کد خبر: 4266851
تاریخ انتشار : ۳۰ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۱:۱۵
در وبیناری بررسی شد

بایدها و نبایدهای مدیریت استارتاپ

یک متخصص مدیریت رفتار سازمانی و روانشناسی شخصیت گفت: مدیریت بحران، اداره منابع انسانی، اهمیت هوش هیجانی، حفظ انگیزه و... از جمله مهارت‌ها و مؤلفه‌های مهم در مدیریت استارتاپ‌هاست.

مدیریت استارتاپبه گزارش ایکنا از اصفهان، علی داستانی، متخصص مدیریت رفتار سازمانی و روانشناسی شخصیت در وبینار «مهارت‌های نرم مدیریت استارتاپ‌» که شامگاه گذشته، 29 بهمن‌ماه به همت خانه فناوری‌های فرهنگی، وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان برگزار شد، اظهار کرد: طبیعتاً استارتاپ‌ها مجموعه‌های نوپایی هستند که می‌خواهند خدمات یا محصول جدیدی عرضه کنند؛ همچنین می‌خواهند محصول یا خدماتشان جدید و دارای خلاقیت باشد و در بازار با دیگر خدمات و محصولات رقابت کند؛ پس موضوع کار گروهی در استارتاپ‌ها مطرح می‌شود.

وی افزود: اگر مجموعه‌ای استارتاپی دارید و مایلید آن را به نتیجه برسانید، طبیعتاً در گام نخست باید یکسری مبانی روانشناختی یا مهارت‌های نرم داشته باشید و در حین کار آن‌ها را تقویت کنید. تمام کسانی که توانسته‌اند در زمینه‌ای موفق شوند، قطعاً مهارت‌های نرم و مدیریت ویژه‌ای به‌دست آورده‌ و یا داشته‌اند. بسیاری از شکست‌هایی که مجموعه‌ها یا گروه‌های کاری متحمل می‌شوند نیز به‌دلیل کم‌توجهی به این مقوله است. طبیعتاً شما میزانی از این مهارت‌ها را دارید و در بعضی توانمندتر و در بعضی کم‌توان هستید. این مهارت‌ها عبارتند از نخست، شناخت خود و دیگران. بسیاری از ما معتقدیم که به خوبی خودمان را می‌شناسیم. 

این متخصص مدیریت رفتار سازمانی و روانشناسی شخصیت بیان کرد: تجربه نشان داده ما در مدیریت بحران‌هاست که متوجه توانمندی‌ و ناتوانی خود می‌شویم. کسی که می‌خواهد وارد مسیر مدیریت شود، ابتدا باید تمام نقاط قوت و ضعف خود را بشناسد. آیا باید به تجربه‌ای که در طول مسیر به دست می‌آید، توجه کرد و یا راه‌های دیگری نیز وجود دارد‌؟ معمولاً کسانی که به دنبال روانشناسی زرد هستند، بر این موارد مانور می‌دهند و حتی ممکن است افراد را به بی‌راهه ببرند. افراد و گروه‌ها می‌توانند ارزیابی روانشناختی شوند.

وی با اشاره به اهميت منابع انسانی گفت: منابع انسانی یکی از ارکان اساسی تولید و خدمات است و در ایران نیز کسب‌و‌کارها به همین نتیجه رسیده‌اند. ضریب قاطعیت، زودرنجی، سطح ارتباطات و برون‌گرایی، هیجان‌های مثبت، ضریب انعطاف و... در رابطه‌ با مدیر یا عضوی از تیم باید سنجیده شود. البته استفاده صرف از آزمون‌ها ممکن است افراد را به بی‌راهه ببرد. طرحواره‌های روانی یکی از موضوعات بسیار مهم است. در مرحله بعد، مدیر باید اعضای گروهش را نیز بشناسد. در این مرحله، تجربه نقش مؤثری دارد.

اهمیت بیشتر هوش هیجانی در مقایسه با IQU

داستانی یادآور شد: مهارت بعدی، هوش هیجانی زیاد است. مهم‌ترین ویژگی این هوش در مقایسه با IQU این است که قابلیت ارتقا دارد. در دنیا الزاماً مدیران شرکت‌ها و مجموعه‌های بزرگ دارای IQU زیاد نیستند. برخی افراد با هوش کم، کسب‌وکارهای بزرگ و درآمدهای بسیاری دارند. حتی بسیاری از افراد باهوش، زیر دست آن‌ها کار می‌کنند. هوش هیجانی زیاد می‌تواند توانایی اداره ديگران را افزایش دهد.

وی تصريح کرد: سه سبک رئیس، مدیر و رهبر در مدیریت افراد وجود دارد. جایگاه رئیس در استارتاپ‌ها به شخصیتی اشاره دارد که خودش دستور می‌دهد، تصمیم می‌گیرد و اعمال نفوذ می‌کند. از سوی دیگر، مدیر شخصیتی است که مشورت می‌کند و اصول مدیریت را بلد است. رهبر نیز کسی است که به سراغ روان انسان‌ها و اعضای گروه می‌رود. تیم‌سازی، اداره و نگه‌داشتن اعضای گروه کار راحتی نیست. ما در ایران در این دو مقوله ضعیف هستیم. رهبر یا مدیر گروه باید این بار را به دوش بکشد و به قدری پختگی، صبوری و تحمل روانی داشته باشد که همه افراد را با گرایش‌های گوناگون بپذیرد و بعد بتواند کنار هم قرار دهد. 

