انقلاب اسلامی ایران در زمانی شکل گرفت که نظام جهانی غربمحور، بهمثابه نظامی تثبیتشده، نزدیک به چهار قرن بر جامعه جهانی حاکم بود. هر نوع تحولی در ابعاد گوناگون فکری، سیاسی، فرهنگی و طرح گفتمانها، برخاسته از مبانی فکری و اندیشهای غرب بود. حتی انقلابهای بزرگی که خارج از جغرافیای غرب رخ میداد، مانند انقلابهای روسیه، چین و کوبا، تابعی از مبانی فکری و اندیشهای برخاسته از غرب بود. این در حالی است که انقلاب اسلامی، نظام جهانی غربمحور را در ابعاد گوناگون به چالش کشید.
مهمترین بازتاب انقلاب اسلامی در نظام بینالملل، احیای ارزشهای اسلامی بود. در اصل، پیروزی انقلاب اسلامی نشان داد که ادیان الهی، بهویژه دین مبین اسلام با گذشت زمان و توسعه مدرنیزاسیون، نه تنها به پایان نرسیدهاند، بلکه بهمثابه مهمترین راه نجات بشریت از بیدادگری همچنان مطرح هستند و جهانی که به سرعت به سوی مادیگرایی یا ماتریالیسم گام برمیداشت، ناگهان با دریچهای از معنویات و اندیشه دینی مواجه شد.
با وجود اینکه انقلاب اسلامی در اوج جنگ سرد و تثبیت نظام دوقطبی ظهور کرد، اما با ظهور خود نه تنها با نظم برآمده از نظام دوقطبی مقابله کرد، بلکه دو ابرقدرت شرق و غرب نیز به مقابله با آن پرداختند. انقلاب اسلامی ایران نظم جدیدی بر مبنای سلطهستیزان در مقابله با سلطهگران پیریزی کرد که بر مبنای اندیشههای دینی استوار بود و با ارزشها و نظام فکری غرب همخوانی نداشت و دارای تعارضاتی نیز بود.
گفتمان انقلاب اسلامی ایران منازعات سیاسی میان دولتها با اهداف و منافع متفاوت را به منازعات میان مستکبران و سلطهگران با مستضعفان و سلطهستیزان تغییر داد. به دنبال تغییر گفتمان منازعات جهانی، صفوف جهانی نیز تغییر پیدا کرد. از یک طرف دولتها در مصاف با خیزش ملتها که مرزهای جغرافیایی را درنوردیده بودند، بعضاً منازعات میان خود را کنار گذاشتند و با یکدیگر متحد شدند و از سوی دیگر، مستضعفان نیز به مبارزه با صاحبان قدرت برخاستند و در قالب حرکتهای فردی و جمعی به منازعات جهانی ورود کردند و بهمثابه نهادهای غیردولتی شناخته شدند.
با پیروزی انقلاب اسلامی برای نخستین بار، گفتمان اسلام سیاسی وارد مفاهیم علوم سیاسی و روابط بینالملل شد که خواهان برپایی یک نظام سیاسی دینی در مقابله با نظامهای سیاسی سکولارمحور بود. انقلاب اسلامی ایران که بر پایه ارزشهای دینی به پیروزی رسید، عناصری غیرمادی همچون معنویت و اخلاق را بهمثابه الگویی جدید در نظام بینالملل مطرح کرد که سازش با این معیارها برای بازیگران مطرح در نظام بینالملل بسیار دشوار بود.
با ظهور رنسانس در غرب که نقطه عطفی در تاریخ تمدنی آن مطرح میشود، غرب در ابعاد گوناگون سیاسی، نظامی، اجتماعی و فرهنگی قدرت خود را به شدت در نظام بینالملل گسترش داد و تمدن شرق، بهویژه تمدن اسلام به حاشیه رانده شد؛ اما انقلاب اسلامی تا حدودی شرایط را متحول و اسلام را از حالت انفعالی خارج کرد و بال و پر دوباره به آن بخشید. اگرچه تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، جنبشهایی نظیر اخوانالمسلمین، مبارزاتی در راستای احیای حکومت دینی و رهایی مسلمانان از انزوا و ضعف کرده بودند، اما موفق نشدند حکومتی بر پایه مبانی فکری و اندیشهای دین اسلام بنا کنند؛ ولی انقلاب اسلامی فصل تازهای از احیای حکومت دینی آن هم بر پایه ایدئولوژی تشیع تشکیل داد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، بسیاری از نظریهپردازان، انقلاب اسلامی را ناشی از استبداد صرف حکومت پهلوی، ضعف ساختاری و موقعیت متزلزل آن قلمداد میکردند، این در حالی بود که حکومت پهلوی نیز توانمندیهایی داشت و از همه مهمتر، مورد حمایت قدرتهای بزرگ غربی بود؛ اما بسیج نیروهای مردمی، قدرت سازماندهی، رهبری و ایدئولوژی آن، باعث شگفتی اندیشمندان غربی شد، بهطوری که خانم اسکاچ پل، انقلاب ایران را پدیدهای استثنایی دانست که با سایر انقلابهای جهان سنخیتی ندارد.
