اقتصاد زمان جنگ از شفافیت بیشتری برخوردار بود
کد خبر: 4000231
تاریخ انتشار : ۰۴ مهر ۱۴۰۰ - ۰۹:۰۶
یک استاد دانشگاه:

اقتصاد زمان جنگ از شفافیت بیشتری برخوردار بود

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان گفت: در دوران جنگ هر چند با نوعی آشفتگی و به‌هم‌ریختگی در مدیریت کلان اقتصادی مواجه بودیم و شاخص‌های اقتصادی وضعیت مناسبی نداشت، ولی فساد کمتر و شفافیت بیشتر بود.

جنگ

عبدالحمید معرفی، عضو هیئت علمی گروه اقتصاد دانشگاه اصفهان در گفت‌وگو با ایکنا از اصفهان، درباره وضعیت اقتصادی ایران در آستانه جنگ تحمیلی، اظهار کرد: آغاز جنگ دو سال بعد از انقلاب دوره‌ای بود که با نوعی به‌هم‌ریختگی در اقتصاد مواجه بودیم، یعنی کسانی که با عنوان سرمایه‌دار شناخته می‌شدند و مدیریت شرکت‌های دولتی و خصوصی را بر عهده داشتند، از کشور خارج شده بودند. بنابراین، نوعی به‌هم‌ریختگی در مدیریت کلان صنعتی، اداری و بازرگانی کشور وجود داشت و در چنین شرایطی بود که وارد جنگ شدیم.

وی افزود: از چند سال قبل از انقلاب، شاخص‌های کلان اقتصادی در حوزه تورم و توزیع درآمد، به سمت بدتر شدن پیش رفته بود و در آستانه انقلاب نیز با اعتصاب‌ها مواجه بودیم که این به‌هم‌ریختگی را در اقتصاد ایجاد کرده بود و در شاخص‌های کلانی مثل تورم نیز مشکلاتی وجود داشت. در واقع، از نظر مدیریت کلان اقتصادی شرایط مناسبی حاکم نبود.

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان اضافه کرد: اگرچه انباشت سرمایه‌ای از قبل در کشور وجود داشت و از این نظر وضعیت بد نبود، ولی در مجموع از نظر مدیریت اقتصادی و تعادلی که اقتصاد باید در سطح خرد و کلان داشته باشد، با عدم تعادل مواجه بودیم و نیز با خلأ مدیریتی که قبل از انقلاب تا حد زیادی بخش‌هایی از آن به بخش خصوصی واگذار شده بود و بعد از انقلاب، نهادهای انقلابی یا دولت مدیریت آنها را بر عهده گرفتند. البته مدیریت منسجمی نیز بر این‌ها اعمال نمی‌شد، چون هنوز دولت و نهادهای انقلابی یاد نگرفته بودند که این بنگاه‌ها را با منطق اقتصادی اداره کنند و بسیاری از آنها با اهداف دولتی و انقلابی در حال اداره شدن بود.

معرفی بیان کرد: با شروع جنگ، هم درآمدهای نفتی کاهش یافت و هم اینکه تمام منابع موجود به سمت جنگ جهت‌گیری شد. بنابراین، شاخص‌های اقتصادی نسبت به یک اقتصاد نرمال وضعیت بدتری را نشان می‌داد. هم درآمدهای نفتی قطع شده و هم اقتصاد کشور تا حد زیادی وابسته به خارج بود. یعنی صنعت به مواد اولیه نیاز داشت و بسیاری از اقلام اساسی نیز وارد می‌شد. بنابراین، با توجه به کاهش درآمدهای نفتی به‌دلیل اتفاقات بعد از انقلاب و شروع جنگ، وضعیت همه شاخص‌های اقتصادی بدتر شد. در واقع، با یک اقتصاد جنگی مواجه بودیم و از چنین اقتصادی این انتظار نمی‌رفت که شاخص‌های کلان آن در سطح بالایی قرار داشته باشد، ولی به هر حال تا حد زیادی تابع درآمدهای نفتی بود. اگر می‌توانستیم نفت صادر کنیم و قیمت آن نیز افزایش می‌یافت، کم‌وبیش بودجه تأمین می‌شد و اقتصاد وضعیت بهتری پیدا می‌کرد و اگر مشکل درآمد نفتی یا مشکلات ارزی پیدا می‌کردیم، وضعیت اقتصاد بد می‌شد.

