به گزارش ایکنا از اصفهان، محمدامین فردوسی، شاعر و پژوهشگر ادبی در شب شعر «پژواک مانوش» که روز گذشته، 27 شهریورماه بهمناسبت روز شعر و ادب فارسی با همکاری انجمن ادبی مجموعه فرهنگی منتظران نور اصفهان و انجمن شعر و موسیقی مانوش بهصورت مجازی برگزار شد، به درونمایههای عرفانی اشعار امام خمینی(ره) پرداخت و اظهار کرد: محتوای عرفانی اشعار ایشان، نقطه عطف غزلیات عارفانه در قرن اخیر است. سبک سرودههای امام(ره) با الهام از غزلیات لسانالغیب، حافظ شیرازی شکل گرفته و نقش و تأثیر شگرف غزل حافظ بر غزل ایشان غیر قابل انکار است.
وی افزود: اشراف امام(ره) بر اصطلاحات عرفانی مقارن با زمانهای بود که متحجرین و متعصبین چنین اصطلاحاتی را مطرود میدانستند و دنبالکنندگان این مکاتب عرفانی نیز از هجمه، افترا و تهمتهای این افراد در امان نبودند. با این حال، امام(ره) با ایستادگی در برابر جریانهای مخالف عرفان، تمامی این هتاکیهای ناروا را به جان خرید تا جانی تازه به عرفان ببخشد.
این شاعر و پژوهشگر ادبی تصریح کرد: البته عرفان اسلامی که حضرت امام(ره) دنبالهرو آن بود و در اشعار ایشان نیز مشهود است، وجه تمایز عمدهای با عرفان صوفیه دارد؛ چرا که در عرفان صوفیه، عارف برگزیدن کنج عزلت، گوشهگیری در خانقاه و قطع ارتباط با مردم را طریقت خود قرار میدهد و در نهایت، خود را فانی میبیند؛ اما در سرودههای عرفانی امام(ره)، صحبت از عشق به معشوق یا معبود حقیقی مطرح و درواقع عارف، «سالک الی الله» است که با حرکت و جوشش میان مردم، خالصانه معنویات درونی خود را در کلام جاری میکند و خاضعانه و خاشعانه از اسرار درونی خود سخن میگوید تا به معشوق حقیقی و خدا برسد.
وی با اشاره به بیت «سزد ز دانه انگور سبحهای سازم/ برای رفتن میخانه استخاره کنم»، گفت: امام(ره) در این بیت میگوید که قصد دارم از دانههای انگور، تسبیح بسازم و با آن استخاره بگیرم؛ اگر خوب آمد، به میخانه بروم. زمانی که ایشان این بیت را در قم سرود، جنجال فراوانی علیهشان به پا شد؛ چرا که در آن زمان، همه دنبال این بودند که با استفاده از خاک کربلا و تربت سیدالشهدا(ع) تسبیح بسازند و با آن ذکر خداوند متعال را بگویند؛ ولی بسیاری از افراد تنگنظر با شنیدن این بیت برآشفتند و با مراجعه به مرحوم عبدالکریم حائری که از استادان حضرت امام(ره) بود، گلایه خود را از ایشان اعلام کردند؛ اما پاسخ مرحوم حائری قابل تأمل و درخور توجه است؛ ایشان نخست خنده فراوانی کرد و پس از آن فرمود: «به حاج آقا روحالله بگویید: در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست.»
فردوسی اضافه کرد: گاهی اوقات، رسانههای معاند با غرضورزی، دیدگاههایی درباره اشعار امام(ره) بیان میکنند و این سرودهها را از ایشان نمیدانند؛ ولی این ادعا، گزافهای بیش نیست؛ چرا که هیچ پشتوانه علمی برای اثبات آن وجود ندارد.
وی ادامه داد: بخشی از اشعار امام(ره) پس از رحلت ایشان به چاپ رسید که نشان میدهد دیوان اشعار فقط چشمهای از اقیانوس بیکران سرودههای حضرت امام(ره) است. این دیوان ١۴٩ غزل، ١١٧ رباعی، سه قصیده، دو مسمط، یک ترجیعبند و تعدادی قطعات و ابیات دیگر دارد و نشاندهنده ذهن خلاق امام(ره) است.
این پژوهشگر ادبی تأکید کرد: در رد آن ادعاهای پوچ و واهی باید گفت که اگرچه زمان دقیق سرودن بعضی از اشعار مشخص نیست، اما با مرور آنها میتوان مابهازایی برای تعدادی از اشعار یافت و متوجه شد که بخشی از آنها در جوانی، بعضی در میانسالی و تعدادی در کهنسالی سروده شدهاند و یکدست بودن زبان و دایره واژگانی مشخص که از ویژگیهای شعری هر شاعری محسوب میشود، در تمامی ابیات که در دورههای متفاوت حیات با برکت امام(ره) سروده شده، مشهود و منحصربهفرد است. همچنین سبک اشعار امام به سبک عراقی نزدیک است؛ بنابراین این ادعای سخیف که ایشان این اشعار را نسروده، به هیچ وجه پذیرفتنی نیست و نشان از جهالت مغرضانه کوردلان دارد.
فردوسی در پایان یک رباعی از سرودههای خود را به روح پرفتوح بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی تقدیم کرد و کلام خود را اینگونه به پایان برد: «عمریست به عرفان تو دل باختهایم/ در وادی حیرت! به تو پرداختهایم/ در هر غزلت روح خدایی جاریست/ اسرار تو را هنوز نشناختهایم.»
انتهای پیام