شهید سیدمرتضی آوینی در شهریور سال ۱۳۲۶ در شهر ری متولد شد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در شهرهای زنجان، کرمان و تهران به پایان رساند و سپس در رشته معماری وارد دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران شد. او از کودکی با هنر مأنوس بود؛ شعر میسرود، داستان و مقاله مینوشت و نقاشی میکرد. آوینی پس از سال ۱۳۵۷ و توبهای که بهواسطه رویارویی با انقلاب اسلامی و شخصیت امام خمینی(ره) داشت، به عرصههای جهادی وارد شد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، معماری را کنار گذاشت و به اقتضای ضرورتهای انقلاب به فیلمسازی پرداخت. وی ۱۵ سال در عرصه رسانهای کشور حضوری فعال داشت و سالهای ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۲، دوران اوج فعالیتهای مطبوعاتی آوینی بود.
شهید سیدمرتضی آوینی سبک جدیدی از مدیریت رسانهای را پایهگذاری کرد که تا امروز، همچون نمونهای کمنظیر از مدیریت جهادی در عرصه فرهنگ مورد توجه است. این الگو که متشکل از مقولههای تعمق فلسفی، نوآوری تشکیلاتی و اخلاص عملی است، میتواند الگوی راه مدیران فرهنگی معاصر باشد. این الگوی مدیریتی بر سه پایه اصلی استوار است: نظر و عمل دینی، نظر و عمل تشکیلاتی و ولایتداشتن. این سه عنصر در تعامل با یکدیگر، نظام مدیریتی منسجمی شکل میداد که در شرایط مختلف کارایی خود را به اثبات رساند.
شهید آوینی در تمام فعالیتهای رسانهای خود، از جهانبینی دینی عمیقی برخوردار بود. او دین را چارچوبی جامع برای فهم و مدیریت پدیدههای فرهنگی میدانست و معتقد بود که هر فعالیت رسانهای باید در این چارچوب معنایی انجام شود. این نگاه در انتخاب موضوعات، شیوههای تولید و مدیریت نیروها کاملاً مشهود بود. این الگو در بنیادیترین سطح بر پایههای نظری مستحکمی استوار است که آوینی از تلفیق سه دیدگاه فکری شکل داده بود: حکمت متعالیه اسلامی، نگاه انتقادی به فلسفه غرب و اندیشههای انقلاب اسلامی. او نشان داد که چگونه میتوان فناوری نوین را بدون گرفتارشدن در دام جهانبینی مادیگرایانه آن، به خدمت اهداف متعالی فرهنگی درآورد. پیروی از ولایت فقیه و شناخت عمیق از شرایط زمانه از دیگر ویژگیهای رویکرد دینی آوینی محسوب میشد.
در بعد تشکیلاتی، شهید آوینی توانسته بود ساختاری منعطف و کارآمد ایجاد کند. او با پرهیز از بروکراسی اداری، فضایی پویا برای خلاقیت نیروها فراهم میآورد. برنامهریزی براساس اقتضائات زمانی، استفاده از روشهای مشارکتی در تصمیمگیری و توجه به استقلال عمل نیروها از جمله ویژگیهای این نظام مدیریتی بود. جلسات منظم فکری و مطالعاتی نیز به حفظ انسجام مجموعه کمک میکرد.
یکی از بارزترین جنبههای الگوی رهبری آوینی، توانایی او در ایجاد رابطهای عمیق و مبتنی بر اعتماد با همکاران بود. این ویژگی که از آن به ولایتداشتن تعبیر شده است، موجب میشد که نیروها با اشتیاق و احساس مسئولیت در فعالیتها مشارکت کنند. شهید آوینی بدون اتکا به مقام رسمی، از طریق جذب قلوب و ایجاد اشتراک فکری، نیروها را هدایت میکرد.
تربیت نیروها در حین انجام پروژهها، اولویتدهی محتوا بر تشریفات اداری و پرهیز از سیستمهای مالی متعارف از دیگر ویژگیهای روش اجرایی آوینی بود. این رویکرد به تولید آثار تأثیرگذار با کمترین امکانات و تربیت نسل جدیدی از هنرمندان متعهد منجر شد.
الگوی رهبری شهید آوینی میتواند بهمثابه نمونهای موفق از مدیریت فرهنگی بومی مورد توجه قرار گیرد. تلفیق بینش دینی عمیق با خلاقیت تشکیلاتی و اخلاق حرفهای، درسهای ارزشمندی برای مدیران رسانهای امروز دارد. این تجربه ثابت میکند که میتوان بدون تقلید از الگوهای خارجی، براساس مبانی فکری اسلامی، نظام مدیریتی کارآمدی طراحی کرد.
نظام تربیتی آوینی برای پرورش نیروها، نمونهای کمنظیر از آموزش همهجانبه بود. این نظام سه بعد علمی، عملی و اخلاقی را همزمان پوشش میداد. در بعد علمی، برنامه مطالعه نظاممند متون دینی و فلسفی همراه با تحلیل انتقادی آثار سینمایی جهان برنامهریزی شده بود. در بعد عملی، اصل «یادگیری در بحران» از طریق اعزام مستقیم هنرجویان به میدان عمل (مانند خط مقدم جبهه) محقق شده و در بعد اخلاقی نیز با تشکیل جلسات هفتگی تهذیب نفس و زندگی در شرایط ساده، اخلاقمداری در افراد گروه تقویت میشد.
سازوکارهای تصمیمگیری در این الگو نیز قابل تأمل است. آوینی به شیوهای هوشمندانه، سه روش مشورت جمعی برای مسائل کلان، اختیاردهی به افراد در امور تخصصی و تصمیمگیری متمرکز در شرایط بحرانی را با هم تلفیق کرده بود. این ترکیب باعث میشد هم خلاقیت فردی مورد استفاده قرار گیرد و هم وحدت رویه کلی حفظ شود.
الههسادات بدیعزادگان
انتهای پیام