وی ادامه داد: از قبل از انقلاب، ساختاری را به ارث برده بودیم که بر مبنای آن درآمد دولت تابعی از نفت بود و مالیات‌ستانی نقش عمده‌ای در آن نداشت. بعد از انقلاب نیز این وضعیت بدتر شد، به‌دلیل اینکه ساختار مدیریتی در سطح دولتی و خصوصی تغییر کرد و بسیاری از بنگاه‌ها از طریق دولت یا نهادهای انقلابی مصادره شدند. بنابراین، این مدیریت تا پایان جنگ آشفته‌تر شد و درآمد مالیاتی چندان قابل توجه نبود و بیشتر درآمدهای نفتی بود که کارکرد تأمین درآمدهای دولت را داشت و اقتصاد نیز تا حد زیادی تابع آن بود. در واقع، یکی از دلایلی که باعث شد جنگ تمام شود، فشار اقتصادی ناشی از تحریم ایران بود و این موضوع مطرح می‌شد که منابعی برای ادامه دادن جنگ در اختیار نداریم.

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان تصریح کرد: جامعه ایران بعد از انقلاب، جامعه‌ای انقلابی محسوب می‌شد و قرار بود سیستمی اقتصادی مبتنی بر عدالت حاکم شود. بنابراین، ارزش‌هایی مثل عدالت بسیار پررنگ بود و مردم و مسئولان به آن باور داشتند و این باعث می‌شد که وجه بازارمآبانه و سرمایه‌دارانه اقتصاد کمرنگ شود و رویکرد دیگری به اقتصاد وجود داشته باشد. بنابراین، اقتصاد یا دولتی بود، یا سعی می‌شد مبتنی بر تعاون و همکاری باشد و روحیه سرمایه‌دارانه قبل از انقلاب رخت بربسته بود. البته این روحیه سرمایه‌دارانه بعد از جنگ دوباره حاکم شد و در اولین دولت‌های بعد از جنگ چرخشی اتفاق افتاد. در دوران جنگ، آن ارزش‌ها جدی گرفته می‌شد و اکثر مدیران و مسئولان حاکم، انقلابی بودند.

وی ادامه داد: این نکته را نیز باید توجه داشت که اقتصاد دوران جنگ، پیچیده نبود و بسیار ساده اداره می‌شد. ما اکنون از جمعیت ۳۰ میلیونی زمان جنگ به جمعیتی ۸۰ میلیونی رسیده‌ایم، اقتصاد بزرگ شده و مردم متوقع شده‌اند، شهرنشینی گسترش پیدا کرده و اقتصاد و جامعه اکنون را نمی‌توان با آن زمان مقایسه کرد، ولی در عین حال ارزش‌ها نیز با هم متفاوت بود. بنابراین، این دو دوره را نمی‌توان با یکدیگر مقایسه کرد، ولی از این منظر با هم قابل مقایسه هستند که در آن زمان ارزش‌های دیگری حاکم بود که نه تنها بعد از جنگ کمرنگ شد، بلکه به نوعی حتی ارزش نیز تلقی نشد و به یک شعار تبدیل شد.

معرفی اظهار کرد: در دوران جنگ، ارزش‌های عدالت‌محور حاکمیت داشت، فساد کمتر و شفافیت بیشتر بود، ولی در حال حاضر این‌طور نیست. وقتی بخش عظیمی از اقتصاد در اختیار دولت است، انتظار می‌رود که شفافیت وجود داشته باشد، فساد نباشد و مدیران به این ارزش‌ها اعتقاد داشته باشند، تا کسی نتواند از رانت استفاده کند. در دوران دفاع مقدس، جامعه به‌صورت یکپارچه به یک‌سری ارزش‌ها اعتقاد داشت و کسی نه جرئت می‌کرد از این ارزش‌ها تخطی کند و نه وضعیت به‌گونه‌ای بود که افراد در رقابت برای کسب منفعت باشند، ولی اکنون چنین وضعیتی وجود دارد و دلیل آن نیز این است که دیگر آن شرایط اضطراری وجود ندارد. بنابراین، به سمت عادی شدن اقتصاد پیش رفتیم، ولی حواسمان نبود که این نکات را درباره شفافیت، فساد و رانت‌جویی در نظر بگیریم، تا در بدنه دولت رشد نکند، وگرنه با مشکل مواجه می‌شویم.

وی گفت: از دهه ۹۰، با مشکل دیگری به نام تحریم برخورد کردیم، یعنی وارد جنگ دیگری شدیم که ماهیت آن با دفاع مقدس متفاوت بود، از این نظر که اهداف و سیاست‌ها مشخص و مردم همه آماده و آگاه بودند، می‌دانستند دشمنی وجود دارد که باید با آن جنگید و در واقع، آن شرایط اضطراری را درک می‌کردند، ولی با گذشت ۳۰ سال از آن زمان وارد جنگ دیگری شده‌ایم که ابعاد نرم دارد و موضوع آن اقتصادی است. این حالت اضطراری، غیرعادی و بحرانی را ممکن است عامه مردم درک نکنند. بنابراین، باید با ظرافت و هوشمندی بیشتری با این جنگ مواجه شد.

انتهای پیام
captcha