این متخصص مدیریت رفتار سازمانی و روانشناسی شخصیت بیان کرد: اداره انسان‌ها یکی از سخت‌ترین کارهاست. متأسفانه برخی مدیران و رهبران در این مرحله دچار اشتباه می‌شوند و نزدیکترین افراد را اعضای تیمشان انتخاب می‌کنند. بعضاً برای انتخاب افراد نیز شاخص ندارند و نمی‌دانند چه افرادی با چه ویژگی‌هایی انتخاب کنند؛ از همین رو عجله در انتخاب اعضا نباید اتفاق بیفتد، بلکه عضوی را باید انتخاب کنید که هم شاخص‌های تخصصی و هم روانی کارتان را داشته باشد. لازم است رهبر یا مدیر مطالعه خود را در این زمینه افزایش دهد.

وی در خصوص تصمیم‌گیری جمعی گفت: تیم‌سازی از خرد جمعی آغاز می‌شود، به این معنا که اعضای گروه را به این نتیجه برسانیم که تصمیم‌گیری جمعی و نتیجه فکر ما خطای کمتری در مقایسه با زمانی دارد که به شکل فردی تصمیم می‌گیریم. مهارت مدیریت چنین جلساتی نیز دارای ریزه‌کاری‌های بسیاری است.

داستانی با بیان مهارت‌های دیگر مدیریت استارتاپ تأکید کرد: مهارت بعدی، طراحی یک سیستم کاری است، به این معنا که مثلاً برای ساخت یک خانه، چگونه می‌توان ستون‌ها و چارچوب آن را طراحی کرد. طراحی سیستم کاری، فرایند و ساختار را در آن سیستم مشخص می‌کند. طبیعتاً بدون ساختار نمی‌توانیم به نتیجه برسیم. مهارت توانایی حل تعارضات نیز به این اشاره دارد که ممکن است تعارض در منافع، روش کار، نقش‌ها و... ایجاد شود.

چه شرایطی به فروپاشی کسب‌وکار منجر می‌شود 

وی ادامه داد: به‌ خاطر داشته باشید که در دو حالت امکان دارد استارتاپ‌ شما به فروپاشی نزدیک شود؛ نخست اینکه بسیار خوب کار کنید و موفقیتی به دست آورید. در این صورت دعوا بر سر تقسیم منافع آغاز خواهد شد. چنین شرایطی ممکن است به ناراحتی، فروپاشی و انحصارطلبی در گروه منجر شود. حالت دوم زمانی است که تلاش خود را کرده‌اید؛ اما نتیجه نگرفته‌اید. در این مرحله افراد به دنبال مقصر دانستن یکدیگر می‌روند. معمولاً در این دو زمان، زنگ فروپاشی گرو‌مان به صدا درمی‌آید؛ پس مدیر یا رهبر باید توانایی حل تعارضات را بلد باشد. ما نیازمند رهبر و مدیری هستیم که کیاست داشته باشد، به این معنا که بتواند مجموعه‌ای را به خوبی اداره کند. 

این متخصص مدیریت رفتار سازمانی و روانشناسی شخصیت یادآور شد: مدیریت استرس و تحمل فشار روانی نیز یکی از مهارت‌هاست. هر فعالیت اقتصادی و اجتماعی موجب می‌شود که انواع و اقسام موارد مثبت و منفی به سوی شما بیاید و هزینه‌های مالی و زمانی به دنبال داشته باشد. تمام کسانی که توانسته‌اند در فعالیتی اقتصادی یا اجتماعی دوام بیاورند، مجبور بوده‌اند که فشارهای روانی گوناگونی را تحمل کنند. البته باید مراقب باشیم که به سمت لجبازی درونی، گروهی یا اجتماعی نرویم؛ برای مثال به سمت اهداف غیرواقع‌بینانه نرویم تا در برابر فشارها مجبور به لجبازی شویم.

وی بیان کرد: بعضی مواقع ما در دام ایده‌آل‌گرایی می‌افتیم. انسان‌ها عموماً بین 20 تا 30 سالگی دچار ایده‌آل‌گرایی می‌شوند. هیچ مدیر شرکت بزرگ یا کوچکی وجود ندارد که کار ذهنش را درگیر نکرده باشد. استرس یا فشار روانی با ورود به عرصه مدیریت آغاز خواهد شد و شوخی‌بردار هم نیست. اگر جزو تیپ‌های شخصیتی‌ای هستید که اضطراب درونی زیادی دارید، به سمت رهبری نروید. کمترین آسیب آن، جسمی است.