با توجه به موقعیت ژئوپلیتیکی ایران و جمعیت زیاد مسلمانان، بهویژه شیعیان در این منطقه، به نظر میرسد انقلاب اسلامی بیش از سایر نقاط جهان، در خاورمیانه بازتاب داشته است. در ادامه این نوشتار، به بررسی بازتاب انقلاب اسلامی ایران در بعضی از کشورهای خاورمیانه میپردازیم.
عراق: کشور عراق در جایگاه همسایه ایران که مرز مشترک زیادی با کشورمان دارد و از سویی، هویت دینی و مذهبی مشترک، حضور پررنگ ایرانیان در این کشور و همچنین علمای شیعی ایرانیتبار، شاید بتوان گفت بیشترین تأثیر را از انقلاب اسلامی گرفته باشد. تحرکات سیاسی علمایی چون آیتالله سیدمحسن حکیم و سیدمحمدباقر صدر و از همه مهمتر، اقامت ۱۳ ساله امام خمینی(ره) در عراق و ایجاد ارتباط عمیق با علمای بزرگ این کشور، از جمله آیتالله حکیم و صدر نیز دارای تأثیراتی بوده است؛ اما به علت سختگیریهای شدید رژیم بعث علیه جریان برآمده از انقلاب ایران و جنگ تحمیلی علیه کشورمان، نتوانست در ابتدا تأثیر قابل ملاحظهای داشته باشد؛ ولی بعدها با سرنگونی رژیم بعث، ایران توانست نفوذ قابل توجهی در عراق، بهویژه در میان گروههای شیعی این کشور داشته باشد.
کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس: هر چند انقلاب ایران در ایدئولوژی تشیع ریشه دارد و کشورهای خلیج فارس از این حیث با انقلاب اسلامی ایران همسو نبودند و حتی برای جلوگیری از سرایت آن به رژیمهای محافظهکار خود به حمایت از صدام پرداختند، اما باید توجه داشته باشیم که اصلگرایی بهمثابه شعاری اسلامی، برای اهل سنت نیز جذاب بوده است، هرچند بهدلیل نفوذ وهابیت در این کشورها از جمله عربستان، بازتاب آنچنانی نداشته است.
لبنان: با توجه به پیشینه تاریخی حضور شیعیان در لبنان، انقلاب اسلامی ایران بازتاب قابل توجهی در این کشور، از جمله بهبود جایگاه و ارتقای شیعیان در صحنه سیاسی لبنان داشته است؛ اگرچه پیشتر امام موسی صدر در طول حضور خود در این کشور و با ایجاد جنبش امل، تلاشهای زیادی در این زمینه کرده بود. از سویی، همسایگی لبنان با فلسطین و مبارزه با اسرائیل در راستای حمایت از ملت فلسطین و آزادسازی قدس که جزو اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود، به تقویت هرچه بیشتر شیعیان در قالب حزبالله لبنان منجر شد.
یمن: یمن نیز از جمله کشورهای خاورمیانه است که جمعیت قابل توجهی از آن از شیعیان تشکیل شدهاند؛ برخلاف شیعیان عراق و لبنان که اثنیعشری هستند، شیعیان یمن به شاخه زیدی تعلق دارند و از آنجا که روحیه مبارزاتی در طول تاریخ همچنان در میان زیدیها قوی بوده است، شعارهای انقلاب اسلامی، یعنی مبارزه با امپریالیسم، سلطهپذیر نبودن و ظلمستیزی برای آنها جذابیت ایجاد کرده و حتی باعث نزدیکی سیدبدرالدین حوثی، رهبر معنوی حوثیها به امام خمینی(ره) شده بود و از سوی دیگر، قدرتگیری آنها در عرصه سیاسی و نظامی یمن و مبارزاتی که در طول ۱۵ ماه گذشته در حمایت از مردم غزه داشتهاند، شاید بتوان آن را نتیجه بازتاب انقلاب اسلامی و شعارهای مهم آن قلمداد کرد.
روی هم رفته، پیروزی انقلاب اسلامی ایران بازتاب قابل توجهی در نظام بینالملل و منطقه خاورمیانه داشته است. این انقلاب با مطرحکردن گفتمانی جدید بر پایه اندیشهها و تفکرات دین اسلام، بهمثابه سدی در مقابله با گفتمان تثبیتشده نظام فکری و اندیشهای غرب در سیاست جهانی مطرح شد و قدرتهای غربی از جمله ایالات متحده آمریکا را به مبارزه طلبید.
در منطقه خاورمیانه نیز اگرچه بهدلیل ماهیت شیعی آن با استقبال کشورهای اهل سنت مواجه نشد، اما این کشورها نمیتوانستند از تأثیرات برآمده از آن برکنار باشند و همچنین حمایت مادی و معنوی جمهوری اسلامی ایران از مردم فلسطین و گروههای فلسطینی همچون سازمان جهاد اسلامی و حماس که از اهل سنت هستند، باعث بازتاب قابل ملاحظه آن شده است؛ با این وجود انقلاب اسلامی ایران در میان شیعیان منطقه که نزدیک به ۴۰ درصد جمعیت آن را تشکیل میدهند، تأثیرات قابل ملاحظهای داشته است.
پگاهسادات طباطبایی
انتهای پیام