حسن حکمیون، استاد دانشگاه معارف قرآن و عترت اصفهان در گفتوگو با
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از اصفهان اظهار کرد: اسراف از دیدگاه قرآن امری ناپسند و مذموم بوده و قناعت نقطه مقابل آن است، به این معنا که انسان به اندازه نیاز خود از نعمتهای الهی استفاده کند و اگر نعمتهای در دسترس او کافی نیست، صبر پیشه کند تا خداوند برایش مقدر فرماید.
وی گفت: بنابراین قناعت متضاد اسراف است و هرکس نعمتی داشته باشد و آن را بیهوده هدر دهد، مورد غضب بوده و ممکن است خداوند سایر نعمتها را نیز از او دریغ کند. جامعه برای جلوگیری از هدررفت نعمات الهی باید از اسراف پرهیز نموده و به آنچه که مورد نیازش است، قناعت کند.
وی با بیان آثار قناعت در زندگی فردی و اجتماعی گفت: قناعت مانع به وجود آمدن کمبودها و ناداریها است. اگر انسان قناعت پیشه ساخته و همواره به اندازه نیازش مصرف کند، هیچگاه محتاج نمیشود. احتیاج زمانی شکل میگیرد که انسان از آنچه که دارد، بیش از نیازش استفاده کرده و آن را از بین ببرد، آن وقت است که نیازمند شده و محتاج دیگران میشود. اگر افراد در یک جامعه قناعت پیشه نکنند، جامعهای فقیر شکل میگیرد که در آن همگان محتاج یکدیگرند و در زندگی خود آسایش ندارند.
حکمیون با بیان اینکه قناعت کردن نوعی سبک و روش زندگی محسوب میشود، گفت: روشها را باید آموخت و انتقال داد، بنابراین والدین باید از دوران کودکی به فرزندان خود بیاموزند که به اندازه نیازشان از چیزی استفاده کرده و از اسراف پرهیز کنند. اگر والدین رویه صحیحی را برای مصرف در زندگی انتخاب نمایند، فرزندان با مشاهده آن همان رویه را در پیش میگیرند.
وی افزود: در مرحله نوجوانی که مرحله آگاهی و دانایی است، باید به فرزندان از طریق استدلال و بررسی نعمتهای الهی و ضرر و زیان ناشی از افراطهای اقتصادی آگاهیهای علمی داد، به عبارت دیگر در این مرحله نیاز به نمونههای عینی و تجربی است تا نوجوان به باور قناعت دست یابد.
حکمیون ادامه داد: از طرف دیگر، والدین و بزرگسالان الگویی برای فرزندان هستند و باید اصولی را در زمینه مصرف مواد، خوراکیها، پوشاک و آرایش رعایت کنند؛ مثلا اگر کارمند یک اداره هستند، نباید در مصرف مواد و مصالح اداری اسراف کنند تا کمبود پیش آید، اگر کمبود وجود داشته باشد، یک کشور و جامعه به کشور دیگر محتاج شده و مورد استثمار قرار میگیرد، بنابراین قناعت نکردن در نهایت به استثمار جامعه غیر قانع ختم میشود.
این استاد دانشگاه گفت: بخل زمانی است که فرد به چیزی احتیاج داشته باشد، اما آن را از خود دریغ کند که صفتی ناپسند محسوب میشود، اما قناعت آن است که افراد به اندازه نیاز واقعی خود، نه کمتر و نه بیشتر از چیزی استفاده کنند. برای اینکه ضرر و زیان ناشی از بخل را درک کنید، تصور نمایید که فرمانده یک سپاه تجهیزات لازم را در اختیار سربازان خود قرار ندهد، آن وقت است که سربازان در مقابل سپاه دشمن تاب مقاومت نیاورده و از بین میروند؛ از طرف دیگر اگر فرمانده ادوات لازم را در اختیار سربازان قرار دهد، ولی آنها نابجا استفاده کنند، این نیز خطاست، بنابراین بخل و اسراف دو پدیده متضاد هستند و معدل آنها، قناعت است که صفتی پسندیده محسوب میشود.
حکمیون خاطرنشان کرد: تنوع خواستن و نوخواهی مخالف قناعت نیست. در عصر کنونی که امکاناتی نظیر تلفن همراه و اینترنت وجود دارد، بخل ورزیدن به معنای عدم استفاده از این امکانات است که عاقلانه نیست؛ از طرف دیگر اسراف در استفاده از این امکانات به این معناست که برای مثال شما تلفن همراه گران قیمتی را خریداری کرده و فقط برای بازی از آن استفاده کنید، نه به عنوان یک وسیله مفید در ارتباطات اجتماعی و به منظور کاربرد در تحقیقات علمی که این نیز خطاست.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه باید نهایت استفاده را از آخرین تجهیزات و تکنولوژیهای روز دنیا برد، منتها نباید از آنها به صورت نابجا و غیر از موارد ضروری استفاده کرد. اگر جامعه نخواهد خود را با روند رو به رشد دنیا تطبیق دهد، آسیب میبیند. باید پا به پای مدرنیته پیش رفت، البته مدرنیته غیر از اسرافکاری و از بین بردن منابع است.