میدانیم که اتحاد حوزه و دانشگاه میتواند به ترویج ارزشهای فرهنگی و دینی در کنار توسعه علمی و نهایتاً رشد و پیشرفت همهجانبه کشور منجر شود. بهمناسبت هفته وحدت حوزه و دانشگاه، خبرنگار ایکنا از اصفهان گفتوگویی با علیاکبر توحیدیان، دکترای علوم قرآن و حدیث و پژوهشگر قرآنی انجام داده است. در شش شماره گذشته، به وجوه اشتراک و اختلاف حوزه و دانشگاه، سابقه تأسیس هر یک از این دو مرکز علمی، اینکه رسیدن به تمدن نوین اسلامی از بستر کدامیک محقق میشود، تفکیک این مراکز، رویکرد علما نسبت به حوزه و دانشگاه، راهکارهایی برای اتحاد حقیقی میان حوزه و دانشگاه و اصول مبتنی بر این نظام بدیع، تحلیل جریانهای مخالف با این نظام تحولی، منشأ اختلاف میان حوزه و دانشگاه و نقش آموزش و پرورش در ایجاد نظام بدیع آموزشی پرداختیم. در شماره پیش رو، درباره مؤلفه فرهنگ در این نظام بدیع مطالبی میخوانیم.
از ویژگیهای انقلاب اسلامی ایران، همهجانبهبودن آن است؛ انقلابی فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی که بعد اصلی، مهم و اساسی آن، فرهنگیبودن مبتنی بر اسلام انقلابی، تحولخواه و تمدنساز است. برای واژه فرهنگ و گستره آن نظرات گوناگونی داده شده؛ ولی وجه مشترک در همه نظرات و تعاریف، موضوع آموزش با تمرکز بر علمآموزی و دانشاندوزی است.
بیشتر بخوانید:
از سویی، رابطه میان فرهنگ و تمدن در همه جوامع انسانی، اعم از دینی و غیردینی غیرقابل انکار است. بدون شک تمدن متصل به فرهنگ دینی بهدلیل تفاوت ماهوی و اختلاف در اهداف، مقاصد و ویژگیهای افراد و رهبران و نیز اتصالش به آسمان در مقایسه با تمدنهای دیگر که محصول فرهنگ مادی، دنیوی، زمینی و ملکی هستند، از ارزشهای معنوی، روحانی و سعادتآفرینی برخوردار است که فرهنگها و تمدنهای دنیامحور از آن بیبهرهاند و در نتیجه هیچگونه سعادت اخروی و نهایی را برای انسان تضمین نمیکنند.
بر این سیاق، ارتباط میان فرهنگ و کتب آسمانی و تمدن انبیای الهی که وحیمحور هستند، قابل تأمل و بررسی است. بدون شک تأمل بر دین، پیامبر و کتاب خاتم، اولویت رتبی و حتمی دارد. به هر حال در سیر تکاملی پدیدهها و پدیدارها، صرف خاتمیت هر جریانی از جمله جریان نبوت، ارسال نبی و انزال کتاب، دال بر جامعیت و مانعیت آن جریان است.
البته این سخن هرگز به معنای بیاعتنایی و بیاعتمادی به حلقههای سابق این سلسله مبارک نیست، همانگونه که قرآن بهمثابه کتاب خاتم، در مواضع گوناگون به کتب قبل از خود و به انبیای پیش از حضرت خاتم(ص) تصریح و تصدیق کرده است.
جان کلام اینکه تمدن نجاتبخش بشریت مبتنی بر فرهنگ پیامبران الهی مندرج در کتب آسمانی بلاتحریف و منتج از فراگیری شیوههای هدایت آن هادیان حقیقی، بالاخص قرآن کریم قابل پیگیری و صالح پیروی است. دورانی که ما در آن به سر میبریم، با تسامح به آخرالزمان مشهور شده؛ ولی درواقع مقدمه اولالزمان است. البته برای فرهنگها و تمدنهای مادی میتواند در نقش آخرین باشد؛ ولی برای تفکر شیعه اثنیعشری که مفتخر به باور مبارک ظهور و مهدویت فاطمی، علوی و حسینی است، اولالزمان نجات و حیات است و آخرالزمان واقعی، قرنها بعد از ظهور محقق خواهد شد.
با چشم بصیرت میتوان دید که در مسیر این حرکت تکاملی، قرآن مکتوب مقروء با قرآن ناطق مجسم که مقام منیع امام همام قائم(عج) است، باهم و به موازات هم حرکت میکنند و کاروان تمدن قرآنی ـ مهدوی را به پیش میبرند.
پیشنیاز این تمدن جهانی، ایجاد تحول در نهادهای کلیدی و بنیانی جامعه، بالاخص نهادهای علمی و آموزشی بر پایه تمدن مهدوی و اهداف الهی آن و استمرار بعثت پیامبران الهی است و هر حرکت و تلاشی که در این منظومه تعریف نشود، راه به جایی نمیبرد، گرچه چند صباحی جولان بدهد و این همان مفهوم تحققیافته پیام قرآن محسوب میشود: «وَ قُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا؛ و بگو حق فرارسید و باطل مضمحل و نابود شد و باطل نابودشدنی است» که وقوعش حتمی و نتیجهاش قطعی است و در بیان امیرالمؤمنین(ع) هم اینچنین آمده: «انّ لِلْحَقِّ دَوْلَةٌ و لِلْباطِلِ جَوْلَةٌ؛ برای حق دولت پایدار است و برای باطل، جولان مقطعی و زودگذر.»
