مراسم اعتکاف فرصتی مناسب برای دوری از اغیار، خودیابی، اندیشه در جهان خود و کسب آگاهیهای عمیق است؛ فرصتی برای فرار از مشغلههای دنیوی و کثرتهای نامحدود مادی دنیای مدرن و قرارگرفتن در آغوش وحدتی به نام الله. اکنون که این مراسم معنوی به اتمام رسیده، زمان مناسبی برای گفتوگو درباره پیامدها، تجارب و یافتههای اعتکاف است. بر این اساس، خبرنگار ایکنا از اصفهان گفتوگویی با علیرضا فتاحی، مسئول ستاد اعتکاف مسجد جامع اصفهان انجام داده است که در ادامه متن آن را میخوانیم.
در این سه روز، ما با نوجوانان در رده سنی ۱۰ تا ۱۸ سال ارتباط داشتیم و گفتوگو کردیم؛ نسلی که اکنون در مقطع دبیرستان یا متوسطه اول و دوم قرار دارد. تصور عمومی راجع به این نسل این است که آنها با توجه به شرایط کنونی جامعه و دوران پساکرونا، افرادی منزوی و گوشهگیر هستند؛ ولی برخلاف این تصور، این نسل آمادگی حضور گسترده اجتماعی را دارد. ما در مراسم اعتکاف امسال، میزبان بیش از ۶۷۰ نفر از آنها بودیم که هیچکدام گوشهنشین و منزوی نبودند. آنها در فعالیتهای جمعی شرکت میکردند و در حلقههای معرفتی حضور فعال داشتند؛ حتی در مصاحبههایی که برای مستندسازی این مراسم انجام میشد، استقبال خوبی از خود نشان میدادند.
ویژگی جالب دیگر این نسل آن است که خود را در چارچوبها و قواعدی که نسلهای قبل براساس آنها زندگی میکردند، تعریف نمیکند؛ برای مثال اگر به نوجوان دیروزی گفته میشد که استفاده از گوشی تلفن همراه امکان ندارد، همه تبعیت میکردند؛ اما برای این نسل، گوشی تلفن همراه جزو الزامات زندگی است. آنها محدودیتهایی را که ما در این مراسم ایجاد کرده بودیم، به راحتی نمیپذیرفتند. این موضوع ویژگی منفی این نسل نیست، بلکه ویژگی روانشناختی آنهاست که معمولاً به دنبال شکستن محدودیتها هستند؛ بنابراین ضروری است که با توجه به این روحیات و خلقیات، این نسل را مدیریت کرد؛ مثلاً نمیتوان برای آنها برنامههای مفصل و ساعت به ساعت در مکانی محدود تنظیم کرد؛ به همین دلیل ما برای آنها برنامههایی روزانه با حجم کمتر از شش ساعت تنظیم کرده بودیم و بقیه زمان را در اختیار مربیان و کادر مدیریتی قرار دادیم؛ همچنین شرایطی برای سرگرمیهای مثبت و غیرمخرب فراهم کردیم تا حوصله و نشاط معنوی آنها در اعتکاف خدشهدار نشود. این اعتکاف ترکیبی از معنویت و تفنن بود که توانست نیازهای این نسل را به خوبی پوشش دهد.
نسلی که در فضای مجازی غرق شده و این فضا بخش بزرگی از زندگیاش را تشکیل داده است، وقتی در فضای حقیقی جامعه حضور مییابد، بسیاری از آداب و رفتارها را میآموزد. آنها در این سه روز و در محیط جدیدی مانند مسجد، بسیاری از موضوعات و پارامترهایی را که ملزم به کنترل و مدیریت آن در جامعه هستند، بهصورت عملی و بدون آموزش نظری تجربه میکنند؛ برای مثال یاد میگیرند که از بینظمی دوری کنند، سر وقت برای سحری بیدار شوند و با توجه به محدودیت زمان، برنامههای خود را تنظیم کنند. علاوه بر این، ما به برخی از دانشآموزان مسئولیتهایی مانند خادم افتخاری میدادیم. این مسئولیتها روحیه ایثار و مشارکت را در آنها تقویت میکرد و آنها بهصورت آزمایشی، مهارتهای اجتماعی و معنوی را تمرین میکردند. این تجربیات آنان را قادر خواهد کرد تا پس از اعتکاف در جامعه، مدرسه و خانواده از آن برای رشد و بهرهوری خود استفاده کنند.
