کد خبر: 4234849
تاریخ انتشار : ۱۳ شهريور ۱۴۰۳ - ۱۵:۲۲
به‌مناسبت روز بزرگداشت ابوریحان بیرونی

ابوریحان بیرونی؛ چهره درخشان دوره طلایی تمدن اسلامی

ابوریحان بیرونی یکی از چهره‌های برجسته در دوره طلایی تمدن اسلامی است که اگر این دوران و شخصیت او بازشناسی شود، این امکان وجود خواهد داشت که با الهام گرفتن از روش‌های متعارف علمی آن زمان، درخشش و رونق علمی مجددی در عصر حاضر تجربه کرد.

ابوریحان بیرونیابوریحان، محمد بن احمد بیرونی خوارزمی، ریاضی‌دان، ستاره‌شناس، داروشناس، فیلسوف و تاریخ‌نگار نامدار ایرانی قرن چهارم و پنجم بود. درباره او چنین گفته‌اند که قلمرو مطالعات وی چنان گسترده بود که تعیین شمار علومی که در آن دست نداشت، آسان‌تر از تعیین علوم مورد علاقه‌اش بود. وی در میان اندیشمندان دوره اسلامی بیشتر با کنیه خود شناخته می‌شود؛ اما پژوهشگران اروپایی معمولاً او را بیرونی می‌نامند. علت ملقب شدن او به بیرونی به‌دلیل تولدش در بیرون شهر کاث، پایتخت خوارزمشاهیان آل عراق یا در دژی به‌ نام بیرون در خوارزم بوده است.

آغاز فعالیت‌های علمی

ابوریحان ۲۵ سال نخست زندگی خود را در خوارزم گذراند و در این دوره، علوم فقه، کلام، صرف و نحو، جغرافیا، ریاضیات، ستاره‌شناسی و پزشکی را آموخت. او علاوه بر زبان فارسی، به عربی، عبری، سریانی، سانسکریت و احتمالاً یونانی مسلط بود و بنابراین می‌توانست از منابع دست اول در امور تحقیقاتی خویش استفاده کند.

نخستین فعالیت علمی بیرونی، رصدی در حدود سال ۳۸۰ هجری قمری بود که البته ابزارهای وی دقت چندانی نداشت. پس‌ از آن، او رصدهای متعددی تجربه کرد. بیرونی گردش خورشید، گردش محوری زمین و جهات شمال و جنوب را دقیقاً محاسبه و تعریف کرد. خورشیدگرفتگی هشتم آوریل سال ۱۰۱۹ میلادی در افغانستان کنونی را رصد و بررسی کرد و ماه‌گرفتگی سپتامبر همان سال در غزنه را مورد مطالعه قرار داد.

بیرونی به شهرهای گوناگون سفر می‌کرد و به اندازه‌گیری طول و عرض جغرافیایی آنها می‌پرداخت؛ سپس موقعیت هر شهر را بر روی یک کره مشخص می‌کرد. او پس از سال‌ها توانست نقاط یادشده را روی نقشه‌ای مسطح پیاده کند و این امر، مقدمه علم کارتوگرافی بود که با ابوریحان آغاز شد. ابوریحان، اولین کسی بود که از کانالی که داریوش، پادشاه هخامنشی از نیل به دریای سرخ وصل کرده بود تا در لشکرکشی به مصر، تلفات کمتری متحمل شود، آگاهی یافت. او در زمان خود دقیق‌ترین رقم مربوط به طول محیط کره زمین را نیز حساب کرد.

مکاتبات و تبادل نظر فکری ابوریحان با ابوعلی سینا، نشان از عمق معرفت فلسفی او دارد؛ ولی او در فلسفه پیرو روش فلسفی متعارف آن زمان نبود که به‌وسیله کندی و فارابی تدوین شده بود، بلکه عقاید ویژه و روش‌های جداگانه‌ای داشت. همچنین از نوجوانی به شناخت مواد دارویی و نام‌های آنها بسیار علاقه‌مند بود و مطالبی درباره‌ آن‌ مواد از منابع قدیم و هم‌روزگار خود گردآوری می‌کرد.

رویکردهای علمی ابوریحان بیرونی

ابوریحان بیرونی بحق یکی از چهره‌های برجسته در دوره طلایی تمدن اسلامی است. اگر این دوران و شخصیت ابوریحان بیرونی بازشناسی شود، این امکان وجود خواهد داشت که با الهام گرفتن از روش‌های متعارف علمی آن زمان، درخشش و رونق علمی مجددی در عصر حاضر تجربه کرد.

