سامانه وقف یکی از مؤثرترین و کاربردیترین ساختارها برای مشارکتهای عمومی واقفان و نیکوکاران در انجام امور عامالمنفعه اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و... است. امروزه جوامع بشری و خصوصاً جوامع توسعهنیافته با معضلات و مشکلات متعددی روبرو هستند که دولت به تنهایی قادر به رفع آنها نیست؛ بنابراین ترویج فرهنگ وقف میتواند بخش عظیمی از مشکلات و چالشهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جوامع را حلوفصل کند. سنت حسنه وقف علاوه بر تزکیه نفس انسانی، ایجاد توازن اقتصادی و تعدیل ثروت در میان افراد جامعه، سبب تسکین آلام بشری و تقویت روح همبستگی و سازندگی در جامعه نیز میشود.
بنابر آیات قرآن و روایات اهل بیت(ع)، وقف یکی از نیکوترین مؤلفههای احسان و انفاق در راه خدا و خلق خداست. اگرچه در کلام وحی بهصورت صریح واژه وقف استفاده نشده، ولی در آیات متعددی بر عناوینی همچون احسان، انفاق، صدقه، انجام نیکی و خیر و... تأکید شده است؛ مثلاً خداوند در آیه ۹۲ سوره آلعمران بیان میکند که شما هرگز به مقام نیکوکاران و خاصان نخواهید رسید، مگر آنکه از آنچه دوست دارید و نزد شما بسیار محبوب است، در راه خدا انفاق کنید و هر آنچه انفاق کنید، خدا بر آن آگاه است. پیامبر گرامی اسلام نیز بر اهمیت وقف تأکید فراوان داشت و چنین میفرمود: «بهشت متعلق به توبهکاران است و رحمت، متعلق به واقفان.»
سامانه وقف در تاریخ اسلام سابقه ۱۴ قرن عمران و آبادانی دارد و در خدمترسانی به مردم پیشتاز بوده است. با سفارشهای دین مبین اسلام، توصیه پیامبر مهربانیها، حضرت محمد مصطفی(ص) و ائمه معصومین(ع)، ساختار وقف به احکام اسلام گره خورد، به عاملی مهم در رشد و شکوفایی نهادهای مالی و معنوی در میان مسلمانان تبدیل شد و آنچنان گسترش یافت که حتی امروزه نیز اثرات آن در پراکندگی جغرافیایی محلی و کالبدهای فضایی موقوفهها کاملاً مشهود و هویداست. هنوز هم این مسیر خدمترسانی، همچنان بهصورت یک پایگاه و سامانه پیشرو در جریان است و قطعاً این سامانه خداپسندانه تا روز حساب و کتاب در محضر عدل الهی نیز استمرار دارد.
شهر اصفهان به لحاظ تاریخی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی، یکی از منحصربهفردترین شهرهای ایران محسوب میشود که در طول تاریخ مورد توجه جهانگردان، معماران، شهرسازان و جغرافیدانان داخلی و خارجی قرار گرفته است. با مطالعه در ابنیه و سازههای این شهر میتوان به جرئت گفت که بسیاری از فضاهای کالبدی باستانی، اصلی و عامالمنفعه این شهر همچون مسجد امام خمینی(ره)، مدرسه چهارباغ، مسجد شیخ لطفالله، عمارت عالیقاپو، بازار و... با کاربردهای گوناگون، موقوفی بوده و عموماً معماری و ساخت آن بر مبنای اندیشه دینی صورت گرفته است. واقفان اصفهانی با آگاهی کامل و با پیروی از دین مبین اسلام به توسعه و گسترش شهر کمک فراوان کردند و با ایجاد هسته مرکزی محلات، موجب گسترش و شکوفایی اصفهان شدند.
شهر تاریخی اصفهان در عصر ملکشاه، پایتخت امپراتوری سلاجقه بود و بدون شک در آن دوران یکی از بزرگترین و ثروتمندترین شهرهای توسعهیافته بهشمار میآمد، مالیات سرزمینهای پهناور سلجوقیان به این شهر سرازیر میشد و آبادانی و رونقی مضاعف داشت. در این میان سهم موقوفات شهر نیز بسیار قابل توجه بود.
اما آنچه مسلم است اینکه، قرن دهم و یازدهم هجری قمری را میتوان دوران شکوفایی و توسعهیافتگی موقوفات شهر اصفهان دانست؛ چراکه در آن زمان کمتر املاک، اراضی زراعی، خانهها و بناهای مسکونی با کاربردهای عمومی و اقتصادی در اصفهان یافت میشد که وقفی نباشد. به همین دلیل دوره حاکمیت صفویان را دوران طلایی وقف در اصفهان میدانند. صفویان سردمدار و پرچمدار وقف آثار و ابنیههای موقوفی شهر اصفهان بودند. یکی از مستندات این مطلب، روایت ژان شاردن، جهانگرد فرانسوی در سفرنامهاش است که چنین نوشته: «در عصر صفوی، شهر اصفهان دارای ۲۷۳ باب گرمابه، ۱۶۲ باب مسجد، ۱۸۰۲ باب کاروانسرا و ۴۸ باب مدرسه موقوفی بود و به همین منظور، وزیری با عنوان وزیر فیض از سوی حکومت منصوب میشد تا به امور موقوفات رسیدگی کند.»
