ازدواج در فرهنگ اسلامی بهمثابه یکی از مهمترین مراحل زندگی انسان، همواره مورد تأکید و توجه ویژه قرار گرفته است. قرآن کریم در راستای تسهیل امر ازدواج، راهکارهای گوناگونی پیش روی مسلمانان قرار داده و ائمه معصومین(ع) نیز در مقام الگوهای عملی دین، بر انجام این مأموریت مهم تأکید فراوان داشتهاند.
در این میان، تسهیلگری در امر ازدواج به معنای فراهمسازی شرایط مناسب برای تشکیل زندگی مشترک و کاهش موانع و مشکلات این مسیر، یکی از راهبردهای اساسی در آیات متعدد قرآن و روایات اهل بیت(ع) شمرده شده است. از جمله روشهای مؤثر در تحقق این هدف، واسطهگری در ازدواج است که نقش بسیار مهمی در ایجاد ارتباط میان دختر و پسر و معرفی موارد مناسب برای ازدواج ایفا میکند.
ائمه اطهار(ع) نیز با تأکید بر اهمیت این مأموریت، واسطهگران را به ایفای نقشی فعال، مثبت و مؤثر در این زمینه فراخوانده و آنها را در مقام میانجیهایی برای تسهیل امر ازدواج میان مرد و زن تشویق کردهاند. از منظر اسلامی، تسهیلگری و واسطهگری در ازدواج مبتنی بر اصول اخلاقی، دینی و احترام به ارزشهای اجتماعیست؛ اصولی که در راستای حفظ سلامت خانواده و ایجاد جوامع پایدار اسلامی تعریف شده است.
تحولات سریع اجتماعی و فرهنگی همراه با تغییر سبک زندگی و پیشرفت فناوری، الگوهای سنتی انتخاب همسر را بهتدریج دچار دگرگونی کرده است. همزمان با تنوع روزافزون ارتباطات انسانی، الگوهای نوین جایگزین شیوههای قدیمی شده و کارآمدی مدلهای سنتی در بسیاری از موارد کاهش یافته است.
در چنین بستری، ازدواج بهویژه در کلانشهرها به پدیدهای پیچیده و دشوار تبدیل شده که پیامدهای اجتماعی متعددی به دنبال داشته است. از جمله این پیامدها میتوان به تأخیر در ازدواج، تضعیف بنیان خانواده و افزایش نرخ طلاق اشاره کرد؛ عواملی که همگی، خود بر پایداری اجتماعی تأثیرگذار هستند.
در این میان، واسطهگری آگاهانه و هدفمند میتواند راهکاری اثربخش برای تقویت سنتهای مؤثر همسرگزینی، احیای نقش خانوادهها در فرآیند ازدواج و کاهش مشکلات موجود باشد. واسطهگری ازدواج، یکی از روشهاییست که در سالهای اخیر مورد توجه محققان و نهادهای سیاستگذار در حوزه خانواده قرار گرفته؛ اما هنوز در عمل با بیتوجهیهایی روبهروست.
اهمیت این موضوع تا آنجاست که مقام معظم رهبری در یکی از سخنرانیهای خود در سال ۱۳۹۴ چنین فرمودند: متأسفانه رسم خواستگاریرفتن برای ازدواج دخترها کمرنگ شده، در حالی که سابقاً معمول بوده، حالا با کثرت نسل جوان این چیز لازمیست. باید در جامعه ما این رواج پیدا کند. کسانی که پسرهایی را میشناسند، به خانواده دختر معرفی کنند؛ کسانی که دخترهایی را میشناسند، به خانواده پسر معرفی کنند؛ این کارها را برای ازدواج، برای آمادهسازی، برای تسهیل انجام بدهند؛ این باید رواج پیدا کند. هرچه بتوانیم این مسئله جنسی جوان را که یکی از مسائل مهم است، حل کنیم، نفع دنیا و آخرت است برای کشور و جامعه ما.»