از سوی دیگر، با توجه به اینکه دنیای امروز، دنیای مادیگرایی است، دانشآموزان در فضای اعتکاف، دور از مادیات، بعد معنوی و انسانی خود را تقویت میکنند. تجربه اعتکاف باعث میشود که بعد معنوی وجودشان شکوفا شود و علاوه بر بعد مادی که در زندگی روزمره با آن سروکار دارند، معنویات را نیز تمرین کنند.
لازم به توضیح است که مخاطب ما در این اعتکاف، دانشآموزان عضو مجموعههای فرهنگی سطح شهر بودند که طبیعتاً پسزمینههای معرفتی و دینی داشتند. هرچند عنوان دینگریزی به این نسل اطلاق میشود و مصطلح شده است، اما وقتی برای آنها برنامههای گوناگون مذهبی ترتیب داده شود، استقبال خوبی به عمل میآورند. ما به کرات شاهد آن بودیم که همین نوجوانان و جوانان در فراخوان برنامههای گوناگون فرهنگی مذهبی، بیشترین و مؤثرترین حضور را دارند. هر مخاطبی که از بیرون برنامههای اعتکاف را مشاهده میکرد، به وضوح درمییافت که دانشآموزان و قشر نوجوان امروز بهصورت جدی به دین و معنویت علاقهمند هستند. این سه روز بهمثابه تمرینی برای دانشآموزان و نوجوانان، شرایطی فراهم کرده بود که به وضوح نشان میداد برخلاف تصور رایج، جوانان امروز به دنبال حقیقت هستند و معنویت گمشده آنهاست؛ فطرتشان پاک است و این حقیقتجویی، آنها را به سمت دین که ظهور حقیقت است، سوق میدهد.
یکی از آسیبهایی که در فعالیتهای مذهبی و اجتماعی، از جمله اعتکاف وجود دارد، این است که اگر صرفاً اعتکاف را بازگشت به شرایطی خنثی یا انزوا تعبیر کنیم، این تصور ایجاد میشود که این مراسم به معنای دوری از اجتماع و تعاملنداشتن با دیگران است، در حالی که در آموزههای دینی ما تأکید شده که مسلمان باید کنشگری اجتماعی داشته باشد. اگر قرار است با خود خلوتی تجربه کند، این خلوت باید به کنشگری اجتماعی منجر شود؛ در غیر این صورت، اشکالی در آن وجود دارد.
بنابراین وقتی برای انتقال مفاهیم دینی برنامهریزی میشود، باید این نکته مدنظر قرار گیرد که هر مفهوم دینی باید در سه ساحت فرد، خانواده و اجتماع بازتعریف شود. اگر این مفاهیم صرفاً برای فرد تعریف شوند، مخاطب آنها را فقط در چارچوب شخصی خود میبیند و این دیدگاه باعث میشود که او آمادگی لازم برای حضور مؤثر در اجتماع در مقام یک کنشگر اجتماعی را پیدا نکند.
بر این اساس، آسیبی که میتواند مراسم اعتکاف را به چالش بکشد، این است که معتکف در این مراسم برای حضور در اجتماع، مواجهه با مسائل روز اجتماعی و حتی مسائل بینالمللی ترغیب و آماده نشود. در این صورت، اینگونه مراسم صرفاً به رویدادهایی تبدیل میشوند که خودمحوری در آنها بروز پیدا میکند، در حالی که هدف این اجتماعات این است که انسان را از خودش عبور دهد و خودیت را به سمت کنشگری اجتماعی سوق دهد.
تلاش ما در ستاد اعتکاف بر این بود که به دانشآموزان القا کنیم هرچند انسان باید خودش را مدیریت کند و به امور روحی و معنویاش بپردازد، اما این رسیدگی نباید باعث شود که نسبت به کنشگری در اجتماع، حضور مؤثر در خانواده و حتی در سطح بینالملل بیتفاوت شود. اعتکاف باید بهگونهای باشد که فرد پس از آن با انرژی و بینشی جدید بتواند در جامعه نقشآفرینی و به بهبود شرایط اجتماعی کمک کند.
الههسادات بدیعزادگان
انتهای پیام