آفرینش انسان بر مبنای سرشتی اجتماعی استوار شده است و بسیاری از اهداف خلقت او در بستر تعاملش با دیگر مخلوقات محقق میشود. این ویژگی ذاتی، بستر طبیعی تحقق آموزههای دینی را نیز فراهم میکند. در میان ادیان الهی، اسلام با نگاهی جامعنگر، تمامی زوایای تعاملات انسانی را به دقت مورد توجه قرار داده و به تصریح علامه طباطبایی(ره)، هیچیک از ابعاد زندگی اجتماعی بشر را فروگذار نکرده است.
یکی از بارزترین جلوههای تعالیم اسلامی، دگرگونی اساسی در نحوه تعامل با دختران و زنان است. پیامبر اکرم(ص) در جامعهای مبعوث شد که بانوان را در حد کالایی قابلمعامله تنزل داده بود. اعراب جاهلی نهتنها حقوق اولیه انسانی را از دختران و زنان دریغ میداشتند، بلکه گاه به بهانههایی چون ترس از فقر، دختران خود را زنده به گور میکردند. در چنین فضایی، اسلام با تأکید بر کرامت ذاتی زن، انقلابی فرهنگی پدید آورد.
در چنین عصری که زن موجودی درجهدوم شمرده میشد و دختران، زنده به خاک سپرده میشدند، پیامبر مهربانیها با رفتارهای انقلابی خود فصل جدیدی در تاریخ حقوق زنان گشود. ایشان نهتنها دست دخترشان فاطمه(س) را میبوسید، بلکه او را مایه برکت و خیر معرفی میکرد. این رفتارها در جامعهای که زن را مایه ننگ میدانست، تحولی شگرف ایجاد کرد.
سیره رسولاللّه(ص) در برخورد با دختران و زنان، سرمشقی بیبدیل برای همه اعصار است. ایشان در عمل نشان داد که چگونه میتوان در عین حفظ موازین دینی، حرمت انسانی را نگاه داشت و با بانوان در سایه کرامت ذاتی آنها و نه جذابیتهای ظاهریشان تعاملاتی بزرگوارانه برقرار کرد. حضرت محمد(ص) حتی در مواجهه با زنان معاند نیز بزرگوارانه عمل میکرد؛ روایت آزادی سفانه، دختر حاتم طایی که در جمع اسرا از ایشان تقاضای آزادی کرد، نمونهای گویا از این منش کریمانه است. حضرت نهتنها درخواست او را اجابت کرد، بلکه با تأمین امنیت سفر و تهیه مایحتاج ضروری، الگویی از بزرگواری را به تصویر کشید.
آیتالله جوادی آملی با ژرفنگری خاص خود، فلسفه این نگرش را تبیین میکند: «حقیقت انسان به روح مجرد اوست، نه به جسم مادی. آنچه هویت انسانی میسازد، همان جوهره معنویست که در زن و مرد یکسان وجود دارد.» بر این اساس، پیامبر(ص) در تمام تعاملات خود با زنان، بر این بعد انسانی تأکید داشت.
در نظام ارزشی اسلام، دختران و زنان نه در جایگاه موجودی وابسته، بلکه در مقام شخصیتی مستقل شناخته میشوند. این استقلال در نگرش توحیدی ریشه دارد که هویت زن را نه در پیوند با جنس مخالف، بلکه در رابطه مستقیم با خدای متعال تعریف میکند.
پیامبر گرانقدر نیز در همین راستا رفتار میکرد و برای دختران و زنان هویتی مستقل قائل بود. مواجهه پیامبر(ص) با زنی در واقعه «احد»، نمونهای از این طرز تفکر نبی اکرم(ص) است. زنی به نام خنساء که همسرش در جنگ احد به شهادت رسیده و از سوی پدرش به ازدواج اجباری با مردی وادار شده بود، با شکایت به محضر پیامبر(ص) رفت و از ایشان مدد خواست. حضرت بدون لحظهای درنگ فرمود: «هرکه را خواهی، به همسری برگزین؛ این ازدواج باطل است.» این فرمان تاریخی نشانگر احترام به اراده دختران و زنان و تأییدی بر استقلال فکری و حقوقی آنها در نظام اسلامی است.