اگر کارگزاران محترم به جامعیت، خاتمیت و جاودانگی قرآن عزیز اعتقاد و یقین دارند و پیامهای منتج از وحی را تنها نسخه شفابخش دردهای انسان و انسانیت میدانند، باید ادبیات الهی قرآن را سرلوحه همه تصمیمات، تصویبات و اجرائیات خود قرار دهند و بدانند که بدون هیچ شک و تردیدی، هر آنچه بخواهند، در قرآن وجود دارد و الگوهای عملی آن در حرکت انبیای الهی موجود و بعضاً مستتر است که باید از سوی قرآنشناسان باتقوا و قرآنپژوهان ژرفاندیش کشف و ارائه شود.
کتاب ارزشمند «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» از مقام معظم رهبری میتواند در این زمینه الگو باشد. البته عمر محتوای این کتاب نزدیک به ۵٠ سال است و شرح و بسط مطابق تغییرات، امکانات و مقتضیات زمان را با حفظ چهارچوب اصلیاش میطلبد.
در این مقال و مجال کوتاه نیازی به شرح نیست که مکتب «حسبنا کتاب الله» کارساز نیست و برای درک و استنباط دقیق، عمیق، صحیح و کامل آیات قرآن عظیم بهمثابه ثقل اکبر، استمداد از ثقل اصغر، یعنی احادیث و سیره عملی عترت طاهره پیامبر(ص)، ضرورتی بلاتردید و مکملی قطعی و متممی توصیهشده است: «إنّي قَد تَرَكْتُ فِيكُمُ الثّقلَيْنِ، ما إنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهما لَن تَضِلّوا بَعْدي و أحَدُهُما أكْبَرُ مِنَ الآخَرِ: كِتابُ اللّه حَبْلٌ مَمْدودٌ مِنَ السَّماءِ إلَى الأرضِ و عِتْرَتي أهلُ بَيْتي، ألاَ و إنَّهُما لَن يَفْتَرِقا حتّى يَرِدا علَيَّ الحَوضَ؛ من در ميان شما دو شىء گرانبها گذاشتهام كه تا وقتى به آنها چنگ آویزید، هرگز پس از من گمراه نمىشويد و يكى از آن دو بزرگتر از ديگرىست؛ كتاب خدا كه ريسمانىست از آسمان به زمين كشيده و عترت و خاندان من. بدانيد كه اين دو هرگز از هم جدا نمىشوند تا كنار حوض كوثر نزد من آيند.»
کارگزاران نظام بهویژه برنامهریزان امور فرهنگی و متولیان آموزشی باید به این سخن پیامبر(ص) با همه وجودشان توجه کنند؛ زیرا نخست، حدیث متواتر و صددرصد صحیح و معتمد است و دوم اینکه سخن قطعی پیامبر(ص)، وحی محسوب میشود؛ یعنی سخن خود خداست: «وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَىٰ، إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَىٰ؛ و هرگز به هوای نفس سخن نمیگوید، سخن او هیچ غیر وحی خدا نیست.» (نجم/ ۳ و ۴).
براساس فرمایش راهگشا و توصیه هدایتگر بزرگترین هادی بشر، یعنی پیامبر خاتم(ص)، چنانچه ایجاد تمدن اسلامی را تحولی ضد ضلالت و در مسیر هدایت بدانیم که حتماً هست، راهی به جز تمسک به قرآن و عترت وجود ندارد. کارگزاران بزرگوار در نظام اسلامی نسخههای پیچیده در غرب و تدوینشده با تفکر غیراسلامی را کنار بگذارند و فقط به توصیه اکید پیامبرشان که به او، دین و کتابش معتقدند، عمل کنند و زمان را از دست ندهند. با این شرح کوتاهی که در تبیین ایده ایحاد وحدت و اتحاد و ضرورت تحول در نظام آموزشی، پرورشی، پژوهشی و فرهنگی عرض شد، مرامنامه این تحول هم معرفی گردید تا ادعای بدون پشتوانهای ارائه نشده باشد.
تمدن ظهورمحور و مهدویتبنیان از الهیات و ادبیات قرآنی الگو میگیرد که در حکومت سلیمانش، آصف برخیایی در کنار خود دارد که همچون شیخ بهایی عالم به تمام علوم روز خود بوده و جن و انس و حیوان تحت سلطه علمش و ملکها و ملکهها حتی در اقصی نقاط عالم تسلیم اوامر او هستند.
رسیدن به این اهدف بزرگ از رهگذر تحول مدبرانه و عالمانه در کل نظام علمی کشور میگذرد. در این راستا، مروری بر فرمایشات بنیانگذار جمهوری اسلامی و همچنین رهنمودهای مقام معظم رهبری و بزرگانی همچون علامه طهرانی، استاد شهید مطهری و علامه جوادی آملی در موضوع مورد بحث، توصیه میشود.
زهراسادات محمدی
انتهای پیام