ریسک‌پذیری معقولانه

داستانی اظهار کرد: فنون مدیریت استرس، اشکال گوناگونی دارد. شما بابت کاری که در آن پول، زمان، انرژی، امکانات و... صرف می‌کنید، باید ریسک‌پذیر باشید و تصمیم‌گیری‌هایتان معقولانه باشد. به کلمه معقولانه توجه کنید. شخصیت‌های افراد و ریسک‌پذیری آن‌ها با یکدیگر متفاوت است. یکی از مواردی که می‌تواند ایجاد استرس کند، این است که تا چه میزان ریسک‌پذیرید؟ شما باید تحمل روانی فشارها را داشته باشید. افراد با ریسک‌پذیری زیاد، استرس کمتری دارند.

وی گفت: در هر استارتاپ‌ و کسب‌وکاری ممکن است بحران به‌وجود بیاید؛ برای مثال در تعامل میان همکاران و هزینه‌ها ایجاد بحران، محتمل است. در این موقعیت به حل مسئله نیازمندیم. می‌توانید به کتاب «صد و یک تکنیک حل خلاق مسئله» مراجعه کنید و با تکنيک‌های گوناگون حل مسئله‌ آشنا شوید.

این متخصص مدیریت رفتار سازمانی و روانشناسی شخصیت اظهار کرد: هم خودتان و هم اعضای گروه‌تان باید انگیزه‌هایتان را حفظ کنید. یادتان باشد اگر رهبر بترسد، همه‌ چیز تمام می‌شود و اعضای گروه عقب‌گرد می‌کنند. رهبر تحت هیچ شرایطی نباید بترسد و نباید در کلماتش از نمی‌شود و نمی‌توانیم استفاده کند. هیچ مسئله‌ای نیست که راه‌حل نداشته باشد، شما باید راه‌حل آن را پیدا کنید. مدیریت خشم از جمله مهارت‌های مهم دیگر است. خشم پنهان مانند لجبازی بسیار بدتر است. رهبر یا مدیر گروه به هیچ وجه نباید لجبازی کند.

وی افزود: توانایی حل مسئله نیز به این معناست که هر مشکلی راه‌حل خود را دارد و خلاقیت یکی از موضوعات اساسی است؛ همچنين بهترین ابزار برای زمانی است که محدودیت منابع داریم و تجربه‌ای نداریم. برخی به اشتباه خلاقیت را به معنای تولید یا عرضه خدمات پیچیده می‌پندارند. کتاب «رقص عقاب‌ها» در خصوص کارآفرینان ایرانی نوشته شده و خوانش آن در این خصوص مفید است. ایجاد خلاقیت تکنیک دارد. مدیریت افراد خلاق نیز سخت خواهد بود؛ زیرا در چارچوب قرار نمی‌گیرند.

فن طوفان فکری

داستانی با توضیح فن طوفان فکری گفت: ساده‌ترین فن خلاقیت، طوفان فکری است، به این معنا که ایده‌های متعدد از سوی افراد گروه روی میز قرار می‌گیرد و کسی حق ندارد دیگری را مسخره یا تحقیر کلامی یا غیرکلامی کند. بیان ایده‌ها تا جایی ادامه می‌یابد که در نهایت ابعاد گوناگون آن‌ها بررسی و تحلیل شود. بسیاری مواقع، راه‌حل‌ها بسیار ساده‌تر از آنچه هستند که فکر می‌کنید.

وی اضافه کرد: مهارت بعدی، پختگی شخصیت است. ما در روانشناسی برای هریک از ویژگی‌های انسانی، اسامی گوناگونی داریم. ویژگی چغر بودن به انسان‌هایی اطلاق می‌شود که تمام توان و انرژی خود را برای هدفشان می‌گذارند و تا آن را به سرانجام نرسانند، رهایش نمی‌کنند. ما برای مديريت استارتاپ به مدیر چغر و پخته نیاز داریم و نه مدیر چغر و لجباز یا کسی که قدرت تعامل با دیگران را ندارد. 

این متخصص مدیریت رفتار سازمانی و روانشناسی شخصیت با اشاره به مؤلفه‌های هوش هیجانی ادامه داد: این مؤلفه‌ها شامل مواردی همچون حل مسئله، شادمانی، استقلال، تحمل فشار روانی، خودشکوفایی، خودآگاهی هیجانی و واقع‌گرایی است. 

وی تأکید کرد: اهداف به دو قسمت محصول و خدمات تقسیم می‌شوند که کوتاه‌مدت یا بلندمدت هستند. هدف‌گذاری درست، واقع‌بینانه و خلاقانه مهم است. مدیر یا رهبر باید در طول زمان همیشه گروه را به سمت هدف تهییج کند. هدف، یکی از ابزارهای اتحادبخشی است.

داستانی در پایان با بیان نقش مؤلفه‌های مدیریت استارتاپ در انگیزه‌دهی گفت: این مؤلفه‌ها شامل مواردی همچون شناخت مؤلفه‌های مؤثر بر انگیزش و به‌کار‌گیری فنون حفظ و ارتقای انگیزش اعضای گروه است.

زهرا مظفری‌فرد

انتهای پیام
captcha