در عهد صفویه با توجه به ایجاد و تأسیس مراکز متعدد آموزشی و عبادی وقفی، موقوفات بسیاری بهمثابه پشتوانه مالی این مراکز منظور شده بود. در منابع معتبری همچون عالمآرای عباسی، قصص خاقانی و خلد برین، درباره این موقوفات چنین ذکر شده است که آنها در آن زمان ارزش مادی بسیاری داشته و عوایدشان مبالغ شگفتآوری را شامل میشد. وقفنامه این موقوفات را شیخ بهاءالدین عاملی نوشته است و رسیدگی به امور اوقاف را اشخاصی مانند میرمحمدباقر داماد، ملا محسن فیض کاشانی، ملا عبدالله شوشتری و وزیر شاه عباس عهدهدار بودند.
از جمله نهادهای آموزشی وقفی که همچنان پابرجا بوده و سالهاست که در خدمت توسعه فرهنگ اصفهان است، میتوان به مدارسی همچون چهارباغ، امام صادق(ع)، کاسهگران و نیمآورد اشاره کرد. برای هزینههای جاری این مدارس، میزان قابل توجهی از املاک و مستغلات وقفی وجود دارد که باعث رونق آنها و فراهم آوردن امکانات بهروز برای تحصیل طلبهها، محصلان، مدرسان و استادان شده و همین موضوع خود ضمانت بقا و پایداری موقوفات را فراهم آورده است.
موضوع وقف چنان جایگاهی در اصفهان داشت که حتی در بعضی از سفرنامههای سیاحان اروپایی نیز منعکس شده است؛ مثلاً کمپفر که در دوران شاه سلیمان صفوی در اصفهان به سیر و سیاحت مشغول بود، به رقابت بهوجودآمده بین شاه، دربار و رجال کشور در ساخت و تأسیس مراکز عامالمنفعه و قرار دادن موقوفاتی برای اداره امور آنجا اشاره کرده است. به گفته او، نه تنها اصفهان که پایتخت ایران محسوب میشود، مملو از موقوفههای دینی و مدارس مذهبی است، بلکه در اغلب شهرهای ایران این موقوفات وجود دارد. کمپفر در سفرنامه خود از یکصد موقوفه قابل ملاحظه در اصفهان به جز موقوفات جزئی و متفرقه نام برده است.
موقوفات شهر اصفهان کاربردها و مصارف متعددی داشته و دارد. کاربردهای فرهنگی، مذهبی و علمی موقوفات، بخشی از نیات واقفان است که در اشکال گوناگونی همچون ساختوساز مدارس و مراکز علمی فرهنگی، احداث کتابخانهها و تبلیغ و نشر معارف اهل بیت(ع) اجرا میشود؛ برای نمونه طبق آمار ادارهکل اوقاف و امور خیریه اصفهان در سال ۱۳۹۰، آمار اماکن موقوفی با کارکردهای مذهبی در شهر اصفهان از این قرار بوده است: تعداد اماکن متبرکه اسلامی ۱۸۰، مساجد ۱۱۶، تکایا و حسینیهها ۲۷۹ و اماکن مذهبی اقلیتها ۶ مورد.
کارکرد فرهنگی دیگر وقف، کمک به ماندگاری و پایداری فضاهای شهری و میراث تاریخی است. نظام وقف نه تنها موجب ساخت و ایجاد بسیاری از فضاهای باارزش شهری شده، بلکه ارتباط معنوی موقوفات با امور دینی و مذهبی نیز سبب ماندگاری و پایداری آن موقوفه در طی زمان میشود. در نگاهی اجمالی میتوان گفت مالکیت بسیاری از آثار و ابنیه شهری که در زمره مواریث فرهنگی و تاریخی کشور بهشمار میرود، وقفی است و درواقع علل ماندگاری بسیاری از این میراث را باید در حضور فرهنگ متعالی وقف در جامعه اسلامی جستوجو کرد. از سوی دیگر، ماهیت ابدی، دائمی و غیرقابل فروش و انتقال بودن موقوفات و اختصاص منابعی برای رونق و پابرجایی آنها، یکی دیگر از عوامل مهم در ساختار پایدار و پایای وقف است.
