کد خبر: 4264926
تاریخ انتشار : ۲۱ بهمن ۱۴۰۳ - ۰۹:۰۶
یادداشت

۲۱ بهمن ۱۳۵۷؛ تلاش کور رژیم پهلوی برای بازداشت رهبران نهضت

در روز ۲۱ بهمن ۱۳۵۷، فرماندار نظامی تهران و حومه در دستورالعملی به یگان‌های تابعه خود، از آن‌ها خواست تا بی‌درنگ تمام رهبران نهضت را دستگیر و با هواپیما به یکی از جزایر منتقل کنند و همراه این دستورالعمل، فهرستی از اسامی صد‌ها نفر که باید بازداشت شوند، الصاق شده بود که در رأس آن‌ها، نام حضرت امام(ره)، آیت‌الله طالقانی و مهندس مهدی بازرگان به چشم می‌خورد.

بهمن ۱۳۵۷۲۱ بهمن ۱۳۵۷؛ چشم جهان به اراده ملت ایران دوخته شده است تا نظاره‌گر شگفتی‌آفرینی آنان باشد. زنان، مردان، اندیشمندان، مردم عامه، حتی قلم‌ها و رسانه‌ها به میدان حق‌طلبی و ظلم‌ستیزی آمده‌اند. همه‌چیز برای ظهور یک دگرگونی مهیاست.

روزنامه کیهان چنین می‌نوسد: «در صبحگاه ۲۱ بهمن، نبرد شدیدی میان نیروی هوایی و گارد ارتش درگرفت. کارکنان نیروی هوایی با پشتیبانی مردم موفق شدند اسلحه‌خانه را به تصرف درآورند و حدود دو هزار قبضه تفنگ همراه مقدار قابل توجهی مهمات میان مردم توزیع کنند. این درگیری‌ها تا ساعت چهار بعدازظهر ادامه یافت تا اینکه برای انجام مذاکرات، آرامش نسبی برقرار شد. در این زمان، سپهبد آذر برزین، جانشین ربیعی و سرلشکر روحانی از درب جنوبی وارد پادگان شدند و از افراد نیروی هوایی خواستند تا سلاح‌های خود را تحویل دهند و به پادگان‌ها بازگردند. با این حال، مذاکرات دو ساعته بین طرفین به نتیجه‌ای نرسید و در نهایت، سپهبد برزین و سرلشکر روحانی محل را ترک کردند.

روز ۲۱ بهمن، درگیری بین نیروهای هوایی طرفدار انقلاب و گارد طرفدار رژیم به خیابان‌ها کشیده و تهران به صحنه جنگ شبیه شد. در این روز فرماندار نظامی تهران در اعلامیه شماره 40 خود، ساعات حکومت نظامی را از چهار و نیم بعدازظهر تا پنج صبح افزایش داد. پس از شدت‌گرفتن حملات مردم به کلانتری‌ها و پادگان‌ها، فرماندار نظامی تهران در همین روز ساعت منع عبور و مرور را تا ساعت 12 ظهر روز ۲۲ بهمن افزایش داد.

شهید فضل‌الله محلاتی از منظری دیگر، ۲۱ بهمن را چنین توصیف می‌کند: «شب ۲۲ بهمن، در منزل امام (مدرسه علوی) حضور داشتم. مکانی در پشت مدرسه علوی در نظر گرفته بودیم تا در صورت حمله رژیم، امام را به آنجا منتقل و جان ایشان را از خطر حفظ کنیم؛ اما امام راضی به این کار نشد. به یاد دارم که آقای هاشمی در حیاط به من گفت: «چه کنیم؟ امام راضی نمی‌شود.» دوباره نزد امام رفتیم و ایشان فرمود: «هر کس می‌ترسد، برود. من از جای خود تکان نمی‌خورم.»

صادق طباطبایی، از نزدیکان امام خمینی(ره)، التهاب این روز را این‌چنین به تصویر می‌کشد: «در بعدازظهر روز ۲۱ بهمن، وقتی از اخبار شنیدیم که فرمانداری نظامی ساعت حکومت نظامی را به چهار بعدازظهر تغییر داده است، احتمال توطئه‌ای از سوی رژیم علیه انقلاب در ذهن همه ما تقویت شد. واکنش بختیار به موضع‌گیری‌های امام از این نظر بود که او از برنامه‌های بعدی نظامیان برای مقابله با انقلاب اطمینان داشت. زمانی که امام(ره) اعلام کرد اعلامیه حکومت نظامی یک نیرنگ است، برخی نگران بودند. من از این نگرانی‌ها متعجب بودم؛ چراکه حتی اگر تمام نیروهای ارتش به خیابان‌ها می‌آمدند، نمی‌توانستند نصف جمعیت حاضر در چند خیابان اصلی تهران را کنترل کنند. البته امام این تصمیم سرنوشت‌ساز را گرفت و احتمالاً در این زمینه مشورت‌هایی نیز انجام داد. به یاد ندارم که کسی مخالفت کرده باشد. برخی ممکن است فکر کنند که این تصمیم امام(ره) براساس الهام بوده است؛ اما به نظر من، این تصمیم بر پایه تعقل و منطق سیاسی و شجاعت در تصمیم‌گیری بود. در آن مقطع، احتمال توطئه در ذهن بسیاری وجود داشت و اعلامیه حکومت نظامی، نشانه‌ای از این توطئه بود.»

به نظر می‌رسد به شورای انقلاب، طرح کودتای نظامی‌ای به نام «عملیات کورتاژ» یا «عملیات نجات» ابلاغ شده بود که ژنرال هایزر (از آمریکا) و فرماندهان نیروهای هوایی و زمینی ارتش طراحی کرده بودند. هرچند اجرای این طرح غیرعقلانی و نامحتمل به نظر می‌رسید، اما شرط عقل حکم می‌کرد که تدابیر لازم اتخاذ شود.

ستاد امام(ره) با بلندگو لغو اعلامیه‌های فرمانداری نظامی (منع رفت‌وآمد) را در سطح تهران اعلام کرد. علاوه بر این، کلانتری‌های ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۴، ۱۶، ۲۶ و کلانتری نارمک به دست مردم سقوط کرد. در این روز، تیپ زرهی قزوین که برای تقویت نیروی دفاعی حکومت نظامی وارد تهران شده بود، در خیابان سپه با مقاومت سخت مردم مواجه شد.

در سوی دیگر، سپهبد رحیمی، فرماندار نظامی تهران و حومه در دستورالعملی به یگان‌های تابعه خود، از آن‌ها خواست تا بی‌درنگ تمام رهبران نهضت را دستگیر و با هواپیما به یکی از جزایر منتقل کنند. همراه این دستورالعمل، فهرستی از اسامی صد‌ها نفر که باید بازداشت شوند، الصاق شده بود که در رأس آن‌ها، نام حضرت امام(ره)، آیت‌الله طالقانی و مهندس مهدی بازرگان به چشم می‌خورد؛ اما او اصلاً به ذهنش هم خطور نمی‌کرد که فردا، ۲۲ بهمن خواهد آمد.

الهه‌سادات بدیع‌زادگان

انتهای پیام
captcha