبت دنیا از قلب» و «كَمَا فَعَلْتَ بِالصَّالِحِينَ مِنْ صَفْوَتِكَ وَالأَبْرَارِ مِنْ خَاصَّتِك؛ همنشینی با صالحان.»
نکته ظریف در این آموزه آنجاست که امام(ع) زهد را نه به معنای فرار از دنیا، بلکه به مفهوم درستدیدن و درست استفادهکردن از مواهب الهی معرفی میفرماید. این همان هنر زندگی متوازنی است که هم نیازهای مادی را پاسخ میگوید و هم روح را به پرواز درمیآورد.
الههسادات بدیعزادگان
انتهای پیام