در بعد اجتماعی نیز وقف نقش مؤثری در تأمین نیازهای مادی و معنوی افراد یک جامعه، بهخصوص اقشار نیازمند و محروم دارد. در شهر اصفهان میزان قابل ملاحظهای از خدمات اجتماعی و رفاهی مردم از طریق موقوفات انجام میشود. احداث و ایجاد ابنیه عامالمنفعهای چون آبانبار، سقاخانه، کاروانسراها، خانههای نگهداری از ایتام در قدیم و راهاندازی انواع مراکز درمانی، تأسیس خیریهها، عرضه خدمات مختص معلولان و... در جامعه کنونی، گوشهای از کارکردهای اجتماعی وقف در اصفهان محسوب میشود؛ برای مثال، بر اساس آمار ارائهشده از سوی مدیرکل اوقاف و امور خیریه استان اصفهان، تقریباً ۵۰ درصد از بیمارستانهای این شهر مثل امیرالمؤمنین(ع)، بخشی از بیمارستان صدوقی، خورشید و کاشانی موقوفه هستند.
در بعد اقتصادی نیز ساختار وقف نقش بسیار مهمی در گردش مالی و تأمین نیازهای مادی گذشته و امروز اصفهان داشته است. موقوفات اقتصادی زیرساختها و منابع مالی قابل توجهی در اختیار دولت و مسئولان اجرایی شهر قرار داده تا با ایجاد اماکن تجاری، بازارچهها، سراها، صندوقهای قرضالحسنه و مراکز انجام امور خیریه، نقش مهمی در رفع مشکلات اقتصادی مردم این شهر داشته باشند.
بهطور کلی میتوان گفت نهاد وقف و موقوفات به لحاظ تکوینی و مکانی از جنبههای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دارای اهمیت ویژهای در شهر اصفهان است.
اصفهان در میان شهرهای ایران به لحاظ پراکندگی موقوفات، کمنظیر است. پیدایش محلههای موقوفی این شهر برای دستیابی به اهداف و شاخصهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کاملاً مشهود به نظر میرسد. واقفان اصفهانی با آگاهی کامل و با پیروی از دین مبین اسلام به توسعه و گسترش شهر در ابعاد گوناگون و خصوصاً بعد فرهنگی کمک فراوان کردند و با ایجاد هسته مرکزی محلات، موجب شکوفایی اصفهان شدند.
ثروتمندان و تاجران این شهر با ساختن مساجد، حسینیهها، سقاخانهها، حمامها، بازارچهها و مدارس هسته اصلی محلات جدید را پایهگذاری کردند. آنها عموماً خانههای خود را نیز بهصورت مجلل و زیبا در جوار این هسته بنا میکردند. هرچند نمای بیرون این خانهها بسیار ساده و همانند دیگر منازل، کوچک و محقر ساخته میشد تا جلوهای دیگر از فرهنگ غنی ایرانی اسلامی را به نمایش بگذارد. ثروتمندان شهر با ساخت و وقف مساجد و مدارس علمیه بهمثابه نمادهای توسعه فرهنگی اصفهان، زمینههای لازم برای تبدیل این شهر به پایتخت فرهنگ و تمدن اسلامی را فراهم آوردند.
شهر اصفهان در حال حاضر حدود ۱۵۷ محله با اسامی باستانی دارد. از تعداد ۱۵۷ محله اصفهان، ۳۱ محله آن به نام شخصیتهای معروف مزین شده که اغلب آنها اسامی واقفان آن محلات است که هسته اصلی و مرکز محله را بنا نهادند و نقش بسیار مهمی در توسعه فرهنگی اصفهان ایفا کردند.
در انتها یادآور میشود که الگوی وقف در کشورهای اسلامی میتواند بهمثابه یکی از زیرساختهای توسعهیافتگی و خدمترسانی در حوزههای فرهنگی و اجتماعی، نقش عمدهای در توسعه فرهنگی و عمرانی شهرها داشته باشد؛ بنابراین ضروری است مدیران اجرایی که دستاندرکاران امور شهری هستند، هم در راستای احیای فرهنگ حسنه وقف تلاش وافر داشته باشند و هم در تعامل مثبت با این سنت حسنه به گسترش و توسعه اصفهان بپردازند.
در مدیریت و برنامهریزی شهری بر مبنای وقف، شناخت دقیق موقوفات و ویژگیهای آنها از ضروریات عمده برای طراحان و برنامهریزان توسعه شهر اصفهان است. برنامهریزی و مدیریت شهری اصفهان میبایست از یکسو بازسازی، نوسازی و سالمسازی اصفهان بهمثابه شهری مدرن را در دستور کار خود قرار دهد و از سوی دیگر، آسیبپذیری بناهای موقوفه را به حداقل ممکن برساند.
الههسادات بدیعزادگان
انتهای پیام