به گزارش ایکنا و به نقل از روابط عمومی دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان، حجتالاسلام محمدرضا زیبایینژاد، رئیس پژوهشکده زن و خانواده در نشست علمی برخط «اقتضائات تربیت در عصر مدرنیته» که امروز، ۲۳ مهرماه به همت مدرسه علمیه تخصصی مجتهده امین(ره) و مؤسسه آموزش عالی حوزوی علامه مجلسی(ره)، وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان با همکاری پژوهشکده زن و خانواده برگزار شد، اظهار کرد: در عصری به سر میبریم که با عنوان «مدرنیته متأخر» شناخته میشود و از سویی هم عنوان «عصر پسامدرنیته» بهطور گستردهای مورد استعمال قرار میگیرد.
وی افزود: میدانیم که نوعی تحولات فرهنگی و اجتماعی در حوزههای اعتقادی، اخلاقی و رفتاری در مقیاس جهانی بروز کرده است و با سرعت سرسامآوری نیز ادامه دارد.
رئیس پژوهشکده زن و خانواده با بیان اینکه نگرانی از تحولات نسلی در جامعه مؤمنان افزایش یافته، ادامه داد: آنها احساس میکنند که شکاف نسلی بروز کرده است. این واقعیت موجود محسوب میشود؛ اما تحلیلهایی که از روال این تحولات مطرح میشود، نشان میدهد که نوعی سادهانگاری نسبت به این تحولات وجود دارد و با وجود عمق زیاد فاجعه، آنچنان که باید مورد التفات قرار نگرفته است.
وی با بیان اینکه در طول تاریخ هم با این اتفاقات مواجه بودهایم، با این تفاوت که اکنون گستره و عمق آن بیشتر شده است، اضافه کرد: من از این رخداد با عنوان «درگیری و نزاع عقلانیت» یاد میکنم. هر تمدنی حول نوعی عقلانیت شکل میگیرد و عقلانیت توحیدی امروز با عقلانیت مدرن یا فردگرایانه درگیر است.
زیبایینژاد با بیان اینکه میان عقل، تعقل و عقلانیت تمایزی مفهومی وجود دارد، گفت: عقل در منابع دینی ما قوه و استعدادی بهشمار میرود که خداوند به انسان عنایت کرده است. این عقل، نور و کارکرد نور در وهله نخست این است که علم را برای ما تفسیر میکند. دوم، صدق و کذب را تشخیص میدهد و سوم، نوعی ارزشیاب است.
وی عقل را خطاناپذیر دانست و تصریح کرد: عقل کم یا زیاد است. هر جایی که عقل بهکار گرفته شود، مانند نوری پیرامون ما را روشن میکند؛ بنابراین در روایات آمده است که اگر از عقل به خوبی استفاده کنید، مسیر بهشت را به شما نشان میدهد.
رئیس پژوهشکده زن و خانواده، انسان را در میدان جاذبهای توصیف کرد که از سویی شهوتها و تمایلات و از سوی دیگر، سنت، محیط تربیتی و اجتماعی و القائات او را به سوی خود جذب میکنند، توضیح داد: معنای مصدری تعقل، یعنی فرایند بهکارگیری عقل در میدان این جاذبهها که اگر در میدان جاذبه، عقل حاکم گردد و از ظرفیت تمایلات برای کشف حقیقت و راهیابی به واقعه بهره برده شود، به تعقل خالص خواهیم رسید.
وی با بیان اینکه خداوند در کنار اعطای عقل به انسان، جهل را هم خلق کرده است، تصریح کرد: جهل در ادبیات فلسفی به معنای نبود عقل است؛ اما در روایات، جهل واقعیت و عینیت دارد و امری وجودی محسوب میشود. حتی برحسب بعضی از روایات دارای جنود و لشکر است.
زیبایینژاد در بیان تفاوت عقل و جهل اظهار کرد: اگر ما در فرآیند تعقل، جهل را کنار بگذاریم، مهار شهوت و غضب را در خدمت عقل قرار دهیم و عقل را بر سنت، آداب اجتماعی و نظام تربیتی مسلط کنیم، تعقل خالص صورت میگیرد که محصول آن، علم واقعی و نظام آگاهی درست است.
وی با بیان اینکه نتیجه تجعل، شبهعلم است، افزود: گاهی معلومات ما معجونی از علوم واقعی و شبهعلم است. عقلانیت، چارچوب و نتیجه تعقل محسوب میشود. فرق تعقل و عقلانیت این است که تعقل، مصدر و عقلانیت حاصل این مصدر بهشمار میرود. عقلانیت، بافت معرفتی حاصل از نتیجه تعقل است. اگر تعقل خالص باشد، عقلانیت به عقل کمک میکند تا معرفتهای جدیدی کسب کند.