احمد پاکتچی، متخصص و پژوهشگر حوزه علوم قرآن و حدیث معتقد است که برخی از ویژگی‌های شخصیت علمی ابوریحان بیرونی برای الگوگیری اندیشمندان معاصر نیز کاربردی و مفید است. یکی از خصوصیات برجسته ابوریحان بیرونی، رویکرد تحقق‌گرایانه‌ (پراگماتیک) اوست.

بیرونی فارغ از فضای ذهنی، استدلال و مباحث فلسفی و نظری، درگیر خود اشیا می‌شد و به‌ جای آنکه با دنیای ذهنش زندگی کند، با اشیا زندگی می‌کرد. برخی از عالمان از این حالت به تجربه‌گرایی یاد کرده‌اند؛ اما الزاماً نمی‌توان زیست با اشیا و عینیت متعینه (غیر قابل لمس) و بسنده نکردن به ذهنیات را، آن گرایشی دانست که امروز در تاریخ فلسفه به تجربه‌گرایی شناخته می‌شود. اشکالات تجربه‌گرایی امروز بر بیرونی وارد نیست و شاید بتوان نگاه تحققی او را در عصر کنونی احیا کرد؛ مثلاً بیرونی از وجود فسیل موجودات دریایی در شبه‌جزیره عربستان استفاده و چنین بیان می‌کند که زمانی این منطقه دریا بوده و بعد به خشکی تبدیل شده است.

یکی دیگر از ویژگی‌های ابوریحان، صراحت سخن و پذیرش مسئولیت بیانات خود است؛برای نمونه او با صراحت در کتاب «تحدید نهایات الاماکن» صراحتاً از وجود زیست مردمانی در نیم‌کره جنوبی سخن می‌گوید. این در حالی است که ارسطو در این موقعیت، بدون اشاره‌ روشن و صریح از این موضوع عبور و رندانه از بیان گزاره‌‌ای واضح خودداری می‌کند.

التزام به رویکرد تطبیقی از دیگر ویژگی‌های شخصیت بیرونی است که در این عرصه درخشش فوق‌العاده‌ای دارد. حسن بلخاری، نویسنده و پژوهشگر معتقد است که بیرونی، بنیان‌گذار مطالعات تطبیقی ادیان است؛ یعنی علاوه بر ارائه شاهکارهایی در روش‌شناسی علم در قرون چهارم و پنجم هجری، در اندیشه و اقدامات علمی نیز ذهنی آماده برای بهره بردن از روش‌های تطبیقی دارد.

مطالعات تطبیقی ادیان تا پیش‌ از ابوریحان بیرونی وجود نداشت. ذهن خلاق و اشراف وسیع او بر اندیشه‌های مسیحی، مانوی، یهودی، یونانی، تصوف، هندوئیسم و اسلام، ابوریحان را در این مسیر بسیار یاری کرد. ادوارد زاخائو، خاورشناس آلمانی در مقدمه خود بر کتاب «تحقیق ماللهند» اشاره می‌کند که ابوریحان بر هفت حوزه تمدنی اشراف کامل داشت. او در مقدمه کتاب «ماللهند» می‌گوید: «کلام هندوان را می‌آورم و سپس سخنان هم‌پای آن را از یونانیان می‌آورم تا معنای آنها روشن شود.» این بیانات نشان می‌دهد که او از رویکرد تطبیقی به‌مثابه متد و مسیری برای بازشناسی پدیده‌ها از باب «تعرف الأشیاء باشباهها و اضدادها» استفاده می‌کرد. از این اندیشمند چنین مقایسه‌هایی در باب آداب‌ورسوم، اصطلاحات علوم، واژه‌های زبانی و... نیز به ثبت رسیده است.

ابوریحان بیرونی معتقد بود که ریاضیات، نخستین نیاز آدمی در زندگی شهرنشینی است. او در صفحات اولیه کتاب «تحدید نهایات الاماکن» با بیان نیاز انسان به شهرنشینی، به فراهم‌آوری انواع دانش‌ها برای تأمین این نیاز می‌رسد؛ چرا که معتقد است زندگی شهرنشینی و بهره‌گیری از دنیا بدون دانش به دست نمی‌آید.

جست‌وجوی علم تا آخرین نفس

ابوریحان بیرونی روزهای پایانی حیات خویش را در بستر بیماری گذراند و در حالی که نفس‌هایش به شماره افتاده بود، همچنان در پی آموختن مسئله‌ای از دوست دانشمند خود بود. او سرانجام در سال ۴۴۰ هجری قمری در شهر غزنین چشم از جهان فروبست.

الهه‌سادات بدیع‌زادگان

انتهای پیام
captcha