در حقیقت، واسطهگری از بروز بعضی مشکلات خانوادگی و انتخابهای نادرست نیز جلوگیری میکند. واسطهها با شناسایی دختران و پسران مناسب و معرفی آنان به خانوادهها، ضمن فراهمآوردن امکان آشنایی، روند ازدواج را تسهیل و به حل یکی از نیازهای اساسی جوانان کمک میکنند. اگر این فرآیند با رعایت اصول اخلاقی و شناخت کافی از دو طرف انجام گیرد، میتواند بهمثابه الگویی موفق و قابل اعتماد برای مواجهه با چالشهای پیچیده ازدواج در دوران معاصر استفاده شود.
در فرهنگ سنتی واسطهگری ازدواج، گاه دیدگاهی نادرست شکل میگیرد که در آن، واسطهگر را مسئول پیامدهای بعدی ازدواج تلقی میکنند؛ حال آنکه واسطه فقط نقش پیشنهاددهنده را دارد و تصمیم نهایی در اختیار خانوادههاست. این برداشت اشتباه موجب میشود که برخی خانوادهها در صورت بروز اختلاف یا ناسازگاری میان زوجین، واسطه را مقصر بدانند و حتی او را سرزنش کنند.
این در حالیست که واسطهگر صرفاً کسیست که فرد یا خانوادهای را به دیگری پیشنهاد میدهد، نه بیشتر. او نه تصمیمگیرنده است، نه ضامن هماهنگی و خوشبختی نهایی زوجین. هدف واسطه، معرفی طرفین به یکدیگر در چارچوبی مشروع و شفاف است، آن هم براساس شناخت نسبی از همکفوبودن آنها. پس از معرفی اولیه، فرآیند آشنایی و تصمیمگیری به خانوادهها و خود دختر و پسر واگذار میشود. واسطهگری اگر به درستی فهم و اجرا شود، نهتنها زمینهساز آشنایی مؤثر و سازنده میان زوجین خواهد بود، بلکه از بسیاری ارتباطات نامشروع و آسیبزا نیز جلوگیری خواهد کرد؛ اما فراموش نکنیم که واسطهگر صرفاً پیشنهاد میدهد و مسیر را هموار میکند؛ انتخاب، سنجش و مسئولیت نهایی به عهده افراد و خانوادههاست.
قرآن کریم ازدواج را نه صرفاً امری فردی، بلکه مسئولیتی اجتماعی میداند که جامعه اسلامی باید در تحقق آن نقش فعالی ایفا کند. در آیه ۳۲ سوره نور، خداوند اینچنین میفرماید: «وَأَنْكِحُوا الْأَيَامىٰ مِنكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِن يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ؛ مردان و زنان بیهمسر خود را همسر دهید، همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را؛ اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بینیاز میکند؛ خداوند گشایشدهنده و آگاه است.»
در این آیه، خطاب به مؤمنان است که باید در امر ازدواج بیهمسران و بندگان شایسته خود تلاش کنند. نکته قابل توجه این است که خداوند فقر را مانعی برای ازدواج نمیداند و وعده میدهد که اگر آنان فقیر باشند، خداوند از فضل خود زوجین را بینیاز خواهد کرد.
همچنین در آیه ۳۷ سوره احزاب، خداوند به داستان ازدواج پیامبر اکرم(ص) با زینب بنت جحش اشاره میکند: «فَلَمَّا قَضىٰ زَيْدٌ مِّنْهَا وَطَرًا زَوَّجْنَاكَهَا لِكَيْ لَا يَكُونَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ حَرَجٌ فِي أَزْوَاجِ أَدْعِيَائِهِمْ إِذَا قَضَوْا مِّنْهُنَّ وَطَرًا وَكَانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا؛ پس هنگامی که زید نیاز خود را از همسرش به پایان برد [و او را طلاق داد]، وی را به همسری تو درآوردیم تا برای مؤمنان نسبت به ازدواج با همسران پسرخواندههایشان زمانی که نیازشان را از آنان به پایان برده باشند، سختی و حرجی نباشد و همواره فرمان خدا شدنیست.»
این آیه نشان میدهد که خداوند، خود در امر ازدواج وساطت کرده و با این اقدام، سنتهای جاهلی را شکسته است. این وساطت الهی، الگویی برای مؤمنان است تا در امر ازدواج، نقش فعالی ایفا کنند.