پیامبر(ص) برای زنان حقوقی بیسابقه قائل شد. در عرصه اجتماعی، به آنان حق حضور فعال داد. در زمینه اقتصادی، استقلال مالی آنان را به رسمیت شناخت. در حوزه سیاسی، حق بیعت و مشارکت در امور جامعه را برایشان تضمین کرد. در بعد عاطفی، بر ضرورت محبت و احترام به زنان تأکید ورزید.
خداوند متعال زنان را به موهبت عاطفه سرشار مفتخر کرده است. نبی مکرم اسلام(ص) در تعامل با زنان، این ویژگی را همواره مدنظر داشت. ماجرای اسیران یهودی خیبر گواه این مدعاست. هنگامی که بلال، زنان و دختران اسیر دشمن را از کنار کشتهشدگان عبور داد، پیامبر(ص) با ناراحتی فرمود: «آیا دل تو از رحم خالی شده است که زنان را بر کشتههایشان میگذرانی؟»
سیره نبوی سرشار از نمونههای درخشان مدارا و انعطاف، خصوصاً در رفتار با بانوان است. در فتح مکه، پیامبر(ص) با همسران دشمنان دیرین خود، چنان با مهربانی رفتار کرد که زبانزد خاص و عام شد. حتی وقتی آنان برای شوهرانشان طلب عفو کردند، حضرت با بزرگواری درخواستشان را پذیرفت. این رفتار کریمانه پیامبر(ص) در مواجهه با زنان نمایانگر شناخت دقیق ایشان از شاکله روحی روانی دختران و زنان و اهمیتدادن به آن است.
پیامبر مهر و عطوفت همواره بر رعایت حریم میان زن و مرد تأکید ویژه داشت. این اصل نه به معنای دوری از زنان، بلکه به مفهوم حفظ حرمت و پاکدامنی در روابط بود. نمونه بارز این نگرش، دستور ایشان در رابطه با خروج نمازگزاران از مسجد بود؛ آنجا که فرمان داد زنان پیش از مردان از در خارج شوند. این تدبیر حکیمانه، هم از اختلاط بیضابطه جلوگیری و هم حرمت بانوان را حفظ میکرد.
در عین حفظ حریم و پرهیز از اختلاط بیضابطه با دختران و زنان، از آنها دوری نمیگزید و از معاشرت محترمانه با این گروه پرهیز نمیکرد. روابط اجتماعی پیامبر(ص) با زنان صحابه، الگویی بینظیر از تعامل سالم بود. حضرت با وجود معاشرت، همواره حدود شرعی را رعایت میکرد. این منش، هم حرمت زنان را نگه میداشت و هم الگویی عملی برای امت ارائه میداد.
قرآن کریم نیز در آیه ۲۳ سوره قصص، رفتار عفیفانه حضرت موسی(ع) را با دختران شعیب به تصویر میکشد؛ هنگامی که این پیامبر الهی با حفظ کامل حریم و احترام، آنان را در آبدادن به گوسفندان کمک کرد. این روایت قرآنی مؤید همان سیره نبویست که نشان میدهد چگونه میتوان با رعایت کامل عفت به نیازهای اجتماعی زنان نیز پاسخ داد.
حفظ نجابت و عفت در سیره پیامبر(ص) به معنای انزوا و محدودیت نبود، بلکه به مفهوم پاسداشت کرامت و حرمت زن بود. این نگرش متعالی که در آموزههای قرآنی ریشه دارد، میتواند در عصر حاضر نیز راهگشای تنظیم روابط سالم میان زن و مرد باشد. مطالعه دقیق این سیره نورانی، پاسخ بسیاری از شبهات امروزی را در حوزه روابط زن و مرد در خود جای داده است.
در سیره نبوی، تکریم دختران جایگاهی ویژه داشت. پیامبر(ص) میفرمود: «هدیهدادن را از دختران آغاز کنید؛ چراکه پروردگار با دختران مهربانتر است.» همچنین وعده داد: «هرکه دختری را شاد کند، خداوند در روز قیامت او را شاد خواهد کرد.» این سخنان در جامعهای که دختران را به دیده تحقیر مینگریست، پیامهایی ساختارشکن و انقلابی محسوب میشد.
رسولاللّه(ص) در تکریم بانوان میفرماید: «هیچکس جز انسانهای بزرگوار، زنان را گرامی نمیدارد و هیچکس جز فرومایگان به آنان توهین نمیکند.» و اینچنین اسلام توانست در یکی از تاریکترین مقاطع تاریخی، کرامت ذاتی دختران و زنان را احیا کند.
الههسادات بدیعزادگان
انتهای پیام