رئیس پژوهشکده زن و خانواده ادامه داد: نزاعهای مهم بشری، اختلافاتی است که در مقیاس عقلانیتها رخ میدهد. در حقیقت، اساس شکلگیری تمدنها جنگ عقلانیتهاست؛ اگر توحیدی باشند، مفهومی محوری دارند. توحید ربوبی در قلب عقلانیت توحیدی قرار دارد. در توحید ربوبی، فقط خداوند دارای صلاحیت راهبری است.
وی اضافه کرد: از اینجا بود که شیطان سرکشی خداوند را انجام داد؛ چرا که میخواست ربوبیت نفس خود را بپذیرد. در برابر عقلانیت توحیدی، عقلانیت فردگرایانه یا لیبرالیسم حول مفهوم فرد شکل گرفته است و دو ادعای مهم دارد؛ اول اینکه هیچکس غیر از من، حق راهبریام را ندارد و دوم اینکه همهچیز باید در خدمت شادکامی من باشد.
زیبایینژاد با بیان اینکه در عقلانیت لیبرالیسم ارزشهایی خلق میشود که از سوی خود انسان تعریف شدهاند، پس نسبی و به تمایلات بند هستند، اضافه کرد: انسان به مرور زمان از این ارزشها دلزده میشود؛ بنابراین در این دنیای خالی از ارزش چه کند؟ مفهوم آزادی در اینجا با معنای انجام هر کاری که دل تمنای آن را داشته باشد و به عبارتی، با معنای رهایی شکل میگیرد.
وی با اشاره به تعبیر «رؤیاهای خودت را بساز» که متعلق به عقلانیت فردگراست، گفت: نظام تربیتی که ذیل این عقلانیت شکل میگیرد، به شما یاد میدهد تا فرزندان را برای شاد زیستن و سرخوشی توانمند کنید. در این نوع عقلانیت، خانواده حق ندارد ارزشهای خود را به فرزند تحمیل کند؛ همچنین اقتدار خانواده مذموم است.
رئیس پژوهشکده زن و خانواده ریشهکن کردن خانواده و سرپرستی پدر بر آن را توطئهای دانست که به زمان مشروطیت برمیگردد و بیان کرد: در ادبیات آن دوره، وطنپرستی و مام وطن اهمیت بسیاری داشت. چرخش معنایی از مفهوم امت به معنای ملت، تغییر دیگری از عصر مشروطیت بود. به علاوه، جغرافیای ایران و اهمیت مرزهای داخلی کشور مدنظر قرار گرفت؛ همچنین ملیگراها، ناسیونالیستها و یهودیان بر کلیدواژه مادری تأکید زیادی کردند.
وی با بیان اینکه در این دوره، اهمیت مادری در تدبیر منزل بسیار بزرگ جلوه داده شد، تصریح کرد: با اینکه تقدس مادری همیشه وجود داشته، اما مسئله این است که پدر از حوزه راهبری خانه به حاشیه کشانده شد و بازی نادیدهانگاری پدر و برجستهکردن مادر بهمثابه نقش اصلی در خانواده، اتفاقی است که حتی متدینین هم به مرور زمان در آن وارد شدند.
زیبایینژاد با تأکید بر اینکه مادر راهبر تربیت نیست، گفت: در فقه، مسئولیت تربیت بر عهده پدر است؛ مادر حق تنبیه ندارد، مگر اینکه از ناحیه پدر مأذون باشد. همینطور ادبیات ضد پدر در سریالها تولید شد که در کشور ما از سال ۱۳۷٠ با ساخت فیلم «پدرسالار»، «جراحت» و «ستایش ۱» این اتفاق رقم خورد و تخریب نقش هدایتی و نظارتی از مفاهیم مورد تأکید در این فیلمها بود.
وی با اشاره به مفاهیم محوری که هر کدام در عقلانیت کارکردی دارند، بیان کرد: یکی از کارکردهای مهم آنها این است که کل مفاهیم و واژگان را حول محور خود جمع میکنند و معنایشان را به واژگان تعمیم میدهند؛ برای مثال واژه «موفقیت» وقتی وارد عقلانیت فردگرا میشود، معنای خود را از شادکامی اخذ میکند و چیزی است که شما آرزوی رسیدن به آن را دارید؛ اما در عقلانیت توحیدی به معنای برداشتن موانع رشد محسوب میشود که با این حساب، انبیا قهرمانان آزادی هستند.
رئیس پژوهشکده زن و خانواده با بیان اینکه هر کدام از این عقلانیتها، ارزشهای خود را خلق میکنند، به طرح این پرسش پرداخت که چرا ما نمیتوانیم با نسل جدید ارتباط بگیریم و تأکید کرد: بهدلیل اینکه ارزشهای نسل جدید و همچنین سبک رفتاری و زندگی آنان با ما یکی نیست؛ برای مثال اگر آنها به سراغ انجام هر یک از مناسک و وظایف دینی میروند، از باب احساس خوشی و تجربه جذابی است که با انجام آن برایشان حاصل میشود.
