دهه هشتادی‌ها می‌خواهند کنشگر باشند
کد خبر: 4102167
تاریخ انتشار : ۰۴ آذر ۱۴۰۱ - ۱۱:۲۶
یک استاد دانشگاه:

دهه هشتادی‌ها می‌خواهند کنشگر باشند

عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی اصفهان گفت: نسل دهه هشتادی امروز دوست دارد قصه‌ساز باشد، نه صرفاً شنونده قصه‌ای که دیگران نوشته‌اند و بهترین راه‌حل همین است که آنها را کنشگر کنیم.

دهه هشتادی‌ها

به گزارش ایکنا از اصفهان، «شکاف نسلی و چالش دهه هشتادی‌ها» عنوان نشست دوم عصرهای رسانه بود که عصر روز گذشته، سوم آذرماه به همت فرهنگسرای رسانه با حضور دهه هشتادی‌ها و علاقه‌مندان به مباحث فرهنگی و اجتماعی در هنرسرای خورشید اصفهان برگزار شد.

میلاد دخانچی، پژوهشگر مطالعات فرهنگی، نویسنده و منتقد سینما در این نشست با بیان اینکه پیش از شکاف نسلی باید به ابرشکاف مسئولان و جامعه توجه و به‌صورت اورژانسی به آن پرداخته شود، اظهار کرد: برخی از مسئولان امکان گفت‌وگو با مردم را از دست داده و شاید هم بتوان گفت هیچ‌گاه این توان را نداشته‌اند، زیرا از همگرایی بین آنها و جامعه به‌تدریج کاسته شد و به جایی رسید که از جایگاه مسئولیت، حرف جامعه زیاد فهم و شنیده نمی‌شود و اعتراضات اخیر، مصداق جدی این موضوع است.

وی افزود: نتایج یک نظرسنجی نشان داد که فقط ۱۰ تا ۱۵ درصد از افراد معترض در خیابان هستند و ۶۰ یا ۷۰ درصد آنها با وجود معترض بودن به خیابان نیامده‌اند. این در حالی است که سازوکار رسمی بعضاً پاسخ قابل توجهی برای این اعتراض ندارد و صرفاً به پاسخ‌های کلیشه‌ای، قابل پیش‌بینی و مداوم بسنده می‌کند. در واقع، این شکاف اصلی است و شکاف نسلی یکی از مصادیق بارز آن محسوب می‌شود، زیرا وقتی نمی‌توانیم با این «دیگری» گفت‌وگو کنیم، امکان مدل‌سازی رفتار و برنامه‌ریزی برای او را از دست می‌دهیم. بنابراین، صدای او در سیاست‌گذاری‌ ما شنیده نمی‌شود و امکان ایجاد برنامه منسجم در جامعه را از دست خواهیم داد که یکی از مصادیق این موضوع، نسل دهه هشتادی‌های امروز است.

این نویسنده و پژوهشگر تأکید کرد: مادامی که نتوانیم درباره این ابرشکاف حرف بزنیم، طرح پرسش و گفت‌وگو کنیم، مشکل ادامه خواهد داشت. گفت‌وگو در واقع به معنای معامله است، یعنی دو طرف بر سر منافع خود بده بستان کرده و به توافق برسند و این اتفاق در جامعه ما نمی‌افتد که خطرناک است، زیرا باعث ایجاد بحران شده و پاسخ ندادن به مطالبه عدالت و آزادی، بحران‌های دیگری ایجاد می‌کند.

تغییر روح زمانه

وی گفت: اغلب وقتی از موضع نسل بعد به نسل و زمانه قبل نگاه می‌کنیم، متعجب می‌شویم و دلیل بعضی از رفتارها، عقاید و حتی پوشش‌ها را نمی‌فهمیم. روح زمانه در هر دوره‌ای شکلی از رنگ، لباس، پوشش، اندیشه و نوع خاصی از رفتار جنسی را می‌سازد و در دوره حاضر، یک شکاف و تغییر در روح زمانه در حال ایجاد است. خرده‌فرهنگ‌ها و تفاوت‌خواهی‌ها همواره بوده، اما چه شده که امروز خرده‌فرهنگ‌ها به سطح آمده است؟ دلیل این موضوع، متفاوت شدن روح حاکم بر زمانه و جامعه و ایجاد تغییرات معرفتی در این نسل است‌. علت این تغییر روح زمانه را می‌توان در مصادیق آن مثل مراکز خرید وسیع جستجو کرد.