در آیه ۲۷ سوره قصص نیز داستان حضرت موسی(ع) و شعیب(ع) بیان شده است: «قَالَ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُنكِحَكَ إِحْدَى ابْنَتَيَّ هَاتَيْنِ عَلَىٰ أَنْ تَأْجُرَنِي ثَمَانِيَ حِجَجٍ فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْرًا فَمِنْ عِندِكَ ۖ وَمَا أُرِيدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَيْكَ ۚ سَتَجِدُنِي إِن شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ؛ [شعیب] گفت: من میخواهم یکی از این دو دخترم را به همسری تو درآورم، به این شرط که هشت سال برای من کار کنی و اگر آن را تا ۱۰ سال افزایش دهی، [محبتی] از ناحیه توست؛ من نمیخواهم کار سنگینی بر دوش تو بگذارم و ان شاء الله مرا از صالحان خواهی یافت.»
در این آیه، شعیب(ع) در مقام پدر، نقش واسطهگر را ایفا میکند و با صراحت، پیشنهاد ازدواج دخترش را به حضرت موسی(ع) میدهد. این اقدام، نشاندهنده مشروعیت و اهمیت وساطت در امر ازدواج از دیدگاه قرآن است.
قرآن کریم با تأکید بر تسهیل ازدواج و وساطت در این امر، جامعه اسلامی را به ایفای نقش فعال در این زمینه فرامیخواند. این رویکرد قرآنی نشاندهنده اهمیت ازدواج در ساختار اجتماعی و مسئولیت مشترک افراد در تحقق آن است.
آموزههای اهل بیت(ع) در موضوع ازدواج، بهویژه در زمینه وساطت و تسهیلگری، سرشار از تأکید، تشویق و تبیین آثار این عمل پسندیده است. آنچه از مجموعه روایات بهدست میآید، این است که میانجیگری در ازدواج عملی انسانی و اخلاقی محسوب میشود و تکلیفی الهی با پاداشی عظیم در دنیا و آخرت در پی دارد.
امام صادق(ع) در روایتی میفرماید: «مَنْ تَرَكَ التَّزْوِيجَ مَخَافَةَ الْفَقْرِ فَقَدْ أَسَاءَ الظَّنَّ بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ، إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ: ﴿إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ﴾؛ هر کس از ترس فقر ازدواج نکند، نسبت به لطف خداوند بدگمان شده است، چرا که خداوند میفرماید: اگر آنان فقیر باشند، خداوند از فضل و کرم خود بینیازشان میکند.» (من لا یحضره الفقیه، جلد ۳، صفحه ۲۵۱)
بر پایه این روایت، ترک ازدواج بهدلیل فقر یا ترس از ناتوانی مالی، گمان بد بردن به خدای متعال تلقی میشود؛ چرا که خداوند وعده داده است نیازمندان را از فضل خود بینیاز میگرداند.
امام کاظم(ع) نیز درباره این موضوع میفرماید: «ثَلاثَةٌ يَسْتَظِلُّونَ بِظِلِّ عَرْشِ اللَّهِ يَوْمَ لا ظِلَّ إِلَّا ظِلُّهُ: رَجُلٌ زَوَّجَ أَخَاهُ الْمُسْلِمَ، أَوْ أَخْدَمَهُ، أَوْ كَتَمَ لَهُ سِرًّا؛ سه نفرند که در روزی که سایهای جز سایه عرش خدا نیست، در سایه عرش او هستند؛ مردی که برادر مسلمان خود را زن دهد، یا به او خادمی هدیه کند، یا راز او را بپوشاند.» (الخصال، شیخ صدوق، صفحه ۱۴۱)
و نیز پیامبر(ص) در جایی فرمود: «ما بنی بناء أحب إلى الله عزوجل من التزویج؛ هیچ بنایی نزد خدا محبوبتر از بنیان ازدواج نیست.»
این احادیث گرانسنگ به روشنی بیانگر آن است که وساطت در ازدواج امری پسندیده و اجتماعی محسوب میشود و جایگاهی رفیع در منظومه آموزههای اسلامی دارد. کسی که در این مسیر قدم میگذارد، گویی در مسیر انجام مأموریتی الهی و اخلاقی قرار گرفته و در برابر آن، پاداشی آسمانی در انتظار اوست.
الههسادات بدیعزادگان
انتهای پیام