وی با بیان اینکه اگر عقلانیت فردگرا شکل بگیرد، انسان بیدین نمیشود، بلکه دین را در خدمت فردگرایی قرار میدهد، گفت: به عبارتی، وجوهی از دین برای انسان جذابیت خواهد داشت که احساس خوشی به فرد بدهد. عقلانیت فردگرا میخواهد هیمنه خود را بر کل عالم گسترش دهد. اکنون پرسش این است که باید در مقابل آن چه کاری انجام دهیم؟
زیبایینژاد توضیح داد: مفهوم محوری عقلانیت توحیدی ابتدا رفتارها را هماهنگ میکند، چنانکه در آیه ۱۳۸ سوره بقره آمده است: «صِبْغَةَ اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً...»؛ یعنی رنگ الهی به کل اعمال زده میشود. دوم، کل نظام معنایی را متأثر میکند؛ برای مثال درباره موفقیت در قرآن میخوانیم: «وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ» و سوم، ارزشهای جدیدی به ما نشان میدهد؛ برای مثال آیه «لَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ أَلَّا يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ» که به رنج پیامبر(ص) از منطبقنشدن ارزشهای مردم با ارزشهای الهی اشاره میکند و نشان میدهد که حتی درد و رنج انسان ذیل عقلانیت توحیدی با عقلانیت فردگرا متفاوت است.
وی با بیان اینکه بدترین چیز در تربیت اسلامی آن است که به تربیت شاخ و برگ بدهیم، یادآور شد: ما باید در رتبه نخست، محبت و ربوبیت خداوند را برای فرزندانمان نهادینه کنیم. از آثار مهم عقلانیت این است که آگاهی شما بر اساس مفهوممحوری رمزگشایی میشود. یکی از بیراههها این است که گمان میکنیم تربیت یعنی آگاهیبخشی و نوعی بمباران اطلاعاتی برای فرزندانمان انجام میدهیم. این اطلاعات در ذهن و قلب آنها رمزگشایی میشود؛ اما این رمزگشایی بر چه اساسی صورت میگیرد؟ بر اساس عقلانیت ربوبی یا فردگرا؟
رئیس پژوهشکده زن و خانواده تأکید کرد: اگر شخص به خدا متصل باشد، حتی وسوسه شیطان سبب بصیرتافزایی او میشود؛ اما برای بروز این اتفاق باید چه کاری انجام دهیم؟ پژوهشی در غرب انجام شده و به این نتیجه رسیدهاند که در جوامع کنونی نیز خانواده، مهمترین کانون انتقال ایمان به نسل بعد محسوب میشود. خانواده باید چند ویژگی داشته باشد؛ نخست اینکه منسجم باشد. دوم اینکه پدر و مادر خودشان مؤمن باشند و سوم اینکه رفتارهای ایمانی از آنان تراوش کند.
وی با تأکید بر اینکه با لحاظکردن این سه مورد، شکاف نسلی اتفاق نمیافتد، گفت: خانوادههایی که انسجام ندارند، اگرچه مؤمن باشند، تکثر در راهبری به شدت به آنان آسیب میزند. بانوان باید سعی کنند که شوهرشان را ارتقا دهند و او را تضعیف نکنند. اگر زنی میخواهد مادر خوبی باشد، مادری را از اولویت خارج کند؛ چون اولویت اصلی همسرداری است. اگر فرزند به این نتیجه رسید که پدر و مادر رکن خانواده هستند، میفهمد که قابلیت اتکا دارند.
زیبایینژاد اظهار کرد: مادر باید تلاش کند تا تصویر پدر متعالی شود. پدر خطا زیاد دارد. بچه هم در ذهن خودش خطای پدر را بزرگتر جلوه میدهد. نقش مادر در این میان چیست؟ خطای پدر را کوچک جلوه دهید و بگویید که پدر از خطایش مهمتر است. همچنین اگر خطایی کرد، او را خراب نکنید. مقابل بچه به پدر برچسب نزنید، بلکه در حریم خلوت به او توضیح دهید.
وی با اشاره به تربیت و تعلق اجتماعی گفت: فرزند خانواده باید به جایی احساس تعلق داشته باشد. برای اینکه احساس تعلقش به خدا زیاد شود، باید به اجتماعی ایمانی کشانده شود. اجتماعات ایمانی دو کار انجام میدهند؛ یکی، هویت فرزند را به خوبی شکل میدهند و دوم، قدرت ایجاد میکنند. ایده مهم من این است که بچهها از کودکی تمام فعالیتشان بر این مبنا تعریف شود که برای لذتهای پایدار باید رنجهای سازنده را تحمل کنند.
انتهای پیام