دخانچی با بیان اینکه اخذ مشارکت مردم پیچیده نیست، بیان کرد: در کشور ما، دو تا سه نوع انتخابات وجود دارد که ما در آن شرکت می‌کنیم تا عده‌ای به‌عنوان نماینده ما و به وکالت از ما انتخاب شوند، اما سازوکاری با عنوان نظارت استصوابی وجود دارد که پیش از انتخاب مردم، یک بار افراد را انتخاب می‌کند. در همین مقوله حجاب، اگر فردی که اعتقاد به حجاب ندارد، نماینده‌ای از عقیده خود در مجلس داشت، این دعوایی که امروز کف جامعه رخ داده است، در مجلس و در قالب تضارب آرا شکل می‌گرفت و مردم شاهد آن و راضی بودند، چون عاملیت خود را در جامعه می‌دیدند.

وی تأکید کرد: اینترنت ملی یعنی وضعیت چین، مگر اینکه منظور از ملی این باشد که در عين اجازه برای رقابت جهانی، آن‌قدر تولید داخلی ما قوی باشد که امکان اظهار خود را بیابد و دولت نیز به‌عنوان حامی، امتیازات و حمایت‌هایی از آن داشته باشد.

گسست میان امر دنیوی و معنوی

این فعال حوزه فرهنگ و رسانه بیان کرد: در قدیم، بازاری داشتیم که مسجد در دل آن بود و برای رفتن به مسجد باید از بازار می‌گذشتیم؛ امر دنیوی و معنوی درهم تنیده بود و رابطه دیالکتیکی داشتند. فرد از بازار که تکثر محض است، می‌گذشت و به مسجد که تجلی وحدت محض است، می‌رسید. در دوره بعد، پاساژ آمد که از بازار متفاوت بوده و برای رفت‌وآمد و گذر ساخته شده است. در پاساژها، نه برندها که آدم‌ها اصالت دارند. در دوره بعد به مال می‌رسیم؛ مال جایی نیست که فرد از آن رد شود، خودبنیاد است و به خودی خود اصالت و موضوعیت دارد. در مال، با برندها روبرو هستیم، برندها اصالت دارند و حتی افراد برندها را نمایندگی می‌کنند.

وی با بیان اینکه مال جانشین مسجد شده است و برندها و امکان‌های مختلف را در اختیار ما قرار می‌دهد، گفت: اگر مال را به‌مثابه استعاره بپذیریم، دنیوی است، خدایان دارد، افرادی به آن وارد و با انگاره‌هایش بزرگ می‌شوند، زمان در آن کارکرد خطی ندارد و باید بتواند کارهای متفاوت انجام دهد.

دخانچی تصریح کرد: سنخ و سیاق جامعه با نظام حاکم تفاوت دارد و این دو باید با هم گفت‌وگو کنند. تیم ملی و هر چیز ملی دیگر، سنتز و محل تلاقی و توافق جامعه و نظام حاکم است، اما چون انگاره‌های معرفتی نظام حاکم هر نوع دوئیت و دیالکتیکی را نفی می‌کند، در نتیجه تیم ملی به‌عنوان نماینده افراد پذیرفته نمی‌شود.

وی با اشاره به تجربه خود از کار در صداوسیما گفت: همان‌طور که از نام برمی‌آید، رسانه، میانجی است و باید در نقش میانجی در وقت مقتضی صدای مردم باشد، اعتراض و مطالبه مردم را بازتاب دهد، در برهه لازم، تریبون مسئولان برای صحبت با مردم باشد و از سوی دیگر، از جایگاه خود پمپاژ ارزش هم انجام دهد، اما چیزی که در عمل وجود دارد، هراس از هر نوع دوگانه و دیالکتیک است، گویا همه چیز باید همسان و واحد بوده و هر نوع تفاوت و تضاربی نفی شود. با همین نگاه، من که در صداوسیما برنامه معرفتی چالشی داشتم، طرد و کنار گذاشته می‌شوم، مثل همه برنامه‌های معرفتی دیگر که هیچ‌کدام مستمر و ادامه‌دار نبوده است. نتیجه این رویکرد هم نگاه جانبدارانه در تلویزیون و بعضاً کاهش بیننده است.

نسلی که می‌خواهد قصه‌ساز باشد

حسین مطیع، عضو هیئت علمی و رئیس مرکز معارف اسلامی دانشگاه صنعتی اصفهان نیز در این نشست با بیان اینکه شکاف نسلی، تفاوت زندگی دو نسل است که مشهود و ملموس باشد، اظهار کرد: این مسئله امری طبیعی است و همواره وجود داشته، اما نه به شدت امروز؛ این شکاف بعد از ورود مدرنیته به کشور شدت زیادی پیدا کرده و فاصله یک نسل که پیش از این، ۳۰ تا ۵۰ سال بود، به ۱۰ سال رسیده است.

وی افزود: امروز فاصله نسلی موضوعی جدی است، اما هنوز به شکاف نسلی به معنای شکافی که قابل التیام نباشد، نرسیده است. صحبت کردن با این نسل سخت است، اما ناممکن نیست.

رئیس مرکز معارف اسلامی دانشگاه صنعتی اصفهان با اشاره به امتیازات این نسل گفت: در اختیار داشتن آموزش آسان و در دسترس، خلاق و خبره بودن در مصرف، عزت نفس، خودشیفتگی و عدم وابستگی به خانواده، تهور و عدم ترس از دست دادن، بین‌المللی بودن، برخورداری از دغدغه‌های جهانی، علاقه به کنشگری و بازیگری در عرصه‌های مختلف جامعه، اعتقاد به مذاکره، گفت‌وگو و تفاهم، اثرپذیری و ظلم‌ناپذیری، از ویژگی‌های این نسل است.

وی با تأکید بر اینکه این نسل دوست دارند قصه‌ساز باشند، نه صرفاً شنونده قصه‌ای که دیگران نوشته‌اند، تصریح کرد: اگر این داستان حل نشود، این بچه‌ها سال بعد با شعار دیگری به خیابان می‌آیند. اگر شعار فعلی از بین رفت، به این معنا نیست که اعتراض هم از بین رفته است. به این وضعیت باید رسیدگی شود و راه‌حل، افزایش مشارکت آنهاست. مهم‌ترین و بهترین راه‌حل همین است که‌ آنها را کنشگر کنیم؛ آنها نمی‌خواهند از پشت دیوار شاهد وضعیت باشند و از دوگانه مطالبه ـ خدمت بیزارند. شاید در کشورهای حاشیه خلیج فارس بتوان مردم را با خدمت و رفاه صرف اداره و قانع کرد، اما ایرانی شیعه را نمی‌توان این‌گونه اداره کرد.

مطیع افزود: سه راهکار کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت برای وضعیت فعلی وجود دارد؛ راهکار کوتاه‌مدت، ملی شدن اینترنت است، البته نه به معنای فیلترینگ، اینترنت ملی تعریف خاص خود را دارد. راهکار میان‌مدت، گفت‌وگوی چهره به چهره با محور عقلانیت و استدلال و پرهیز از بی‌ادبی و راهکار بلندمدت، افرایش فرصت مشارکت واقعی برای مردم است. اتهام و گناه برخی از مسئولان، دوری از مردم، فهم نکردن و مشارکت ندادن آنهاست؛ اشکال این است که در اتاق‌های فکر به جای مردم و برای آنها فکر و برنامه‌ریزی می‌کنند و این در مردم تولید نارضایتی می‌کند.

ضرورت بازتعریف مشارکت مردمی

وی ادامه داد: مردم باید حس تأثیر در تعیین سرنوشت را داشته باشند، امام خمینی(ره) تعداد زیادی از نهادها مثل بسیج، نهضت سوادآموزی و ... را با هدف حل مشکلات باقی‌مانده از بروکراسی قبل و دخیل کردن مردم در شئون کشور ایجاد کرد. مشارکت باید نهادینه و بازتعریف شود و در اندیشکده‌ها مورد بررسی قرار گرفته، طرح‌های مربوط به آن در مجلس و دولت تنظیم و اجرا شود.

عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی اصفهان تصریح کرد: وقتی صحبت از دموکراسی می‌شود، احزاب سوءاستفاده کرده، این کلمه و میل مردم به نقش‌آفرینی را دستاویزی برای رسیدن به قدرت قرار می‌دهند و بسیاری از سرخوردگی‌ها از همین موضوع ناشی می‌شود. برای جلب مشارکت مردم باید برنامه داشته باشیم. تشییع پیکر حاج قاسم سلیمانی به‌ این دلیل شلوغ بود که ایشان کنشگر، فعال و‌ نقش‌آفرین بود.

پریسا عابدی

انتهای پیام
captcha